به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت به نقل از روابط عمومی سازمان برنامه وبودجه، سازمان برنامه و بودجه کشور، آخرین آماری که بانک مرکزی در مهرماه امسال منتشر کرده نشان میدهد بخش دولتی شامل دولت و موسسات و شرکتهای وابسته به آن در مجموع حدود 297 هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهکار است که از این رقم تا 66 هزار میلیارد تومان متعلف به بانک مرکزی و مابقی برای بانکها اعم از دولتی و خصوصی است. این رقم البته مورد پذیرش دولت نیست و همواره در مورد آن با بانکها اختلاف نظر وجود دارد به طوریکه تاکید میشود رقم مورد تائید و قابل پرداحت از سوی دولت همانی است که سازمان حسابرسی تائید و اعلام میکند.
در هر صورت رقم بالای بدهی دولت به بانکها موجب انجماد بخشی از دارایی آنها شده و قدرت استفاده از آن وجود ندارد؛از این رو دولت که اکنون بزرگترین بدهکار بانکی به شمار میرود از سال 1395 توانسته با استفاده از منابع ناشی از مازاد تسعیر نرخ ارز و در ادامه بهادارسازی بدهی موجود برای تسویه بخشی از آن ورود کند.
مژگان خانلو، رئیس امور پایش تعهدات دولت و تجهیز منابع سازمان برنامه و بودجه - که مسئولیت سخنگویی ستاد بودجه را نیز بر عهده دارد، به تشریح جزئیات برنامه دولت در بودجه 1398 برای تسویه بدهی خود به بانکها پرداخت.
سخنگوی ستاد بودجه با اشاره به این که در بحث بدهی دولت به بانکها دو قضیه وجود دارد که باید از یکدیگر تفکیک شود، گفت: یکی ادعای بانکها و دیگری اعداد مورد تائید سازمان برنامه و بودجه و همچنین سازمان حسابرسی است که همواره بین این دو اختلاف وجود داشته است. دلیل نیز در کنار اعداد و ارقامی که ما آن را تضمین و همان را تعهد بازپرداخت داریم، به این بر میگردد که سیستم بانکی مابقی ارقامی که برعهده مشتری بوده را علی رغم اینکه تاکید میشود وصول بر عهده بانک است،اما اگر به هر دلیلی وصول نشود با توجه به تضمینی که دولت دارد به عنوان بدهی دولت تلقی میشود، باز هم سهلالوصولترین راه این است که به حساب دولت برود؛ از اینرو شکافی ایجاد میشود بین آنچه که بدهی دولت به سیستم بانکی است و آنچه که بانکها ثبت میکنند.
وی همچنین نحوه محاسبه را دیگر عامل اختلاف نظر بین دولت و بانکها در تعیین میزان بدهی دانست و گفت: بانکها بدهی دولت را به صورت مرکب حساب میکنند و در واقع با آن مانند مشتریان دیگر برخورد میشود؛ به طوری که به اصل و سود پول در پایان سال مجددا سود تعلق میگیرد، در حالی که طبق دستورالعمل مصوب دولت در سال 1395 باید محاسبه بدهیهای دولت ساده باشد و به عبارتی همان اصل بدهی به سال بعد منتقل شود.
خانلو تاکید کرد: در نهایت فصلالخطاب برای سازمان برنامه و بودجه، گزارش سازمان حسابرسی با توجه به معیارهای مورد بررسی آن است که مشخص میشود آیا این بدهی اساسا در تعهد دولت بوده و یا خیر و یا اینکه دولت بابت بازپرداخت آن تضمیننامه صادر کرده و در اختیار بانک گذاشته و یا نه؟ و یا اینکه اساسا تسهیلات تکلیفی هستند یا شامل این شرایط نمیشود.
بدهی دولت به بانکها از 95 تاکنون
در مجموع آنچه که این مقام مسئول در سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد از این حکایت داشت که در 9 ماهه سال جاری حدود 12 هزار میلیارد تومان از ظرفیت بند «و» تبصره (5) استفاده شده و این ظرفیت وجود دارد که تا پایان سال افزایش بیشتری داشته باشد. این در حالی است که برای سال 1395، حدود 93 هزار میلیارد تومان پیشبینی شده بود که در پایان سال گذشته ادعای بانک ها به 146 هزار میلیارد تومان میرسد اما این رقم به تائید سازمان حسابرسی نرسیده و گزارش این سازمان منتشر نشده است، چرا که باید صورتهای مالی تصویب و مجامع عمومی آن را تائید و اصلاحات لازم اعمال شود.
