به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت ،رئیس جمهوری در مراسم بهرهبرداری از طرحهای توسعه میادین نفتی غرب کارون، جمله درخور تاملی بیان کرد. او گفت وزارت نفت بیشترین بهره را از فضای پسابرجام برده است. در این جمله آقای روحانی، نکتهای آشکار بود و نکتهای مستتر، چه این که گاه ناگفتهها، حرفهای بیشتری در خود دارند. نکته آشکار جمله این بود که مجموعه صنعت نفت کشور و مدیران بلندپایه این صنعت به خوبی توانستهاند از بخش عمدهای از ظرفیتهای برجام برای توسعه و بازگشت ایران به مدار ترقیهای همه جانبه بهره ببرند و این کار جز در سایه برنامه ریزی و درایت و آینده نگری میسر نبوده است.
اما نکته مستتر در جمله رئیس جمهوری اهمیت بیشتری داشت و آن این که، دستگاههای زیادی هستند که هنوز نتوانستهاند از فضای پسابرجام، بهره لازم را ببرند و این یعنی، هم فضا و آسایش کافی برای این کار فراهم نبوده و هم خود دستگاههای ذی ربط دچار اختلال در بعضی عملکردها بودهاند. طبعا برای رئیس جمهوری که برجام را <<فضای جدید>> و <<هوای تازه>> میداند، بهره بردن از برجام نشانه توفیق است. اما آقای روحانی هم میداند که برجام از همان ساعات آغازین پس از به اجرادرآمدن، مخالفان سرسختی داشته و دارد که یکسره مشغول آلوده کردن این هوای تازه هستند.
در این میان صنعت نفت کشور هم به طریق اولی از این کارشکنیها در امان نبوده است و پیگیری سخنان و دغدغههای وزیر نفت و مدیران ارشد نفتی، به خوبی نشان میدهد توسعه صنعت و بهبود وضعیت بهرهبرداری ایران از ذخایر انرژی کشور با چه گرفتاریهای برساخته شده فراوانی- از سوی مخالفان داخلی برجام- روبه روست. بی راه نیست اگر بگوییم صنعت نفت ایران بیشترین بهره را از فضای پسابرجام برده، اما این بیشترین بهره، شاید کمترین بهره ممکن هم باشد و اگر مخالف خوانان بگذارند، دروازههای جدیدی رو به این صنعت ملی گشوده میشود.
2- صنعت نفت ایران و نحوه مدیریت این صنعت به مثابه عظیم ترین منبع ثروت ایرانیان، همواره در مظان نقد و یکه تازی منتقدان و مخالفان و حتی اپوزیسیون برون ساختاری جمهوری اسلامی ایران بوده است. از منتقدان داخلی اگر بگذریم که در دو، سه سال گذشته سویه نقدشان معطوف به واکنشها به ازدست رفتن فضای کسب وکار با تحریمها بوده است، اپوزیسیون برون ساختاری را داریم که همواره بر طبل مدیریت غلط با برباد رفتن ثروت ایرانیان در میادین مشترک نفت و گاز کوبیدهاند، فضای پسابرجام طبعا این امکان را به مدیران نفتی میداد که بتوانند با جذب سرمایه، به توسعه همه جانبه صنعت نفت کشور همت بگمارند و از این طریق حقوق در حال ازدست رفتن ایرانیان را استیفا کنند.
البته چنین اتفاقی که امروز با تلاش شبانه روزی مجموعه کارکنان صنعت نفت تا حدود بسیاری رقم خورده است، یقینا میتوانست و میتواند حمله مخالفان و منتقدان را به ضد خود بدل کند و نقد آنها را از کار بیندازد، در عمل اما کسانی که یکسره داعیه دفاع از پیشرفت و سرافرازی و اصول انقلاب و... دارند، چه کردند؟ همه همت خود را صرف این کردند تا برجام که در متن و بطن خود - در کنار سایر فرصتها- فرصتی تاریخی برای توسعه همه جانبه ایران است، از کارکرد بیفتد. پرسش امروزی از چنین داعیه دارانی این است آیا منافع ملی کشور نیز مشمول نبردهای جناحی و حزبی و سیاسی کارانه قرار گرفته است؟
3- تا کمتر از چند روز دیگر بیژن نامدار زنگنه به وین اتریش خواهد رفت تا در اجلاس رسمی تصمیم گیری اوپک شرکت کند، او پیش تر در اجلاس الجزایر با به کاربردن هوشمندانه ترین دیپلماسی نفتی، موفق شده بود طرح فریز نفتی در سقف موجود را که در یکی از ساحتها از جانب دولت سعودی علیه کشورمان طرح ریزی شده بود، از کار بیندازد و اعضای اوپک را وادار به قبول بسته پیشنهادی ایران در راستای افزایش سقف تولید و ایستادن روی عدد نزدیک به چهار میلیون بشکه صادرات در روز کند.
در همه روزهای پس از اجلاس مشورتی الجزایر، کارکنان صنعت نفت کشور کوشیدند وعده دولت یازدهم و شخص وزیر نفت برای بازگشتن ایران به بازارهای جهانی و پس گرفتن جایگاه ازدست رفته نفت ایران در این بازارها را محقق کنند و امروز این وعده با همت همین کارکنان تحقق یافته است. در چنین شرایطی کماکان مخالفان برجام و به بیان بهتر مخالفان مردمی که دولتمردان یازدهم را برگزیدند بر همان شیپور پیشین میدمند، تو گویی وجهه و چهره ایران در عرصه بینالمللی را نیز دستخوش بازی های سیاسی قرار دادهاند.
4- شاید بد نباشد از مخالفان دولت تدبیر و امید و منتقدان پروپاقرص برجام بپرسیم، زمانی که آنان سکان دار کشتی نفت ایران بودند، کشتی را به کجا بردند؟ این قلم یک پاسخ بیشتر برای چنین سوالی ندارد. نه یک کشتی نفت، بلکه کشتی کشتی، نفت ما بود که بر پهنه آبهای بینالمللی در دست دلالان مجهول الهویه - که البته امروز هویت شان بر همگان مشخص است- داشت دست به دست میشد و پولش به حسابهای خیالی در بانکهای خیالی میرفت.
امروز همه میدانند مهمترین دغدغه وزارت نفت کماکان، بازگرداندن ثروت عظیمی است که از محل فروش قاچاقی نفت ایران به بهانه دورزدن تحریمها گم شده و ظاهرا به همت عدهای خاص، بنای پیداشدن هم ندارد. حالا و در شرایط امروز است که میبینیم رئیس جمهوری میگوید صنعت نفت کشور در دولت یازدهم بیشترین بهره را از برجام برده است. معنای این حرف این است که وزارت نفت اگرچه پایی در گذشته دارد و میکوشد حقوق و ثروتهای ازدست رفته را احیا کند، اما گامی اساسی نیز رو به جلو برداشته و میکوشد ایران دیگر بار از کشورهای همسایهاش عقب نماند. بنابر آنچه گفته شد، امروز عملکرد صنعت نفت کشور را باید هم با تحلیلی فنی و اقتصادی نگریست و هم با ارزیابی و نگرشی اخلاقی.
بهرهبردن از برجام، همان میزان که کاری سیاسی- اقتصادی است، امری اخلاقی نیز هست، چراکه اخلاق و مسئولیت اجتماعی هر ایرانی حکم میکند از فرصتهای پیش آمده در جهت بهبود وضع معیشت و اشتغال و توسعه و پیشرفت کشور بهره ببرد و اگر چنین نباشد، ما راه به جایی نخواهیم برد.
کسری نوری
مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت