اما موضوع این نوشته، آمارهای گمرک در چند سال اخیر است که نشانگر افزایش صادرات چای ایرانی البته با قیمت¬های بسیار نازل (در حدود کیلویی 1 دلار) است. اما فارغ از موضوع قیمت، مقدار این صادرات برای کشوری که خود نیازمند مصرف چای است و چای را با قیمت¬های گران (کیلویی بیش از 5 دلار) وارد می کند هم می تواند سوال انگیز باشد. چرا که چای ایرانی به وسیله دولت و با پرداخت یارانه تولید می شود. به عنوان مثال در سال جاری، یارانه دولت بابت خرید چای با 50 درصد افزایش نسبت به سال گذشته به 3000 میلیارد ریال رسیده و جدا از این قرار است 2000 میلیارد نیز به صورت بلاعوض به صندوق توسعه صنعت چای پرداخت شود.
با این که تولید چای از سال 1398 تاکنون روند صعودی داشته و از حدود 28 هزار تن به بیش از 30 هزار تن رسیده اما جالب است که این افزایش تولید نه تنها از واردات نکاسته که صادرات را نیز افزایش داده است. میزان صادرات چای از حدود 7 هزار تن در سال 1398 به 27 هزار تن در سال 1400 رسیده و طبق آمار گمرک در چهار ماهه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از 60 درصد افزایش نشان می دهد.
این سوال مطرح می شودکه چرا چای ایرانی با تولیدی در حد 25 درصد نیاز کشور صادر می شود. خصوصا که برای تولید این چای از یارانه دولت استفاده شده و قیمت فروش آن بیش از کیلویی 50 هزار تومان نیست. چرا وقتی چای وارداتی کیلویی 300 هزار تومان در بازار داخلی به راحتی به فروش می رود چای ایرانی یارانه گرفته کیلویی 50 هزار تومان صادر می شود. البته هیچ تردیدی نیست که این صادرات برای تولید کنندگان (به دلیل دریافت انواع یارانه) سود آور است. اما این سوال به قوت خود باقی می ماند که چرا اساسا این چای در داخل به فروش نمی رسد. پاسخ این سوال بسیار ساده است. چون چای ایرانی صادراتی کیفیت چندانی ندارد و مردم ما چنین چای های ضعیفی را نمی خرند و مصرف نمی کنند. مقصد چنین چای های بی کیفیتی همان کشورهایی است که با قیمت های نازل یک دلاری آن را می خرند. اما چرا چنین چای های کم کیفیتی تولید می شود؟ این هم جواب روشنی دارد. چون وضعیت باغات چای و قیمت خرید تضمینی به نحوی است که نمی توان انتظار محصول با کیفیت داشت. همان گونه که بارها توسط اولیای این صنعت مطرح شده اصلاح و نوسازی باغات در کنار افزایش متناسب قیمت های خرید، بنیان تولید چای با کیفیت است. این در حالی است که قیمت های اعلامی دولت همان گونه که از نامش پیداست قیمت تضمینی و حداقلی است. در سال جاری کارخانجات چای شمال، چای بهاره را حداقل کیلویی 120 هزار تومان فروختند. در این صورت قیمت هر کیلو برگ چای با در نظر گرفتن 50 درصد سود برای کارخانه دار (که تنها یک عمل آورنده است) 13500 تومان خواهد شد. اما قیمت تعیین شده دولت کیلویی 9200 تومان و سهم کارخانه 7200 تومان است. یعنی کارخانه، ماده خام خود را با این سیاست دولت با قیمت 6000 تومان کمتر از آن چه واقعا ارزش دارد از کشاورز می خرد (جدا از سود 50 درصدی که برایش منظور کردیم). با این حساب یک کشاورز درآمد چندانی کسب نمی کند که صرف باغ کند. جالب تر از همه این که اخیرا کارخانه داران چای از دولت درخواست کرده اند یارانه آنها را بیشتر و مبلغی را همه ساله بلاعوض یا وامی به چایکاران بدهد تا آنها باغات خود را اصلاح کنند. به این شیوه غیر منصفانه در خرید اصلا کاری ندارم. اصل مساله این است که در باغات چای به زراعی انجام نمی شود و نتیجه آن کاهش مقدار برگ مرغوب است که کارخانه داران چای و برخی وارد کنندگان مکرر از دولت می خواهند هزینه این کار را بدهد.
اما بزرگ ترین مساله صنعت چای ایران در شرایط فعلی، تداوم حیات است. درست است که که شیوه عمل دولت صحیح نیست. درست است که بخش اعظم چای ایران به دلیل عدم مطابقت با استانداردها (که از قضا مورد اعتراض کارخانه داران چای شمال است و خواستار عدول از این استاندارد ها هستند تا از این طریق صورت مساله کیفیت هم پاک شود. تشابه این رفتار کارخانه داران چای و تولید کنندگان خودرو هم بسیار جالب است. چون از حمایت های بی حد و حصر دولت برخوردارند و از طرف دیگر معترضند که ماشین های ما با کیفیت است اما استانداردهای وضع شده سختگیرانه است و بنز هم استانداردهای ایران راپاس نمی کند!)
باید فعلا موضوع صادرات چای کم کیفیت ایرانی را امری اجتناب ناپذیر بدانیم و بپذیریم صادرات این چای ها با وجود کیفیت کمتر نسبت به بخش دیگری از چای ایران که بسیار با کیفیت اما مقدارش کمتر است ضامن بقای این صنعت است. مقدار زیاد چای صادراتی معلول چند عامل است. اول این که وضعیت باغات ما چنان است که به واسطه نوع مدیریت و تغییرات شدید محیطی آسیب پذیر شده اند. دوم این که کارخانجات چای شمال به دلیل دریافت یارانه از دولت بخش عمده سود خود را از تولید چای های با کیفیت متوسط و پایین تر به دست می آورند. اگر آنها هم بخواهند چای با کیفیت بسازند مقدار تولیدشان به شدت تنزل خواهد کرد و سوم و از همه مهم تر عامل قیمت خرید است. وقتی قیمت محصول با کیفیت و بی کیفیت فرق چندانی نداشته باشد و کارخانه داران چای حاضر به پرداخت بهای واقعی محصول نباشند وضعیت همین خواهد شد که هست. اما برخی هستند که کیان صنعت چای را هدف می گیرند و با بیان بخشی از واقعیت ها با گیج کردن دولت دست به رانت جویی می زنند که دولت دوباره مجوز واردات به تولید کنندگان بدهد یا برای صادرات همین چای یارانه گرفته، جایزه صادرتی پرداخت کند، یارانه انرژی بدهد، مالیات نگیرد و... اینها کسانی هستند که مسبب اصلی عدم رشد این صنعت هستند و دولت باید تکلیف خود را با آنها روشن کند. معیارهای بین المللی بهترین راه تشخیص وضعیت موجود و تعیین چشم اندازی قابل حصول است. چین و هند و کنیا و سری لانکا از متقدمان این صنعت در جهان هستند. پیشنهاد می کنم دولت یک سال هزینه کند و با آوردن کارشناسانی از این کشورها به ارزیابی بی طرفانه صنعت چای بپردازد.