به گزارش بانک و صنعتبه نقل ازروابط عمومی بیمه حافظ؛ دودانگه، پیش از ورود به صنعت بیمه، درحوزه تجارت و بازرگانی، صنعت خودرو، بانکداری و لجستیک و مدیریت زنجیره های تامین حضور پررنگی داشته و قائم مقام وزیرصنعت، معدن و تجارت در اجرای هدفمندی یارانه ها بوده و سابقه عضویت در هیات عامل صندوق توسعه ملی را نیز درکارنامه کاری خود دارد.
اما ورود وی به صنعت بیمه، به صورت غیرمستقیم از سال 88 به عنوان عضو شورایعالی بیمه بود و از سال 97 هم به عنوان رئیس هیات مدیره شرکت بیمه حافظ در این شرکت بیمه ای حضور دارد.
ازاو کتب و مقالات متعددی در زمینه های اقتصادی، بازرگانی و مدیریت لجستیک و سیستم ها منتشر شده و دراین زمینه صاحب نظراست.
بر همین اساس، چابک آنلاین با رئیس هیات مدیره شرکت بیمه حافظ در خصوص چالش های صنعت بیمه در زمینه معرفی این صنعت به سازمان های دیگر و جایگاه آن در اقتصاد کشور به گفتگو نشسته که از نظر می گذرد:
نمایشگاه بورس، بانک و بیمه هرساله برگزار می شود و شرکت های بیمه ای هم در آن حضور می یابند اما به نظر می رسد خروجی جدی برای آنها ندارد،آیا بهتر نیست که شرکت های بیمه ای برای معرفی توانمندی های خود در نمایشگاه های صنایع دیگر، شرکت کند؟
دودانگه : آیا صنعت بیمه نقش و جایگاه خود را در اقتصاد کشور پیدا کرده است ؟ خیر.
این نقصی است که وجود دارد و چه باید بکنیم تا صنعت بیمه نقش و جایگاه خود را در اقتصاد پیدا کند؟
طبیعتا به یک نقشه راه لازم است و بیمه مرکزی باید یکسری اقداماتی را انجام دهد، وزارت اقتصاد به عنوان متولی کلان این صنعت ، باید یکسری وظایف را انجام دهد، مجلس ، سندیکای بیمه گران و شرکت های بیمه ای نیزباید یکسری کارها را انجام دهند.
هراقدامی که در چارچوب این نقشه راه بتواند کمک کند که نقش و جایگاه صنعت بیمه دراقتصاد کشور احیا شود تا اثرگذاری صنعت بیمه هم برای عموم افراد جامعه بهتر شود و ارتقا پیدا کند و ریسک فعالیت های اقتصادی کاهش پیدا کند، اقدامی ارزشمند است.
اگر نمایشگاه بانک و بیمه با این منطق پیش برود که صنعت بیمه را به آحاد جامعه و فعالان اقتصادی معرفی کند، چالش های آن مشخص شده و راه حل های مختلف ارائه و یک گفتمان سازی انجام شود که چگونه می شود نقش صنعت بیمه را در اقتصاد کشورارتقا داد و همچنین از فناوری های نوین در صنعت بیمه صحبت شود و استارت اپ های نوین بیمه ای دراین نمایشگاه توسعه داده شود و کمک شود که ضریب نفوذ بیمه در اقتصاد کشور افزایش پیدا کند در این صورت حضور در این نمایشگاه خیلی هم ارزشمند خواهد بود.
اما اگر هدف تنها، یک گردهمایی باشد که افراد درون صنعت با یکدیگربا نگاه غیرحرفه ای ارتباط برقرارکنند، مطمئنا برپایی این نمایشگاه اتلاف منابع است و حیف است که صنعت بیمه با این همه پتانسیل و ظرفیتی که دارد و هنوز به رشد لازم نرسیده، به جای تمرکز به آینده و توسعه و استفاده از فناوری و دانش و ارتقای ضریب نفوذ، درگیرموضوعات درونی خود شود.
بنابراین، باید حضور صنعت بیمه در اقتصاد کشور را پررنگ کنیم تا همه این صنعت را به صورت مناسب و فاخر بشناسند و احساس نکنند که بیمه یعنی شخص ثالث و تکمیل درمان و احساس کنند که همه فعالیت های اقتصادی و موضوعات خود را می توانند به صنعت بیمه بسپارند و با خیالی آسوده به فعالیت خود ادامه دهند.
