به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، مسیح قائمیان معاون فناوری اطلاعات و ارتباطات بانک گردشگری، دبیر علمی این رویداد بود.
محمد فرجود مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران، محمدمهدی مسعودی مدیرعامل شرکت مهندسی فنآوران آلین کیش، علی احمدی عضو هیات علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، امین آقاجانی مدیرعامل شرکت فناوری همراه پیدا (همراه کارت) و عیسی خوشوقت رئیس دپارتمان فناوری اطلاعات شرکت خدمات عمومی فولاد ایران، در پنل این نشست حضور داشتند.
در پایان نشست، محمدمراد بیات، مدیر عامل مرکز فابا تقدیرنامه سخنرانان و اعضا را به آنها اهدا کرد.
بخش چهارم از شرح آنچه را که در پنل این نشست گذشت، در ادامه میخوانید.
علی احمدی: شهر هوشمند مولفههای زیادی دارد از جمله انرژی، حمل و نقل، ارتباطات، اینترنت، و خدمات. یکی از این مولفهها نیز بانکداری و جنبههای پرداختی از جمله پرداخت همراه است. تلفن همراه هوشمند، به عنوان زیرساخت این نوع پرداخت، نفود زیادی در جامعه ایران دارد و به شهرهای کوچک و روستاها نیز نفوذ کرده است. به نظر میرسد دو عامل، مانع از گسترش قابل توجه پرداخت همراه در کشور شده باشد؛ نخست امنیت و دوم شکلنگرفتن فرهنگ استفاده. مانع امنیت از یک سو عوامل سختافزاری دارد؛ به این معنا که باید امکان احراز هویت الکترونیکی یا امضای همراه فراهم شود. از سوی دیگر بستر نرمافزاری انتقال اطلاعات باید امنیت لازم را داشته باشد که این امر به اپراتورها بازمیگردد و امکان آن در کشور وجود دارد. موضوع فرهنگ، هم به کاربر باز میگردد و هم به ارائهکنندگان خدمات. کاربران به دلیل نگرانی از امنیت تبادلات مالی در بستر تلفن همراه به سراغ آن نمیروند. البته آنها آموزش لازم را نیز در این زمینه ندیدهاند و ابزارهای ارائه شده نیز ممکن است به گونهای طراحی شده باشند که استفاده از آنها آسان نباشد. باید باتهای هوشمندی که به راحتی با کاربر ارتباط برقرار کنند و اطلاعات لازم را حتی به صورت شفاهی از او دریافت کنند، طراحی شوند. این امر به تعامل بیشتر بانکها و نهادهای اجرایی با محیطهای دانشگاهی و پژوهشی نیاز دارد. در صورت گسترش پرداخت همراه، دریایی از اطلاعات تولید میشود که با بهرهگیری از روشهای دادهکاوی میتوان از آنها در جنبههای مختلف استفاده کرد. برای مثال این امکان وجود دارد که با تحلیل دادههای مربوط به خرید و پرداخت، مانع از بسیاری از اقدامات مجرمانه در حوزه پولشویی شد.
امین آقاجانی: اپلیکیشنهای پرداخت از سه زاویه میتوانند به شکلگیری شهر هوشمند کمک کنند. نخست بحث تجمیع ابزارهای پرداخت است به گونهای که نیاز به حمل کارت برای خرید کالا و خدمات نباشد. البته قرار نیست این اتفاق در چند سال آینده رخ دهد. هزینه بسیار زیادی برای نصب تجهیزات سختافزاری مبتنی بر کارت در کشور صورت گرفته است. در این شرایط بعید به نظر میرسد بتوان پرداخت مبتنی بر موبایل را در کوتاهمدت گسترش داد. نکته دوم گستردهتر و متنوعتر کردن پرداختهای الکترونیکی است. این موضوع میتواند بزرگترین خدمتی باشد که اپلیکیشنهای پرداخت همراه به هوشمندسازی شهرها میکنند. ابزارهای پرداخت کنونی در کشور، اغلب شامل تجهیزات هزینهبر الکترونیکی هستند. در برخی حوزهها گردش مالی به حدی نیست که با توجه به گرانی هر دستگاه کارتخوان، نصب آن به صرفه باشد. به همین دلیل است که برای مثال در تاکسیها از این دستگاه استفاده نمیشود. با توجه به شرایط اقتصادی روز کشور، حتی ممکن است برخی کسب و کارهای خرد که پیش از این، از کارتخوان بهره میگرفتند، دیگر سودی برای مجموعه نصبکننده نداشته باشند و به تدریج تعدادی از دستگاهها جمع شوند. در این شرایط اپلیکیشنهای پرداخت میتوانند فناوریهای پرداخت حضوری مانند QR کد را عرضه کنند. این موضوع، هزینه تکنولوژی را حذف میکند. به گونهای که فرد با پرینت یک کد میتواند به عنوان پذیرنده فعالیت کند. سومین زاویه کمک اپلیکیشنهای پرداخت به شکلگیری شهر هوشمند، خلق دادههای بیشتر و استفاده از آنها برای بهینهتر کردن تصمیمها و فرایندهای شهری است. این اپلیکیشنها میتوانند خدماتی را بر مبنای فناوری NFC ارائه کنند. در تکنولوژیهای فعلی پرداخت، حجم دادههایی که از سمت پرداختکننده به پذیرنده منتقل میشود بسیار کم است. این امر مانع از خلاقیت برای ارائه روشهای پرداخت جدید میشود. همیشه باید سرور مشخصی وجود داشته باشد که انتقال از طریق آن رخ دهد و این امر کار را پیچیده میکند. با رشد فناوری NFC هم بحثهای امنیتی تا حد زیادی حل میشود و هم پرداختهای خلاقانه به ویژه در حوزه آفلاین شکل میگیرد. البته، هر چند گوشیهای جدید به این تکنولوژی مجهر هستند، اما هزینههای مربوط به تهیه و نصب دستگاههای کارتخوان مجهز به NFCزیاد است و احتمالا اکنون امکان پرداخت چنین هزینههایی در کشور وجود ندارد. با توجه به همه این موارد به نظر میرسد باید تمرکز اپلیکیشنهای پرداخت را بر فناوری QR کد گذاشت.
