به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، گفته میشود مدتهاست مذاکراتی برای حضور لادا در ایران آغاز شده و حتی شنیده میشود سایتی هم برای تولید خودروهای روسی در شمال کشور ایجاد شده است. حدس و گمانهای فراوانی در مورد اینکه کدام بخش یا چه دستگاهی در حال پیگیری و پیشبرد این مذاکرات است، شنیده میشود. اما آنچه از پیدا کردن طرف مذاکره مهمتر به نظر میرسد، این است که آیا اساس حضور خودرو روسی در بازار کشور، آن هم در شرایط فعلی که دیگر رقیبی جز چینیها برای محصولات روسی وجود ندارد، به صلاح صنعت خودرو کشور است یا خیر؟ از یک سو گفته میشود اگر این همکاری مانند همکاریهای دیگر به سیکیدیکاری و مونتاژ خلاصه نشود، خوب است. اما به نظر گروهی دیگر اینکه بهدلیل محدودیتهای فعلی، بازار جذاب خودرو کشور را بدون رقیب در اختیار روسها بگذاریم، اشتباه محض است. در این رابطه سوالات دیگری نیز مطرح میشود که حسن کریمیسنجری، کارشناس و فعال در صنعت خودرو در ادامه به تفصیل درباره آنها توضیح داده است.
در دوره گذشته تحریمها و بعد از قطع همکاری اروپاییها با خودروسازان ایرانی، همکاری با خودروسازان چینی را شروع کردیم که این تصمیم اگرچه در آن مقطع بخشی از مشکلات را حل کرد، اما تبعات غیرقابلجبرانی مانند در اختیار قرار دادن فضایی برای آزمون خطای شرکتهای تازهکار چینی و مونتاژکار شدن شرکتهای داخلی و... را به دنبال داشت. همکاری با خودروساز روسی، باتوجه به اینکه این کشور برخلاف چین برنامهای برای تبدیلشدن به یک خودروساز مطرح در جهان ندارد، آیا ورودش به ایران، اقدام مناسبی در این برهه ارزیابی میشود یا خیر؟
نمیتوان گفت این برند روسی جاهطلبی چینیها را ندارد. بههرحال محصولات خودروسازی آوتواز در سال گذشته میلادی نزدیکبه 60درصد در صادرات رشد داشتهاند و حدود 30 درصد این رشد مربوط به برند لاداست. اگرچه صادرات 38هزار دستگاهی چندان قابلتوجه نیست اما به لحاظ میزان رشد شاید بیانگر نوعی تحول در تولید و تجارت این شرکت روسی باشد. آنها مدعی هستند محصولاتشان را به بیش از 30 کشور صادر میکنند اما اغلب کشورهای مقصد، در گذشته به نام بلوک شرق شناخته میشدند، کشورهایی نظیر شیلی و کوبا. در اروپا اما فنلاند و برخی کشورهای دیگر مانند مجارستان، لیتوانی، استونی، چک، لهستان، بلغارستان و... از مقاصد صادراتی محصولات لادا هستند. بههرحال روسیه بهدلیل سرمای شدید محصولاتی را تولید میکند که به لحاظ استحکام و مقاومت در هوای زیر صفر از پایداری و کیفیت مناسب برخوردار ند بههمین دلیل فنلاندیها مشتری چنین خودروهایی هستند. اما از سوی دیگر، با توجه به اینکه اقتصاد و صنعت روسیه هم به نوعی درگیر تحریمهای غربی است عملا یاری طلبیدن از روسها در صنعت خودرو چاره اساسی نخواهد بود. چراکه روسها در خودروسازی به لحاظ تنوع و پلتفرم حرفی برای گفتن ندارند. در یک جمله باید گفت نمیتوان به این موضوع سیاه و سفید نگاه کرد. بههرحال شاید حضور یک برند جدید برای بازار داخل تا حدودی مطلوب باشد اما قطعا حضور یک برند ضعیف برای خودروسازی دستاورد قابلتوجهی نخواهد داشت.
لادا بهعنوان محصول یک شرکت روسی که جایگاه چندانی در کشورهای مهم مصرفکننده خودرو ندارد و از نظر طراحی، امکانات و مشخصات فنی هیچگونه مزیتی نسبتبه سایر محصولات ندارد، شناخته میشود. به این ترتیب آیا بازار و مشتریان خودرو ایرانی از آن استقبال خواهند کرد؟ همچنین آیا اطلاعاتی از میزان تولید و فروش لادا در خود روسیه و کشورهای اطراف آن بهعنوان مقاصد صادراتی وجود دارد؟
درست است که محصولات لادا در مقایسه با خودروهای روز دنیا به لحاظ کیفیت و زیبایی از موقعیت قابلقبولی برخوردار نیستند اما توجه به ویژگیهای بازار فعلی خودرو در ایران نشان میدهد طرف تقاضا بهشدت تحتفشار فاکتورهای مهم اقتصادی و انتخابی است. به این معنی که از یکسو قدرت خرید به شدت کاهش پیدا کرده که این امر منجر به پایینآمدن تقاضا میشود اما از سوی دیگر تنوع محصولات موجود در بازار به دلیل توقف واردات از یک طرف و خروج شرکای تجاری خودروسازان داخلی از طرف دیگر کاهش یافته که این نشانه محدودیت در حق انتخاب مشتری است. بنابراین بخشی از لایههای هرم تقاضا ممکن است به حضور یک برند جدید در بازار واکنش مثبت داشته باشد. یک موضوع دیگر را هم که نباید فراموش کرد، وجود نقدینگی سرگردان و افسارگسیخته در بازار بوده که بخشی از آن، بازار خودرو را نیز تحت تاثیر قرارداده است. بنابراین حضور یک برند جدید در چنین بازاری با ویژگیهایی که شمرده شد، خالی از ریسک نخواهد بود. درنهایت میتوان نتیجهگیری کرد اگر قیمتگذاری این خودرو از سوی بازار مناسب تشخیص داده شود، ممکن است با استقبال مواجه شود. بههرحال ریسک ورود به بازاری با چنین مشخصاتی، کم نیست.