این است که ارزشمند است.
یکی از مشکلات صنعت بیمه، عدم ارتباط با سازمان های دیگر است وهمچنین درهیات دولت، رییس کل بانک مرکزی حضور دارد اما رئیس کل بیمه مرکزی حضور ندارد ، چرا عملکرد صنعت بیمه در ارتباط با سازمان های دیگر ضعیف است؟
دودانگه : این صحبت را کاملا تایید می کنم .
این هم برمی گردد به اینکه صنعت بیمه نتوانسته به درستی نقش و اهمیت خود را در اقتصاد و جامعه تبیین کند و اثر خود دراقتصاد، مسائل اجتماعی و در بین آحاد جامعه نشان دهد.
نظام بانکداری با زندگی روزمره فعالان اقتصادی ارتباط تنگاتنگ و پیوستگی عمیقی دارد و رشد اقتصادی ایجاد نمی شود مگر اینکه بانک از آن فعالیت اقتصادی پشتیبانی کند.
چرا رییس کل بانک مرکزی درهیات دولت حضوردارد و چرا جایگاه برگزاری جلسات در بانک مرکزی به عنوان شورای پول و اعتباربالاتر از جایگاه جلسات در شورایعالی بیمه است، زیرا درشورایعالی بیمه معاونان وزیر حضور دارند ولی در شورای پول و اعتبار وزرا حضور دارند.
این نشان دهنده این است که سیاست گذاران به بانک و اهمیت و جایگاه آن خیلی بیشتر واقف هستند تا صنعت بیمه.
این نقص را به سیاست گذاران وارد نمی دانم و به خود صنعت بیمه وارد می دانم، صنعت بیمه باید این ضرورت را بیشتر نمایان کند که این اتفاق نیفتاده است .
در دنیا بانک و بیمه و بورس در کنار یکدیگر هستند و به صورت یکپارچه عمل می کنند،ازجمله بانک و بیمه، بانک اعتباری نمی دهد مگراینکه بیمه، آن فرد یا بنگاه را اعتبار سنجی کرده باشد و الان این ارتباط دراقتصاد کشوروجود ندارد.
یکی از مشکلات نظام تامین مالی کشورو اینکه چرا درصدی از تسهیلاتی که داده می شود بر نمی گردد و دچارمشکل می شود به دلیل این است که اعتبارسنجی با کسی که تامین مالی می کند یکجا است.
اگرسه ضلع مشخص شود و کسی که اعتبار می خواهد، کسی که اعتبار سنجی می کند و کسی که اعتبار را می دهد جداگانه باشند بانک دیگر دچار مشکل نمی شود و اگر اعتبارگیرنده دچارمشکل شد بانک به سراغ بیمه می رود.
با این فرآیند کسب و کار، بیمه هم رشد کرده و جایگاه خود در اقتصاد را پیدا می کند.
این یکی از چالش های بزرگ صنعت بیمه است که نتوانسته درزنجیره تامین مالی خود را تبیین و جایگاه خود را پیدا کند و در زنجیره فعالیت های اقتصادی هم نتوانسته جایگاه خود را پیدا کند.
اگر این اتفاق بیافتد، حتما مجلس و دولت از صنعت بیمه نماینده ای را مطالبه خواهند کرد چون وجود نماینده صنعت بیمه در دولت خیلی از مسائل و مشکلات خود دولت را حل می کند.
اگر ما صنعت بیمه را به معنای واقعی به عنوان شاخص رفاه برای جامعه و شاخص مدیریت ریسک برای اقتصاد قلمداد کنیم آن موقع دولت اگر جلسه ای دارد و تصمیم های مهمی می گیرد می داند که ریسک آن تصمیم را یک جایی باید پوشش دهد ، پس به سراغ صنعت بیمه می آید.
درحال حاضرصنعت بیمه به عنوان یک صنعت غیرپویا به جامعه شناشانده شده و پویایی از این صنعت گرفته شده است، درصورتی که حضور صنعت بیمه درهر رکن تصمیم گیری می تواند اثرات و ثمرات بسیار خوبی برای سازمان تصمیم گیرنده داشته باشد و با این حضور هم صنعت بیمه رشد می کند و هم شاخص رفاه جامعه توسعه می یابد.