عیسی خوشوقت: یکی از ملزومات شهر هوشمند، یکپارچگی در حوزههای مختلف از جمله «سیستمهای اطلاعاتی»، «آموزش، فرهنگسازی و ترویج»، «اکوسیستم نوآوری و کارآفرینی» و مهمتر از همه این موارد، شکلگیری پنجره واحد شهروندی است. تحقق آن دسته از معیارهای شهر هوشمند که مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند، اول راه هوشمندسازی است. ایران نیز در این زمینه در مراحل نخست قرار دارد. شهر هوشمند شاخصهای متعددی دارد که فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از آنهاست. فرهنگسازی در این میان اهمیت زیادی دارد. در ایران مسیر خروج خدمات بانکی از باجه، از اواسط دهه 70 و با راهاندازی دستگاههای عابر بانک آغاز شد. در مراحل بعد، دستگاههای کارتخوان دایلآپ، کدهای USSD و اپلیکیشنهای پرداخت همراه عرضه شدند. در این میان کلاندادهها نیز از طریق بهرهگیری کاربران از این فناوریهای شکل گرفت. اکنون بر اساس ارزش افزوده ناشی از این دادهها روی دستگاههای کارتخوان بدون سیم و قابل حمل سرمایهگذاری شده است. در دنیا این روند با شتاب بیشتری به سمت حذف پرداختهای نقدی و گسترش روشهای اعتباری به پیش میرود؛ در آینده نه چندان دور نیز به سمت روشهای هویتی حرکت میکند. نسل بعدی پرداخت بر مبنای اینترنت اشیا قرار دارد. در دنیا اکنون برخی اشیا به قابلیت پرداخت مجهز شدهاند. البته این موضوع هنوز در اول راه است. بانکداری به سمت شخصیسازی میرود. در شهر هوشمند از طریق دادههای حاصل از فعالیتهای شهروندان در اینترنت، هویت مجازی آنها ترسیم میشود. هوش مصنوعی با استفاده از این کلاندادهها، رفتار آنها را تحلیل و پیشبینی میکند. گزارش سال 2018 مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد که تا سال 2022 کسب و کارها و صنایع مالی باید به سمت بهرهگیری از فناوریهایی مانند آنالیز کلاندادههای حاصل از سازمانها و کاربران، یادگیری ماشین و اینترنت اشیا حرکت کنند. این نقشه نشاندهنده تحول کامل به سمت بانکداری دیجیتال است. باید دید آیا در جامعه ایرانی، شهروندان آمادگی درگیر شدن با چنین پارادایمی را دارند؟ چالشهای مختلفی در این حوزه وجود دارد که مبنای آنها فرهنگی است. آموزش و فرهنگسازی در این زمینه به اندازه کافی انجام نشده است. فاصله بسیار زیادی میان آگاهی مردم و روند پرشتاب ارائه نوآوریها و تکنولوژیهای مبتنی بر شهر هوشمند وجود دارد. در دهه 80 آموزشهای مربوط به شهروند الکترونیک در تهران به چند 100 نفر ارائه و مساله متوقف شد. مردم در ادامه به اسم واگذاری کار آموزش به بخش خصوصی، به حال خود رها شدند. در این شرایط نمیتوان انتظار داشت این جمعیت 80 میلیون نفری که بسیاری از آنها آشنایی کافی با موضوع ندارند، اقتصاد دیجیتال کشور را به چرخش درآورند. در ایران مهارت و خلاقیت لازم برای ارائه محصولات مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله اپلیکیشنهای پرداخت وجود دارد و نمونههای موفقی نیز ارائه شده است؛ اما سهم پشتیبانی فرهنگی بسیار پایین است و فاصله زیادی با دنیا دارد.