پیمان مولوی تصریح کرد: به دلیل نوع نگاهی که وجود دارد، اقتصاد ایران به یک توپ چهل تکه تبدیل شده که هر تکه آن متعلق به یک گروه ذینفع است و گروه های بسیاری در آن دخیل هستند و برهمین اساس برای عبور از این شرایط نه اصلاح، بلکه به یک چرخش اساسی نیاز داریم. در این زمینه نباید با کلمات بازی کنیم و باید به صورت واقعی به سمت مکانیزم بازار حرکت کنیم. البته عملیاتی کردن این مکانیزم با مدیرانی که سال ها تفکر دولتی دارند نیز امکان پذیر نیست.
این اقتصاددان ضمن اشاره به اینکه برای موفقیت و عبور از تنگناهای اقتصادی هیچ راه گریزی از مکانیزم بازار وجود ندارد، گفت: البته همچنان کشورهایی هستند که به این رویکرد پشت کرده اند و وضعیت اقتصادی بحرانی دارند.
مکانیزم بازار رمز توسعه کشورها
مولوی با طرح این پرسش که چرا در بورس اوراق بهادار برای متعادل کردن بازار به سمت بکارگیری دامنه نوسان نامتقارن و در بورس کالا به سمت قیمت گذاری محصولاتی مانند فولاد می رویم؟، افزود: علت اصلی این است که از تجربه جهانی درس نمی گیریم. 70 سال است که در اقتصاد جهان، مکانیزم بازار تعیین کننده است، به طوری که این مکانیزم پایه و اساس رشد بسیاری از کشورها از جمله سنگاپور، هنگ کنگ، بوتسوانا، امارات و.. است که در 30 سال اخیر رشد اقتصادی بیش از 7 درصدی داشته اند.
این اقتصاددان تأکید کرد: درصورتی که اقتصاد براساس عرضه و تقاضا اداره شود، دیگر به قیمت گذاری غیرواقعی و ارزان فروشی دستوری مواد اولیه به تولیدکنندگان که بنیان های اقتصاد را متزلزل کرده و فساد را گسترش داده، هیچ نیازی نیست. در این صورت، بازار سرمایه و بورس کالا مجبور نیستند که در برابر قیمت گذاری ها ایستادگی کنند، چراکه محصولات با نرخ واقعی و شفاف عرضه می شود که ضمن تأمین منافع تولیدکننده درنهایت به نفع مصرف کننده نیز خواهد بود. این در شرایطی است که هم اکنون برای حمایت از تولید به تولیدکنندگان فشار می آوریم که قیمت محصول خود را کاهش دهند.
به گفته وی برخلاف تصور برخی در مکانیزم بازار امکان برنامه ریزی نیز به صورت کامل وجود دارد و از آنجاکه فعالیت های اقتصادی براساس عرضه و تقاضا، صرفه پیدا می کند و بهره وری رشد می یابد در عمل تولید نیز مورد حمایت قرار می گیرد.
چین با مکانیزم بازار به ابرقدرت اقتصادی مبدل شد
وی با بیان اینکه مکانیزم بازار به افزایش کارایی و بهره وری می انجامد، توضیح داد: در سال 1980 بیش از نیمی از شرکت های دولتی چین زیان ده بودند، اما پس از چرخش اقتصادی شرایط در این کشور تغییر کرده است. هرچند همچنان حزب کمونیست در این کشور حاکم است و در اقتصاد رویکرد کاپیتالیستی دارند.
دبیر انجمن اقتصاددانان ایران تأکید کرد: در سال 1980 میلادی چینی ها متوجه شدند که رویکرد سوسیالیستی برای اداره اقتصاد باعث شده است تا این کشور در ضعیف ترین جایگاه خود قرار گیرد. چین پس از مرگ مائو متوجه شد که با روش های قبل به هیچ عنوان در مقابله با بحران ها به ویژه، فقر گسترده، موفق نخواهد شد.
وی اضافه کرد: برهمین اساس، حکمرانی این کشور در حوزه اقتصاد با یک چرخش کامل مواجه و موجب شد تا پس از 12 سال و البته باوجود تمام موانع و فشارهایی که از سوی گروه های ذینفع وجود داشت در سال 1992 مکانیزم بازار را بدون تغییر الگوی جهانی آن، اجرایی کند؛ همان مکانیزمی که هم اکنون چین را به ابرقدرت اقتصادی جهان امروز بدل کرده است.
مولوی با بیان اینکه در سال 1988 در چین اقتصاددان بازار آزاد وجود نداشت، تأکید کرد: برهمین اساس با کمک مشاوران بین المللی مانند «داگلاس نورث» برنامه های جدید اقتصادی خود را اجرایی کردند، اما اکنون تعداد اساتید اقتصادی مکتب سوسیالیستی در انگلستان از چین بیشتر است.
وی یادآور شد: تنها موضوعی که اقتصاد ایران را از آن دوره چین متمایز می کند، این است که در ایران با ذینفعان به مراتب بیشتری مواجه هستیم که در چین به دلیل نوع حکومت متمرکز، گستردگی چندانی نداشت.
راه گریز از مکانیزم بازار وجود ندارد
این اقتصاددان در بخش پایانی گفت و گو با کالاخبر اظهار داشت: آیا در مقایسه با 60 کشوری که رویکرد اقتصادی خود را برای دستیابی به موفقیت به مکانیزم بازار تغییر داده اند، تفاوت دارد و تافته جدا بافته ای است؟ درواقع باید گفت، هیچ راه گریزی از مکانیزم بازار وجود ندارد. برای اینکه اقتصاد ایران بتواند مشکلات خود را برطرف و به سمت توسعه حرکت کند، باید رویکرد خود را تغییر دهد و به سمت مکانیزم بازار سوق یابد.
به گفته وی، مکانیزم بازار باعث می شود تا اقتصاد پیش بینی پذیر باشد. این درحالی است که هم اکنون اقتصاد ایران هیچ رویکرد مشخصی ندارد و به طور عمده براساس اقتصاد ذینفعان اداره می شود.
دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران در پایان یادآور شد: برای عملیاتی کردن مکانیزم بازار به صورت واقعی به یک خواست و عزم بسیار قوی در میان مردم و فعالان اقتصادی نیاز داریم. البته حتی اگر این مکانیزم را در اقتصاد عملیاتی کنیم، ولی به حلقه اقتصاد جهانی متصل نباشیم آنطور که باید موفق نخواهیم شد، چراکه این مکانیزم در زنجیره اقتصاد جهانی تبیین می شود.