به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، سهیل کوثری در رویدادی که در دومین روز نمایشگاه برگزار شد، سخن میگفت.
علاوه بر وی، محمد قیصری دبیر اجرایی مرکز تحقیقات اینترنت اشیا به عنوان دبیر و مهدی بینا مدیرکل فناوریهای نوین فاوای ریاست جمهوری، مسعود سیرتی رئیس فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان ورزش شهرداری تهران و علی معیری مدیرکل دفتر راهبری سیستمهای سازمان تامین اجتماعی نیز در این پنل حضور داشتند.
ITE 2018، به همت مرکز فابا، 22 تا 24 آبان سال جاری در محل دائمی نمایشگاههای شهرداری تهران، واقع در بوستان گفتوگو برگزار شد.
در ادامه متن سخنان کوثری را در پنل شهر هوشمند و اینترنت اشیا میخوانید.
گام نخست؛ طرح پرسش به صورت شفاف
تفاوت میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در این است که در گروه نخست، به پرسشهای بسیار شفاف پاسخهای بعضا مبهمی داده میشود اما در دسته دوم پرسشهای بسیار مبهم، پاسخهای بیش از حد شفاف دریافت میکنند. برای مثال در یک کشور پیشرفته در مواجه به زمینی خالی که قرار است به پارک تبدیل شود، ابتدا از ساکنان محل نظرسنجی میشود که خواسته و نیاز آنها چیست. ممکن است چند ماه طول بکشد که پاسخها بررسی و بر اساس آنها نقشه پارک طراحی شود. استانداردهای قدرتمندی نیز از قبل وجود دارد که اجرای صحیح کار را تضمین میکند. اما در کشوری مانند ایران، مسئولی از کنار زمینی رد میشود و اهالی محل از نداشتن پارک گله میکنند. همانجا تصمیم گرفته میشود که زمین خالی به این خواسته اختصاص یابد. به سرعتی باور نکردنی نقشه پارک با جزئیات کامل روی میز مسئول مربوطه قرار میگیرد؛ در حالی که هیچ شناختی از ترکیب جمعیتی و نیازها و علائق اهالی محل وجود ندارد.
نکته مهم این است که کار درست را باید به روش صحیح انجام داد؛ در مرحله نخست طرح پرسش به صورت شفاف ضروری است. هر چقدر که انرژی و زمان صرف این امر شود، ایرادی که ندارد هیچ، دستاوردهای زیادی را نیز به دنبال خواهد داشت.
گام دوم؛ خلق آینده
بزرگترین مشکل در ایران نخست این است که پرسشها شفاف طرح نمیشود و دوم اینکه کشور معمولا در مسیر جریانهایی که دیگران آغاز کردهاند قرار میگیرد؛ کمتر رخ میدهد که خود جریانساز باشد. در آیندهپژوهی گفته میشود که بهترین راه برای پیشبینی آینده این است که آن را خلق کنید. اگر فرد خالق آینده باشد همه جزئیات آن را میشناسد به همین دلیل، کشور برای رسیدن به فردایی درست باید جریانساز باشد و آینده را بسازد؛ نه اینکه صرفا در دنباله جریانهای دیگران حرکت کند. اگر فردی همیشه با جریانهایی که دیگران آن را آغاز کردهاند همراه شود، آنها او را به جایی میبرند که خود میخواهند؛ بنابراین طبیعی است که بخش زیادی از انتظاراتش برآورده نشود.
بهرهگیری از تجربیات دیگران برای ساخت آیندهای ویژه
برای جریانسازی و خلق آینده باید از تجربیات دیگران بهره گرفت؛ قرار نیست همه چرخها از نو در کشور اختراع شود. اگر این باور در ایرانیان نهادینه شود که نباید درصدد رزور صندلی در آیندهای باشند که دیگران میسازند، بسیاری از روندها در کشور تغییر میکند.
در ایران حرفهای زیادی در مورد خوبی تکنولوژی و لزوم بهرهگیری از دانش و فناوری زده میشود اما باید دید در عمل کشور چه سهمی در پیشرفتهای این حوزه داشته است. اگر قرار است ایران در بهرهگیری از تکنولوژی موفق باشد، نباید سوار موج دیگران شود؛ در این صورت است که میتوان آینده را پیشبینی کرد. این موضوع در حوزه شهر هوشمند نیز اهمیت زیادی دارد.
پرسشی مهم قبل از هر پژوه؛ برای چه؟
هر مسئول و کارشناسی در هر نهاد مرتبطی زمانی که میخواهد پروژهای را در حوزه شهر هوشمند طراحی و اجرا کند، نخستین پرسشی که باید از خود بپرسد این است که هدف از هوشمندسازی چیست؟ قرار است چه اتفاقی رخ دهد و چرا؟ تا زمانی که به چنین پرسشهایی پاسخ دقیقی داده نشود، هر چه قدر هم که زمان و منابع به پروژهای اختصاص یابد، مشکلی حل نمیشود.
در اجرای هر پروژه باید تفاوتهای یک منطقه با منطقه دیگر و نیازهای ویژه آن نیز به رسمیت شناخته شود. از سوی دیگر باید از هزینههای بیهوده برای بهرهگیری از تکنولوژیهایی که نیازی به آنها نیست خودداری کرد.
یک انتخاب سرنوشتساز؛ دنبالهروی یا شگفتیسازی؟
در آیندهپژوهی بدون شک باید روندها را نیز بررسی کرد تا مشخص شود موضوع از کجا آغاز شده و چگونه ادامه یافته است تا بتوان به این نکته رسید که به کدام سمت میرود. اما در این میان شگفتیسازها نیز اهمیت دارند.
همیشه روندها به صورت ثابت و قابل پیشبینی جلو نمیروند. ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که جهش، کاهش یا تغییری در روند ایجاد کند. ایران باید این تصمیم مهم را بگیرد که آیا میخواهد در دنباله روندها حرکت کند، همراه شگفتیسازها شود یا خود میخواهد شگفتی بیافریند؟ هر کدام از این حالتها را برگزیند، تصمیمگیریها، طرحها و چگونگی تخصیص منابعی که به سختی به دست میآورند، فرق میکند.
لازم نیست کشور گام به گام همه تجربههایی که کشورهای پیشرفته پشت سر گذاشتهاند را تکرار کند؛ میتواند اگر آنها مسیری را رفتهاند و با مشکل مواجه شدهاند، از آن مرحله بگذرد. برای مثال، امروز در تهران از ساخت پارکینکهای هوشمند یا نصب سنسورهای آلودگی هوا روی خودروها حرف زده میشود در حالی که در برخی کشورهای اروپایی این بحث مطرح شده است که از سالی به بعد اجازه تردد خودروی شخصی در پایتخت داده نشود. بر این اساس شاید بتوان از برخی هزینهها در حوزه هوشمندسازی خودداری کرد. علاوه بر ظاهر شهر، فکر افراد و برنامهریزان نیز باید هوشمند شود. میتوان شگفتیساز بود و بخشی از روند را با سرعت بیشتر طی کرد.