بانک و صنعت، درحالی که تسهیلات بانکی در بخشهایی چون خدمات و بازرگانی متورم شده است، بخش تولید کماکان از دریافت تسهیلات کافی بیبهره است. از سوی دیگر بسیاری از بدهکاران بانکی کسانی هستند که مبالغ سنگینی از شبکه بانکی به واسطه روابط رانتی دریافت کرده و اینکه نیز به هر دلیل و بهانهای از پرداخت این بدهیها سر باز میزنند. البته به قولی راه فرار ازتسویه بدهی را میدانند یا آنقدرها نفوذ دارند که بتوانند مانع از فشار بانکها به خود برای تسویه بدهیهایشان شوند. بنابراین چاره اساسی این است که شبکه بانکی بهجای سختگیری یا سهلگیری با بدهکاران بانکی از ابتدا در دادن وام و تسهیلات به آنها جدیت نشان بدهد به این ترتیب که جریان تسهیلاتدهی را منظم، عادلانه و براساس اهداف رشد و توسعهای قرار بدهد. نه یکسری پولهای و تسهیلات گسترده که هیچ چیز از آن عاید تولید نمیشود.