یک فرض وجود دارد مبنیبر اینکه به دلیل آغاز مذاکرات برای ورود لادا به ایران از سال گذشته، اتفاقاتی که امسال در صنعت و بازار خودرو افتاده سطح انحصار را بالا برده تا بازار را برای ورود محصولی که شاید پیش از این به هیچ عنوان موردتوجه مشتری ایرانی قرار نمیگرفت، آماده کند. بهنظر شما این فرض تا چه حد میتواند به واقعیت نزدیک باشد؟
نمیتوان بهصراحت وجود چنین فرضیهای را تایید کرد. اما بههرحال وقتی همه کشورهای صاحب برند ایران را ترک کردهاند و حتی حاضر به انجام تعهداتشان نیستند، فضا برای شرکتها و کشورهایی که در خودروسازی صاحبسبک و دانش نیستند، باز میشود. درواقع این از خوششانسی روسهاست که اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور ما بهگونهای است که آنها میتوانند با خودروهایی با تکنولوژی نهچندان بهروز خود، به تصاحب بازار ایران امیدوار باشند. البته در فضای رقابتی، هر شرکتی میتواند حضور داشته باشد اما این حضور لزوما موفقیتآمیز نخواهد بود. اگرچه درحالحاضر شرایط رقابتی بازار ایران نیست که به روسها چراغسبز حضور داده است بلکه محدودیتها باعث شده شرکت لادا به توسعه بازار خود در ایران امیدوار باشد. یکی از ویژگیهای بازار امروز خودرو در ایران، وجود دلالان با سرمایههای سرگردان در این بازار است که شاید ورود محصولات لادا به ایران را با استقبال روبهرو کند. اما باید بدانیم این علاقهمندی لزوما استقبال بازار واقعی ایران از این برند روسی نخواهد بود و در شرایط دیگر شاید این شرکت روسی مجبور به ترک این بازار شود.
درهرصورت اگر حضور لادا در بازار خودرو ایران قطعی شود، به نظر شما این اتفاق چگونه میتواند به نفع صنعت خودرو ما تمام شود؟ چراکه این نگرانی وجود دارد این بار شرکتهای داخلی، مونتاژکار محصولات یک شرکت نهچندان برجسته شوند و بازار جذاب خودرو ایران را این بار بهراحتی در اختیار خودروساز روس قرار دهند؟
حدود 25درصد سهام گروه آوتواز متعلق به شرکت رنو فرانسه است. شاید از طریق این حضور واسطهای بتوان به کسب دانش فنی تا حدودی امیدوار بود. از سوی دیگر اگر حضور این شرکت به افزایش اشتغال و تولید در شرایط فعلی کمک کند، به نظر میرسد اتفاق نسبتا خوشایندی برای شرایط امروز اقتصادی مملکت خواهد بود. اما باز هم تاکید میکنم حضور درازمدت این برند روسی نمیتواند به توسعه صنعت خودرو کشور خدمت چندانی بکند.
آیا خودروساز روسی دسترسی به فنآوریها و تکنولوژیهای روز صنعت خودرو دنیا دارد که بتوان به احتمال انتقال این تکنولوژی و دانش دلخوش کرد؟
همانطور که پیش از این اشاره شد، روسها هم مثل ما دچار تحریم هستند. ولی از آنجا که حضور شرکتهای خودروسازی در این کشور بیشتر بهصورت مستقل و مالکیتی است، بنابراین تحریم در ترک این شرکتها چندان موثر نبوده، بلکه افت 50درصدی قدرت خرید مردم بهدلیل افت ارزش روبل بوده که فروش خودرو در روسیه را که روزگاری دومین بازار بزرگ اروپا بعد از آلمان بهشمار میرفت، به شدت کاهش داده و سبب خروج شرکتهای غربی از روسیه شده است. اتفاقا نکتهای که بر آن تاکید دارم، همین حضور برندها بهصورت سرمایهگذاری مستقل و خرید سهام بیشاز 50درصد در صنعت خودروساز کشور بوده که متاسفانه هیچگاه بدان توجه نشده است. در همین روسیه، پس از رکود اقتصادی که از سال 2014 بهدلیل وقوع تحریمهای غربی علیه این کشور اتفاق افتاد، شاید سال 2018 برای اولینبار بود که فروش خودرو در روسیه جهش داشت. یعنی با وجود تحریمها، اما بازگشت شرکتهای غربی به روسیه شروع شده و روند افزایشی یافته است. این نشان میدهد که تحریمها تاثیری در خروج شرکتهایی که بهصورت مستقل در روسیه تولید میکنند، نداشته است. بلکه اوضاع اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم باعث افت تولید خودرو در این کشور شده، البته لادا یک برند داخلی در روسیه است. اما بهواسطه حضور در یک بازار رقابتیتر از ایران شاید در اوضاع تحریم بتواند تا حدودی به خودروسازی ایران خدماتی را داشته باشد. با اینحال همانطور که بالاتر اشاره شد، این خدمت نمیتواند به صورت پایدار و ادامهدار باشد.