به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، اما از آنجا که ترویج مالیات، نیازمند آگاهی آحاد مردم با مساله مالیات و نقش آن در اقتصاد ملی است لذا با اشاعه فرهنگ مالیاتی عمیق و گسترده می توان پرداخت مالیات را در جامعه نهادینه کرد.
به بیان دیگر باور عمومی مهمترین پشتوانه اجرای سیاست های اقتصادی است و بدون آن نمی توان به کارآیی و اثربخشی مطلوب سیاست های اجرایی امیدوار بود. مردم باید به این باور برسند که دولت براساس سیاستهای اقتصادی کارآمد با بهره گیری از نظام آماری علمی، مالیات های جمع آوری شده را بصورت کالاهای عمومی و خدمات رفاهی در اختیار عموم مردم قرار می دهد.
فرهنگ سازی هر مقوله ای دارای ابعاد وسیعی است بویژه اگر این موضوع، اقتصادی و از نوع مالیاتی باشد پیچیده تر و گسترده تر خواهد بود. بنابراین، موثر و کارساز بودن آن، مستلزم همکاری همگان و استفاده از تمام ظرفیت ها خواهد بود. کشورهای توسعه یافته به دلیل اتکا به منابع مالیاتی در اقتصادشان از دهه های گذشته، بصورت نظام مند و قانونی از این ظرفیت بهره می برند. در این میان برخی از کشورهای درحال توسعه نیز که از منابع زیرزمینی و طبیعی بی بهره اند، از ظرفیت مالیاتی بخوبی استفاده می نمایند. در کشور ما نیز که مدتی است این موضوع به جد مورد تاکید مسئولان و کارگزاران کشور قرار گرفته است، با توجه به بازدهی آن در اقتصاد تا حدودی مورد توجه برنامه ریزان کشور بوده است که افزایش سهم مالیات در بودجه سنوات اخیر موید این مطلب است.
توجه جدی و عملیاتی شدن منابع مالیاتی از زوایای مختلف قابل بررسی است; از جمله جامع و مانع بودن قوانین و مقررات متقن و ضمانت های اجرایی آن، ایجاد مشوق ها و جرایم هدفمند، سیستماتیک شدن نظام مالیاتی، تشکیل بانک اطلاعاتی جامع اقتصادی، تبیین نحوه مصارف مالیات و نظایر آن باید بدرستی تدوین و اجرایی گردد که این مهم، نیازمند فرهنگ سازی مالیاتی است.
بدون تردید، مالیات یکی از اثرگذارترین مقولات فرهنگی و اقتصادی جوامع توسعه محور است و فرهنگ مالیاتی، مجموعه ای نظام یافته از باورها و مولفه های فرهنگی قلمداد می شود که نقش ویژه ای را در توسعه اقتصادی کشور ایفا می کند. لذا پرداختن به این قبیل موضوعات و تبیین اهمیت وکارکرد آن در جامعه و نظام اقتصادی کشور که با دغدغه ها و شرایط خاصی هم توام است، نیازمند فرهنگ سازی ویژه ای است.
بدیهی است که پرداخت مالیات وظیفه ای است همگانی بر دوش هر یک از افراد جامعه تا دولت بتواند نقش خود را به درستی ایفا کند. لذا مادامی که پرداخت مالیات به یک باور و تکلیف اقتصادی نهادینه نشده، نمی توان انتظار داشت در آینده به راحتی این نقش را بپذیرند. سلامت اقتصادی کشور منوط به ایجاد ساختار درآمدی و مالیاتی سالم با استقرار نظام مالیاتی قوی و هدفمند است; اما از آنجا که یکی از شروط اساسی ایجاد نظام مالیاتی مطلوب، مقبولیت آن از سوی مردم و پرداخت داوطلبانه مالیات است، راهی به جز تقویت فرهنگ مالیاتی نیست چرا که با ایجاد بسترهای فرهنگی مناسب می توان انتظار ترغیب مردم به پرداخت مالیات را داشت.
به هر حال، باید این موضوع جا بیفتد که مالیات از پایه های مهم اقتصاد کشور محسوب می شود به گونه ای که پرداخت آن، موجب پی ریزی و اجرای برنامه های مدون و دقیق دولت برای پیشبرد امور می گردد. دولت به کمک مالیات، توانایی تامین هزینه های گوناگون را به دست آورده و متناسب با حجم مالیات دریافتی، می تواند منابع در اختیار خود را براساس اولویت های مورد نظر اختصاص دهد. لذا با ارتقای آگاهی افراد نسبت به ضرورت پرداخت مالیات و تبعات جبران ناپذیری عدم وصول آن بر اقتصاد کشور، می توان حمایت مردم را در پرداخت مالیات افزایش داد. فرهنگ سازی مالیاتی و ترغیب مودیان، با شفاف سازی مسایل مالیاتی و چگونگی مصرف آن در کشور میسر می شود. در حقیقت تغییر نگاه جامعه به مالیات به عنوان تامین کننده عمده هزینه های عمومی، بدون فرهنگ سازی در جامعه امکان پذیر نیست.
در پایان می توان یادآوری کرد از آنجا که ساختار مالیات یک کشور مانند فرهنگ ملی آن، پویا و در حال تغییر و تحول است ایجاد ذهنیت مثبت مبتنی بر کارآمدی، اثربخشی و پایداری مالیات در اقتصاد، برای کارگزاران و پرداخت کنندگان مالیات و بطور اعم عموم مردم باید بیش از پیش افزایش یافته و این مهم نهادینه شود تا آینده ای روشن و اقتصاد بدون اتکا به منابع نفتی و متکی بر درآمد پاک و پایدار مالیاتی میسر گردد.