درخصوص دخالت سهامداران در پرتفوی شرکت های بیمه ای، همانطورکه می دانید بخش مهمی از پرتفوی شرکت های بیمه ای از سوی سهامدار عمده تامین می شود که بخشی ازاین پرتفوی ها بدون کار کارشناسی به شرکت های بیمه ای داده می شود که با خروج این پرتفوی ازشرکت بیمه ، آن شرکت به گونه ای دچار چالش می شود. راهکار خروج از این وضعیت چیست؟
دودانگه : اگر شرکت بیمه آیین نامه حاکمیت شرکتی را واقعا رعایت کند این مسائل و مشکلات کمتر پیش می آید، ولی اینگونه نیست.
یکی از چالشهایی که در اقتصاد کشور وجود دارد موضوع مالکیت و مدیریت است.
این موضوع تا اندازه ای به نحوه نظارت و مکانیزم های نظارتی رگولاتورکه بیمه مرکزی است بر می گردد و ساختاری که درشرکت ها وجود دارد و همچنین استقلالی که باید داشته باشند و به رقابت مابین شرکت ها هم مرتبط است.
یک چالش جدی در این حوزه در صنعت بیمه وجود دارد، اگر به کارهایی که به شرکت های بیمه ای واگذارمی شود و اینکه شرکت ها برای گرفتن پرتفوی از چه مکانیزمی استفاده می کنند.
درصد قابل توجهی ازاقتصاد کشور دولتی است و اینکه دولت نیازهای بیمه ای خود را چگونه تامین می کند؟ علامت سوالهای جدی وجود دارد، پرتفویها چطور واگذرا می شود؟
نرخ شکنی ها چطور اتفاق می افتد ؟
وقتی نرخ شکنی ها اتفاق می افتد و می بینید که گرفتن یک پرتفوی توجیهی ندارد ولی شرکت بیمه پرتفوی را می گیرد به این موضوع باید از ابعاد مختلف نگاه کرد و سهامدار باید حد و حدود دخالت خود را بداند، هیات مدیره باید حاکمیت شرکتی را کاملا رعایت و به آن عمل کند.
یعنی هیات مدیره باید اینقدر قوت داشته باشد که بتواند درمورد یک پرتفوی بگوید بله یا خیر و این نیاز به یک استقلال دارد و این استقلال درحال حاضر کمرنگ است.
با نگاهی به دارایی های شرکت های بیمه ای و میزان دارایی های آنها، می توان به ورود آهسته بیمه ها به بنگاه داری پی برد. تاکنون آمار دقیقی از ورود بیمه ها به حوزه املاک و مستغلات وجود ندارد. نظر شما در این مورد چیست؟
دودانگه : دراین زمینه باید نگاه تحلیلی تری باید داشته باشیم.
گاهی وزن دارایی های فیزیکی در صورت های مالی درنظر گرفته می شود که این یک نوع تحلیل است و زمانی هم ورود شرکت های بیمه وتملک شرکت های بیمه ای درخصوص دارایی های فیزیکی درنظرگرفته می شود که این دو شاخص متفاوت است.
به دلیل اینکه میزان تورم در دارایی های فیزیکی و املاک نسبت به بقیه دارایی ها بسیار زیاد بوده احساس می کنیم که ورود بیشتری دراین حوزه اتفاق افتاده درصورتیکه اینگونه نبوده.
البته من این موضوع را بررسی نکرده ام اما برداشتم اینگونه است که چون تورم املاک خیلی زیاد بوده، وزن آن در صورت های مالی بیشتر شده است و این به معنای این نیست که شرکت بیمه به سمت بنگاه داری رفته اند.
درچند سال اخیر وزن املاک بسیاربالا رفته ولی سرمایه گذاری جدیدی صورت نگرفته و تورم باعث شده که توازن بهم بخورد.
ممکن است شرکت هایی در زمینه املاک سرمایه گذرای کرده باشند چون به هرحال شرکتی که دارایی نقد دارد منطقی نیست که دارایی نقد خود را نگه دارد وباید آن را به سرمایه ای تبدیل کند تا از تورم جا نماند و سعی می کنند دارایی خود را حفظ کنند.
البته چون تحلیلی در این زمینه ندارم نمی توانم قضاوت دقیقی داشته باشم.