به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت به نقل از بانک مرکزی، این رهنمودها که توسط هیأت خدمات مالی اسلامی (IFSB) در مارس2012 تدوین شده است منبع مناسبی برای آشنایی در خصوص اهمیت مدیریت ریسک نقدینگی در مؤسسات اعتباری است و به ارتقای دانش مدیریت ریسک نقدینگی در شبکه بانکی کشور، کمک شایانی می کند.
گفتنی است یکی از مهمترین ریسکهای فراروی بانکها و مؤسسات سپردهپذیر، ریسک نقدینگی است که ناشی از عدم تطابق زمانی داراییها و بدهیهای آنها است. این موضوع از آنچنان اهمیتی برخوردار است که میتواند بانکها را تا آستانه توقف و حتی ورشکستگی پیش برد. لذا ضرورت دارد بانکها و مؤسسات اعتباری برای برخورداری از توان و ظرفیت مناسب نقدینگی جهت ایفای مؤثر نقش واسطهگری وجوه، از سازوکار مناسب مدیریت ریسک نقدینگی برخوردار باشند. به نحوی که علاوه بر انجام فعالیتهای عادی دارای توان کافی جهت رفع مشکلات نقدینگی و گذر از شرایط حساس و بحرانی احتمالی باشند. تجربه بحران جهانی اخیر نیز نشان داد که برخی بانکها با وجود سرمایه کافی با مشکلاتی روبرو شدهاند که عمدتاً ناشی از عدم مدیریت مناسب نقدینگی بوده و در واقع، برخی از مشکلات پدید آمده برای آنها ناشی از کاستی در اصول اساسی مدیریت ریسک نقدینگی بوده است.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانکها و مؤسسات اعتباری برای ایفای تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلندمدت آنها در طول زمان بوده و در مقاطع زمانی مختلف روزانه، هفتگی، ماهانه و ... صورت میپذیرد. بانکها و مؤسسات اعتباری به منظور ایفای تعهدات خود از قبیل اعطای تسهیلات، بازپرداخت سپردهها و همچنین افزایش داراییها نیاز به نقدینگی دارند. بنابراین، نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی آنها را با ریسک یا خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی (احتمال محقق نشدن پیشبینیهای آینده) مواجه میسازد. از طرفی، نگهداری مقادیر بیش از حد نقدینگی نیز نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سودآوری بانکها و مؤسسات اعتباری و کاهش سود پرداختی به سپردهها و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.
با توجه به علل پیدایش ریسک نقدینگی که همانا خروج سپردهها، قابلیت پایین تبدیل داراییهای غیرنقد به نقد، حجم سرمایهگذاریها و شکاف زمانی داراییها و بدهیها میباشد، متداولترین روشهای اندازهگیری ریسک نقدینگی در بانکها و مؤسسات اعتباری در تعیین منابع و مصارف نقدینگی را باید، محاسبه نسبتهای ترازنامه، شاخص نقدینگی، محاسبه شکاف تأمین مالی و تخمین وجه نقد لازم برای تامین آن و اندازهگیری ارزش فعلی خالص ترازنامه دانست. مدیریت ریسک در ترازنامه تابعی از مدیریت دارایی و بدهی است. لذا، مهمترین اقدام در مدیریت داراییها و بدهیها، تخصیص منابع تجهیز شده بانکها و مؤسسات اعتباری به داراییهای درآمدزا به نحوی که ریسک عدم بازپرداخت به حداقل کاهش یافته و ریسک نقدینگی ناشی از خروج سپردهها حداقل شود.