خانلو همچنین به بدهی دولت به بانک مرکزی اشارهای داشت و یادآور شد: بدهی دولت به بانک مرکزی تا پایان سال 1396 حدود 43 هزار میلیارد تومان بوده است که اجزای آن قابل توجه است، چراکه تنخواهی که دولت طی سال از بانک مرکزی میگیرد در آمار دورهای همواره جزو بدهی دولت محاسبه میشود در حالی که همواره در پایان سال تسویه میشود؛ بنابراین مقطع زمانی گزارش بدهی بانک مرکزی مورد اهمیت قرار دارد.
سخنگوی ستاد بودجه در این رابطه به مروری بر روند تسویه بدهی دولت به بانکها براساس تبصره (35) قانون بودجه 1395 پرداخت و ادامه داد: در آن زمان با توجه به مجوز دریافتی برای استفاده از منابع ناشی از مازاد تسعیر نرخ ارز، دولت توانست حدود 13 هزار و 100 میلیارد تومان از بدهیهای خود به سیستم بانکی را تسویه کند و البته بخشی دیگر از منابع برای افزایش سرمایه بانکها و همچنین بخشودگی سود وامهای کمتر از 100 میلیون تومان مصرف شد.
بدهی دولت بهادارسازی میشود
وی در ادامه به تشریح ظرفیتهای پیشبینی شده در لایحه بودجه 1398 به منظور تسویه بدهی دولت به نظام بانکی پرداخت و در این باره با اشاره به بند «م» تبصره (5)لایحه بودجه برای بهادار سازی بدهی دولت، گفت: اگر بانک مرکزی عملیات بازار باز را اجرایی کند و در بازار ثانویه دست به خرید و فروش اوراق دولتی بزند و بانکها را مکلف کند تا اوراق دولتی را به عنوان وثیقه در قبال وام و یا اضافه برداشت نزد بانک قرار دهند، در این حالت قائده استقراض بانکها از بانک مرکزی تغییر خواهد کرد و به عبارتی وثیقهگیری یا توثیق اوراق مالی را میپذیرند که باعث میشود عملیات بازار باز راه افتاده و دولت بتواند بدهی خود به سیستم بانکی را بهادارسازی کند. بر این اساس بدهی دولت به بانکها با عنوان دارایی بانک حساب شده و سیال خواهد بود. این درحالی است که بدهی دولت به بانکها در حال حاضر به عنوان یک دارایی منجمد و غیرقابل حرکت است.
خانلو با بیان اینکه در مجموع راهی که دولت بتواند هم بدهی خود را پرداخت کرده و دارایی منجمد را سیال کند، همان بهادارسازی بدهی به سیستم بانکی اتفاق میافتد یادآور شد: برای این موضوع در تبصره (5) لایحه بودجه سال آینده حدود 20 هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است و اگر بانک مرکزی آن را انجام دهد این ظرفیت برای دولت ایجاد میشود که بتواند گام به گام بدهیهای خود را بهادار سازی کند و بخشی از آن را با این شیوه از نوعی به نوع دیگر تبدیل میکند با این تفاوت که بدهی جدید کاملا متفاوت استغ به گونهای که سیالیت دارد، تبدیل به نقدینگی شده و هم ابزاری برای قائدهمند شدن رابطه استقراض بین بانک مرکزی است و از سوی دیگر رابطه بین دولت و سیستم بانکی را نیز شفاف میکند.
بانکها قسط بگیرند و افزایش سرمایه بدهند
وی به دیگر ظرفیتهای پیشبینی شده برای تسویه بدهی دولت به بانکها اشاره کرد و گفت: طبق بودجه 1398، از محل دریافتاقساط تسهیلاتی که بانکهای دولتی از محل حساب ذخیره ارزی پرداختهاند، میتوانند به عنوان افزایش سرمایه استفاده کنند.
