به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت به نقل از بازار سرمایه، این روزها سرمایه گذاری به یکی از اصلی ترین دغدغه های اشخاص حقیقی و حقوقی جوامع در حال توسعه تبدیل شده است. این دغدغه در کشورهایی که به دلیل رویارویی با مشکلاتی همچون تحریم و کاهش صادرات و تعامل تجاری با دیگر کشورها با کمبود منابع ارزی و کاهش ارزش پول مواجه اند، قدری با وسواس بیشتر پیگیری می شود. از این رو مساله انتخاب "بازار مناسب" برای سرمایه گذاری در بین شهروندان این کشورها، دیگر امری اختیاری برای پاسخگویی به میل ثروت اندوزی قلمداد نمی شود، بلکه ضرورتی برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی است.
در این میان بازارهای مختلف پولی و سرمایه ای با شرایط و پیشینه های قابل بررسی در انتظار سرمایه گذاران است. اما به دلیل وجود ریسک و لزوم آشنایی با هر یک برای کنترل و کاهش این ریسک می بایست قدری از شتاب در انتخاب و تصمیم گیری در این زمینه کاست تا صاحبان نقدینگی با آشنایی و تشخیص درست، بازار مطلوب خود را انتخاب کنند و در این راستا به حلاوت سرمایه گذاری دست یابد،نه این که " از هول حلیمِ کاهش ارزش پول" در "دیگِ بی تدبیری" خود بیفتند.
نابرده رنج
کشورهای در حال توسعه همواره با مساله عدم توازن در میزان هزینه و درآمد خانوارها مواجه هستند. از یک سو افزایش دستمزدها قیمت تمام شده تولید را بالا می برد و از سوی دیگر این افزایش قیمت در کنار سایر عوامل، توان خرید مصرف کننده را تحت الشعاع قرار می دهد. به این سبب افراد همواره به دنبال راهکاری برای دستیابی سریع به ثروت هستند، راهکاری که در فرهنگ عامه ما "یک شبه پولدار شدن" نامیده می شود.بنابراین همواره مردم گوش به زنگ اخبار بازارها و حرکت برای سرمایه گذاری در راستای نیل به این هدف هستند.
چنانچه طی سه سال اخیر اخبار اقتصادی کشور را دنبال کرده باشید، می دانید که بازار ارز و سکه پس از یک دوره رشد پُرشتاب دیگر جذابیت گذشته را از دست داده اند و عموم سرمایه گذاران را به دلیل وجود ریسک فراوان از خود فراری داده اند.در این میان فقدان تخصص، نبود سیاست گذاری صحیح و عدم اطمینان از فضای"فعالیت اقتصادی تولیدمحور" و ایجاد انگیزه برای ایجاد "بیزینس های کوچک" ،نقدینگی را این بار به سمت بورس روانه ساخته است تا با قرارگیری در مسیر تزریق نقدینگی به بنگاه های اقتصادی بزرگ و پذیرفته شده بورسی،چرخ صنایع را به حرکت وادارد و از سوی دیگر سرمایه گذاران را از این حرکت منتفع سازد.
اما بورس با همه موهبت های وجودی خود برای اقتصاد کشور، برای افراد نابلد و کم تجربه به سان "شمشیری دو لبه" عمل خواهد کرد؛ چرا که ممکن است با عدم تشخیص سهام مرغوب برای سرمایه گذاری و ناتوانی در شناسایی زمان و قیمت مناسب برای خرید و فروش سهام، نه تنها سودی عایدشان نسازد، بلکه آنها را دچار خُسران و مالباختگی کند. بنابراین آشنایی با مفاهیم سرمایه گذاری بورسی به عنوان یک "بازار تخصصی سرمایه گذاری" ضرورتی دو چندان می یابد که نباید به دلیل ترس از کاهش هر روزه ارزش پول نادیده گرفته شود و یا به بعد موکول شود.
نقشه ای برای گنج بسازید
تصور کنید در یک بازی رایانه ای چنانچه بخواهید گنجی را بیابید، از یک نقشه استفاده می کنید و به هر توصیه ای از سوی نرم افزار بازی توجه می کنید.ابتدا به نقطه آغاز می روید.به تعداد قدم های گفته شده به چپ،یا راست حرکت کرده و از راه و مسیری که مشخص شده می گذرید.در طول مسیر ابزار و وسایلی را برمی دارید که حتی ممکن است نتوانید درباره کاربرد آنها پیش بینی کنید.اما در طی مسیر حرکت خود با استفاده صحیح از هر یک از آنها با نیروهای مقابله کننده می جنگید تا با رسیدن به گنجی مجازی و غیرواقعی برای دقایقی به خود احساس لذت دهید.
