به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت به نقل از روابط عمومی پژوهشکده پولی و بانکی، در چکیده مقاله سیاستی تأثیر نوسانات نرخ ارز بر تولید و قیمتگذاری در بخش صنعت کشور، کاربردی از دادههای خرد قیمت و تولید صنعتی که توسط سجاد ابراهیمی،سعید بیات و امید قادری نوشته شده آمده است،با توجه به اینکه بسیاری از بخشهای صنعت کشور در فرآیند تولید محصول نیازمند واردات مواد اولیه، کالاهای واسطهای و کالاهای سرمایهای هستند، تغییرات نرخ ارز به سرعت بر هزینه تمامشده محصول این بخشها تأثیر میگذارد. بنگاههای تولیدی نیز در واکنش به تغییر هزینهها از دو روش تعدیل مقداری (تغییر تولید و اشتغال) یا تعدیل قیمتی (تعداد دفعات و اندازه تغییر قیمت) استفاده مینمایند. بنابراین این تحقیق تلاش میکند به این سوال پاسخ دهد که تغییرات نرخ ارز و نوسانات آن چه تأثیری بر ساختار تولید بخشهای مختلف صنعت و الگوی قیمتگذاری آنها دارد؟
در این تحقیق از دادههای ماهانه شاخص قیمت مصرفکننده، 448 قلم کالا در بازه 1383:1 تا 1394:10، دادههای فصلی شاخص تولید و اشتغال کارگاههای بزرگ صنعتی در بازه 1390:1 تا 1395:12 و سایر متغیرهای اقتصاد کلان استفاده شده و نتایج به دست آمده نشان میدهد که نرخ رشد ارز بر روی نرخ رشد تولید صنایع، به طور همزمان اثر مثبت و با در نظر گرفتن وقفههای فصلی، اثر منفی دارد. افزایش نوسانات نرخ ارز نیز موجب کاهش نرخ رشد تولید صنعت میشود. تأثیرپذیری نرخ رشد اشتغال از نرخ ارز الگویی مشابه نرخ رشد تولید دارد، با این تفاوت که اثرگذاری نرخ ارز بر اشتغال ضعیفتر از تولید است و به نظر میرسد که تغییرات اشتغال چسبندگی بیشتری نسبت به تولید دارد.
همچنین افزایش نرخ رشد ارز و افزایش نوسانات آن موجب افزایش تعداد دفعات تغییر قیمت در سطح کل صنعت خواهد شد. اما، نرخ رشد ارز بر روی اندازه تغییر قیمت بیتأثیر بوده و تنها نوسان نرخ ارز اثری منفی و معنادار بر اندازه تغییر قیمت دارد. یعنی صنایع در واکنش به افزایش نرخ ارز صرفا تعداد دفعات تغییر قیمت را افزایش میدهند، اما افزایش نوسانات نرخ ارز باعث میشود تعداد دفعات تغییر قیمت افزایش یافته و اندازه تغییر قیمت کاهش یابد.
جمعبندی و توصیههای سیاستی
همچنین در بخش جمع بندی و توصیه های سیاستی این مقاله نیز آمده است، نوسانات نرخ ارز را میتوان یکی از مهمترین منابع شوک در اقتصاد داخلی به حساب آورد که از کانالهای مختلف (مانند صادرات و واردات) قیمتها و تولید را در داخل کشور تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین در این مطالعه اثر نوسانات نرخ ارز بر تولید، اشتغال و رفتار قیمتگذاری در صنایع ایران (بر حسب کدISIC چهار رقمی) مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس برآوردهای کلی، نرخ ارز اثر مثبت همزمان و منفی با وقفه بر روی نرخ رشد فصلی تولید صنایع دارد. همچنین افزایش نوسانات و نااطمینانی نرخ ارز در مجموع موجب کاهش نرخ رشد تولید در صنعت میشود که با پیشبینیهای نظری تطابق دارد. از طرف دیگر متغیر تحریم نیز که با توجه به شرایط سیاسی کشور مورد استفاده قرار گرفته، همواره اثری منفی و معنیدار بر روی نرخ رشد تولید داشته است.
علاوه بر نرخ رشد تولید، نرخ رشد اشتغال را میتوان یکی دیگر از شاخصهای عملکردی بخش حقیقی اقتصاد دانست. بر اساس برآوردها، نرخ رشد اشتغال نیز بر اساس الگویی مشابه نرخ رشد تولید با نرخ رشد ارز رابطه دارد، اما این رابطه به صورت ضعیفتری ظاهر میشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تغییرات اشتغال و تولید همجهت هستند، اما تغییرات اشتغال چسبندگی بیشتری نسبت تولید دارند.