ماجرای تسویه بدهی دولت به بانکهای خصوصی در سال90 و آزادسازی وثایق
خانلو همچنین به جریان بدهی دولت به بانکهای خصوصی اشاره کرد و توضیح داد: بانکهای ملت، تجارت و صادرات که از سال 1389 خصوصی شدند که ماجرای بدهی دولت به آنهااز این قرار است که در آن زمان دولت توانست بدهی خود را با مطالبات آنها در سال 1390 تهاتر کند. آنچه که تسویه شد این بود که تسهیلاتگیرندگان سنواتی در سالهای قبل که تسهیلات تبصرهای دریافت کرده بودند،تا آن مقطع هرچه بدهکار بودند دولت به جای آنها با این بانکها تسویه کرد، اما در این میان در مورد آزادسازی وثایق دریافت شده و تضمینهایی که بود در بانکها باقیماند تصمیمی گرفته نشد و همچنان وثایق و ضمانتهایی که افراد در بانک گذاشته بودند، در گرو آنها باقی ماند و مشکلات زیادی را برای بانک و یا تسهیلات گیرندگان ایجاد کرد؛ بهطوری که حتی در مواردی افراد ممنوعالخروج شدهاند. این در حالی است که مشتری بانک دیگر حساب نمیشود و مشتری دولت بوده و به جای آن تسویه کرده است.
وی با اشاره به اینکه تا کنون چندبار لایحهای در رابطه با آزادسازی وثایق و ضمانتهای مربوط به این بانکها به دولت ارائه شده است گفت: اما با توجه به اینکه حساب گردش خزانه دارد، قرار شد تا در قانون بودجه برای آن ظرفیت ایجاد شود که در نهایت در تبصره (16) بودجه امسال این ظرفیت پیش بینی شده که اجازه داده شود اگر به میزان اصل و سود اولیه قرارداد، به صورت دفعتا پرداخت کنند ظرفیت آزادسازی وثایق و لغو ممنوع الخروجی آنها ایجاد شود. بخشی از این رقمی که بانکها وصول میکنند به عنوان تسویه بدهی دولت به بانکها تلقی خواهد شد.
نحوه تسویه همزمان بدهی دولت به اشخاص و بانک
اما بند «و» تبصره (5)لایحه بودجه بخش دیگری از اقدامات بودجه 1398 برای تسویه بدهی دولت به بانکها و اشخاص به سیستم بانکی است که خانلو به آن اشاره کرد و توضیح داد: بر این اساس بدهی دولت به بانک و اشخاص به بانکها مورد توجه قرار گرفته که برای آن تا 100 هزار میلیارد تومان در سال جاری پیش بینی شده بود و هر آنچه اختلاف عملکرد باشد به سال بعد منتقل میشود. در این حالت اگر دولت به اشخاصی بدهکار باشد و آنها به سیستم بانکی بدهکار باشند و البته آن بانک به بانک مرکزی بدهی داشته باشد در این حالت بخش خصوصی و بانک آزاد خواهد شد و در مجموع بدهی تبدیل به بدهی دولت به بانک مرکزی میشود، بنابراین هم سیستم بانکی صورت مالی شفافتری خواهد داشت و هم رابطه بانک با بانک مرکزی اصلاح میشود و اشخاص نیز به نوعی از این بدهی خارج میشوند.
افزایش سرمایه به بانک مسکن رسید
سخنگوی ستاد بودجه همچنین در رابطه با افزایش سرمایه بانکها در لایحه بودجه 1398 نیز به این موضوع اشاره کرد که افزایش سرمایه بانک مسکن تا 5000 میلیارد تومان پیشبینی شده است که بابت بدهی که این بانک به بانک مرکزی در رابطه با خط اعتباری مسکن مهر دارد خواهد بود. قرار بر این شده که این 5000 میلیارد تومان به عنوان بدهی دولت به بانک مرکزی تلقی شده و به همین میزان افزایش سرمایه در بانک مسکن اتفاق میافتد که بتواند با اعطای تسهیلات مجدد در تکمیل واحدهای باقیمانده مسکن مهر و بافتهای فرسوده رونقی ایجاد کند.