این در حالی است که در این بازی چیزی را هم از دست نمی دهید.اما در زندگی واقعی سرمایه خود را که حاصل سال ها کار و پس انداز و صرف گرانبهاترین دارایی شما یعنی زمان است با خود برداشته و به امید چند برابر کردن آن به بورس می برید.در این میان اگر نقشه ای نداشته باشید و ندانید که باید چند قدم به راست و چپ بردارید و از چه راه و مسیری حرکت کنید و خود را به چه ابزاری برای "مقابله با تهدیدات احتمالی" تجهیز کنید، نه تنها به گنجی دست نمی یابید،بلکه حاصل عمر خود را نیز به راحتی از دست می دهید.
پس "بی گدار به آب زدن!" در مسیر سرمایه گذاری ممکن است برای شما بسیار گران تمام شود.بنابراین باید برای افزایش ثروت خود در هر بازاری به خصوص در بازاری تخصصی همچون بورس قبل از هر اقدامی خود را به ابزار "دانش سرمایه گذاری بورسی" مجهز کنید و برای خود نقشه گنجی متناسب با روحیه،سرمایه و اهداف شخصی تهیه کنید.
کار را به کاردان بسپارید
ممکن است شما یک پزشک ماهر،یک مهندس کارکُشته،یک مدیر با تدبیر و یا یک معلم با تجربه باشید؛ولی بی شک می دانید یک پزشک حاذق باید برای ساخت خانه خود از یک مهندس عمران کمک بگیرد.همچنین با وجود سال ها تحصیل در رشته پزشکی،توان آموزش صحیح دروس فرزند خود را ندارد و باید این کار را به یک معلم بسپارد.بدیهی است که یک معلم نیز با وجود قابلیت تعلیم دشوارترین دروس به دانش آموزان، ممکن است نتواند یک کارخانه را مدیریت کند.این که بپذیریم هر یک به قولی "َاُستاد کار خود" هستند، شکل گیری ارتباطات صحیح را به دنبال دارد.
بنابراین شکستن این قاعده نه تنها از ما متخصص دیگری نمی سازد،بلکه ممکن است ما را با اشتباهات و تجربه های ناخوشایندی نیز مواجه کند.زیرا هر چند که ورود عموم افراد به بازار سرمایه آزاد است،اما چنانچه به علم سرمایه گذاری بورسی آگاه و آشنا نباشند، خود را در معرض "سرمایه گذاری اشتباه" قرار خواهند داد.در این میان سه راه پیش پای آنهاست؛ نخست این که برای آموزش صحیح و اصولی سوای هر تخصص دیگری که برای زندگی آموخته اند، باید تن به "یادگیری الفبای سرمایه گذاری بورسی" بدهند.یعنی با بازار سرمایه،نحوه سرمایه گذاری و ابزارها،نحوه تحلیل سهام و هر آنچه که بر سرمایه آنها چیزی می افزاید یا از آن می کاهد آگاه شوند.بر این اساس اگر فرصت و علاقه مندی لازم در این زمینه را در خود یافتند، هم یک معامله گر موفق خواهند شد و علمی به علوم آموخته شده قبلی خود می افزایند و هم برای خود با روشی اصولی ثروت اندوزی می کنند.
اما در حالت دوم ممکن است افراد بورس را بهترین مکان برای سرمایه گذاری یافته باشند، اما فرصت یا علاقه ای برای یادگیری حسابداری و دانش سرمایه گذاری نداشته باشند.در این شرایط تن دادن به "ورود مستقیم" به بازاری متفاوت از آنچه تاکنون دیده اند، تنها خطایی بزرگ است که ممکن است به از دست رفتن پس اندازها و نابودی آرامش نسبی زندگی صاحبان آنها بینجامد.
خرید و فروش مستقیم، تنها "یک راه" است!
ذهنیت اغلب مردم از بورس تابلویی بزرگ از اعداد و ارقام است که مرتب صعود یا نزول می کند؛ معامله گرها در پشت سیستم ها با اقدامات سریع خود در خرید و فروش صحنه ای جذاب پدید می آورند که ممکن است هر بیننده ای را در سکانس یک فیلم سینمایی یا حتی در صحنه واقعی ،علاقه مند به معامله بورسی کند.اما آنچه در نگاه اول از آن غافلند این است که چنانچه پای سرمایه فرد در میان باشد، استرس انتخاب اشتباه و از سر ناآگاهی سهام بورسی و زمان صحیح خرید و فروش آنها ممکن است به از دست دادن سود یا بعضا اصل سرمایه منجر شود و دیگر هر نوع جذابیتی را خنثی می کند. حتی با بروز یک "تجربه ناخوشایند" فرد را برای همیشه از صحنه سرمایه گذاری فراری دهد.
