به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت به نقل از روابط عمومی بانک صادرات ایران، عضو هیأت مدیره این بانک در میزگرد سیاستی مطالبات غیرجاری، دارایی های منجمد و راهکارهای اصلاح تراز نامه بانکها، با اشاره به مشکلات و چالش های ناشی از مطالبات معوق گفت: 27 متغیر در بحث مطالبات معوق دخیل هستند که برای برون رفت از این معضل و ایجاد پویایی بیشتر در بخش های مختلف اقتصادی، لازم است عوامل ایجاد کننده و ابقا کننده مطالبات معوق به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرند.
لشکر بلوکی در ادامه با بیان اهمیت فرهنگ سازی درخصوص تسهیلات بانکی اظهار داشت: یکی از راههایی که می تواند در جهت کاهش مطالبات به بانکها کمک کند تغییر نگاه جامعه به منابع و خدمات بانکی است لذا ضرورت دارد برای جلوگیری از ایجاد دارایی های منجمد، با استفاده از ابزارهای اطلاع رسانی تلاش شود که این باور و فرهنگ در جامعه نهادینه گردد که باز پرداخت به موقع منابع بانکی یک اصل است و عدم پیروی از آن می تواند منجر به ایجاد گره و مشکل در زندگی دیگر اشخاصی شود که متقاضی دریافت تسهیلات هستند.
دکتر لشکر بلوکی با بیان اینکه در دو دهه اخیر سیستمهای مدیریتی و اطلاعاتی در بانکها توسعه پیدا کرده اند اما متاسفانه در بخش های مرتبط با تسهیلات و اعتبارسنجی رشد و توسعه جدی رخ نداده است، تأکید کرد که بایستی برای کاهش حجم دارایی های منجمد و مطالبات معوق، فکری برای اعتبارسنجی مشتریان در هنگام اعطای تسهیلات شود.
وی با تاکید بر ضرورت ارائه راهکارهای دو قلو برای جلوگیری از معوقات بانکی گفت: استقرار نظام اعتبار سنجی موثر،می تواند از ایجاد مطالبات معوق و ارائی های منجمد جلوگیری کند.
عضو هیات مدیره بانک صادرات ایران با اشاره به عوامل ابقا کننده مطالبات معوق، گفت: گاهی برخی افراد با انتساب دروغین خود به نهادها و افراد با نفوذ و ایجاد ترس در بانک ها مانع از اقدام نهادهای حقوقی برای وصول مطالبات خود میشوند.
ایشان با تاکید بر اینکه برای رفع مشکل دارایی های منجمد باید همزمان برای عوامل ایجاد کننده و ابقا کننده مطالبات معوق راه حل ارائه شود، گفت: طرح این موضوع که نظام اعتبارسنجی باید در بانکها ایجاد شود تنها می تواند از ایجاد مطالبات معوق جدید جلوگیری کند از اینرو لازم است راهکارهای دوقلو برای این موضوع در نظر گرفته شود.
دکتر لشکربلوکی در تشریح این راهکارها، خاطرنشان ساخت: منظور از این روش ارائه همزمان راهکارهایی است که از طرفی جلوی عوامل ایجادکننده مطالبات معوق را بگیرد و از طرف دیگر عوامل ابقاءکننده مطالبات معوق را مرتفع نماید چرا که اگر فقط بخواهیم جلوی عوامل ایجادکننده را بگیریم کوه مطالبات معوق بهجا مانده از قبل همچنان پا برجا است.