اما خوب است بدانیم که این صحنه، پشت صحنه آرام تری دارد که ممکن است از نگاه اغلب مخاطبان دور مانده باشد. اما باید از سوی برنامه ریزان برای ایجاد ذهنیت صحیح سرمایه گذاری بورسی به درستی در جامعه علاقه مندان این نوع سرمایه گذاری "تصویر سازی" شود. چنانچه فرد شخصیت ریسک گریزی داشته باشد با نگاه اول به راحتی از کنار سرمایه گذاری تا این میزان پُرمخاطره می گذرد و از مزیت های نهفته بازار سرمایه بی بهره می ماند. این در حالی است که در شرایط کنونی جاذبه های این بازار و دافعه های بازارهای موازی و به خصوص سیاست های انبساطی تصمیم گیران در کاهش نرخ سود بانکی زمینه "خروج از بازار پول" و سوق آن به بازار سرمایه ایجاد شده است. از این رو جذب هر فردی اعم از ریسک پذیر و ریسک گریز را طی ادوار اخیر به بورس در پی داشته است.
شاید مشتری جدید بورسی سفته بازی از بازار ارز و یا دلالی از بازار مسکن باشد؛ هر یک از این افراد بارها سرمایه خود را در معرض ریسک های مختلف قرار داده اند و اکنون تنها قرار است جنس دیگری از ریسک را تجربه کنند.اما فردی که تاکنون پس انداز خود را در کم ریسک ترین جای ممکن یعنی بانک نگهداری کرده است، توانی برای پذیرش ریسک بورس ندارد و حتی ممکن است علاوه بر پس انداز یک عمر خود، به دلیل تحمل فشار و استرس بازاری این چنین پُرمحرک، سلامتی خود را نیز در این راه از دست بدهد.بنابراین اخذ کد بورسی و خرید و فروش مستقیم برای این افراد، "انتخابی نامناسب" است که خطر آن سرمایه فرد را تهدید می کند.سوال این است که در این شرایط چه نسخه ای توسط نهاد قانونگذار و سیاست گذار بازار سرمایه برای این افراد در نظر گرفته شده است؟نسخه ای که هم این سرمایه ها را پذیرش کند و هم آنها را از "خطرات سرمایه گذاری مستقیم" مصون نگه دارد؟
بر این اساس برای این افراد و هر فرد دیگری که ریسک گریز است،یا برای افرادی که با دانش سرمایه گذاری بورسی آشنا نیستند یا نمی توانند برای پیگیری سرمایه خود تابلوی معاملات را به طور روزانه دنبال کنند، همچنین افرادی که به دلیل مشغله یا عدم پیگیری از اخبار تاثیرگذار بورسی غافل می مانند، "هزار راه نرفته" وجود دارد که حضور در یک کارگزاری و گرفتن مشاوره از افراد خبره می تواند مناسب ترین آن را پیش پای افراد قرار دهد.
صندوق های سرمایه گذاری؛محافظ و امین سرمایه در بورس
کافیست شرایط سرمایه گذاری در صندوق ها را در اینترنت سرچ کنید؛بی شک به اطلاعات وسیع و متنوعی از انواع صندوق های سرمایه گذاری،میزان بازدهی و نحوه فعالیت آنها برخورد خواهید کرد.می توانید زمانی را برای جمع آوری این اطلاعات صرف کنید و انواع صندوق ها و میزان بازدهی آنها را با هم مقایسه کنید.در این میان سوالات احتمالی خود را با در تماس تلفنی از مشاوران هر کارگزاری بپرسید و به بررسی کافی در این زمینه بپردازید.این کار به شما کمک خواهد کرد از ابزارهای مختلف سرمایه گذاری امن با بازدهی قابل قبول و "کم ریسک" اطلاع پیدا کنید و با چشمان باز برای بذر پس انداز خود، گلدانی مناسب جهت رشد و نمو پیدا کنید.
پس از یافتن راه درست سرمایه گذاری و متناسب با سلیقه و انتظارات شما،کافی است یک بار به شعبه کارگزاری بورسی مراجعه و اقدام به درخواست سرمایه گذاری در ابزار مورد نظر کنید.به این ترتیب با گذراندن مراحل سرمایه گذاری و امضای قرارداد خود با شرکت کارگزاری "با اطمینان" پس انداز خود را سرمایه گذاری می کنید. با این کار نه تنها سرمایه خود را از گزند بی تجربگی و نابودی حفظ می کنید، بلکه زمینه رشد آن را در مامنی مناسب فراهم می کنید.ضمن این که خود را نیز بدون زرهِ کارآزمودگی در التهاب "کارزار تمام عیار سرمایه گذاری مستقیم" وارد نمی کنید و روان خود را نیز از دغدغه ها و استرس های فراوان آن حفظ کرده و به ادامه زندگی آرام خود می پردازید.ضمن این که با این اقدام مبالغ کوچک خود را در کنار سایر سرمایه گذاران در یک سرمایه گذاری بزرگ وارد می کنید که توان اثربخشی بیشتری برای اجرای سیاست های کلان اقتصادی دارد. همچنین هر زمان که اراده کنید می توانید سرمایه گذاری خود را به پول نقد تبدیل کرده و بدون دغدغه از بورس خارج کنید و با آرامش و بدون گزند از کنار این کارزار بگذرید.