همچنین رفتار قیمتگذاری در صنایع نیز به تغییرات نرخ ارز واکنشی معنیدار نشان میدهد. بر اساس بررسیها افزایش نرخ رشد ارز و افزایش نوسانات آن موجب افزایش تعداد دفعات تغییر قیمت خواهد شد. از طرف دیگر نرخ رشد ارز بر روی اندازه تغییر قیمت بیتأثیر بوده و نوسان نرخ ارز اثری منفی و معنادار بر اندازه تغییر قیمت دارد. یعنی صنایع در واکنش به افزایش نرخ ارز صرفا تعداد دفعات تغییر قیمت را افزایش میدهند، اما افزایش نوسانات نرخ ارز باعث میشود تعداد دفعات تغییر قیمت افزایش یافته و اندازه تغییر قیمت کاهش یابد.
نتایج مورد اشاره مربوط به تمامی بنگاهها در کلیه صنایع است، اما بر اساس شواهد، رفتار تولید، اشتغال و قیمتگذاری در صنایع مختلف با توجه به ماهیت آن صنعت متفاوت خواهد بود. بنابراین برای بررسی اینکه تفاوت در تأثیرپذیری از نرخ ارز به چه ویژگیهایی از صنایع وابسته است، برآوردها در نمونههایی با ویژگیهای متفاوت انجام شد. بر اساس این برآوردها میزان صادراتمحور بودن، بهرهمندی از ارز مبادلهای، نسبت واردات مواد اولیه به کل مواد اولیه، نسبت موجودی انبار، تعداد بنگاهها در یک صنعت، میزان کاربربودن و نوع مالکیت در نحوه اثرگذاری نرخ ارز بر قیمتگذاری و تولید آن صنعت موثر است. بهگونهای که تفاوت در اثرگذاری نرخ ارز را میتوان با این ویژگیها توضیح داد. برخی از مهمترین دلالتهای این نوع تفکیک عبارتند از:
اثرگذاری نرخ ارز (منظور جمع ضرایب معنیدار وقفهها است) بر تولید و اشتغال برای صنایع صادراتمحور مثبت و برای صنایعی که کمتر به صادرات وابسته هستند، منفی است.
در صنایعی که دسترسی بیشتری به ارز مبادلهای دارند، افزایش نرخ رشد ارز تأثیر کمتری بر کاهش نرخ رشد تولید خواهد داشت، اما صنایعی که به ارز مبادلهای دسترسی ندارند با افزایش نرخ ارز دچار کاهش شدید تولید میشوند.
در اثر شوک افزایش نرخ ارز صنایعی با نسبت مالکیت خصوصی بالاتر تولید خود را کاهش میدهند و صنایعی که دولتیتر هستند تولید خود را افزایش خواهند داد.صنایع دارای نسبت پایینتر مالکیت خصوصی نرخ اشتغال را هم به میزان بسیار کمتری کاهش دادهاند.
صنایعی که وابستگی کمتری به واردات مواد اولیه دارند با افزایش نرخ رشد ارز شاهد افزایش نرخ رشد تولید خواهند بود، اما تولید در صنایع وابسته به مواد اولیه خارجی از نرخ ارز اثری منفی میپذیرد.
افزایش نرخ رشد ارز در صنایع کاربر موجب افزایش نرخ رشد تولید شده، اما در صنایع سرمایهبر اثری منفی به همراه داشته است. همچنین نوسانات نرخ ارز بر تولید و اشتغال صنایع کاربر اثر منفی شدیدتری دارد.
در صنایعی که رقابتپذیری کمتری در آنها وجود دارد (تعداد بنگاهها کمتر است) و فضای صنعت به سمت انحصار است، افزایش نرخ رشد ارز موجب کاهش نرخ رشد تولید خواهد شد.
صنایعی با موجودی انبار مواد اولیه پایینتر، بر اثر افزایش نرخ ارز شاهد افزایش بیشتری در هزینههای خود هستند و همین امر باعث کاهش بیشتر تولید میشود. همچنین صنایعی که موجودی انبار کالای نهایی بیشتری دارند با افزایش نرخ رشد ارز، تولید خود را افزایش میدهند.
نوسان نرخ ارز تنها بر روی فراوانی تغییر قیمت در بنگاههای صادراتمحور اثرگذار است.
فراوانی تغییر قیمت در صنایعی که بهرهمندی بیشتری از ارز مبادلهای دارند رابطهای مثبت و معنادار با نوسان نرخ ارز خواهد داشت.
نرخ رشد ارز در بنگاههایی که نسبت مالکیت خصوصی پایینتری دارند صرفا موجب افزایش فراوانی تغییر قیمت شده و در بنگاههای با نسبت مالکیت خصوصی بالاتر موجب کاهش اندازه تغییر قیمت میشود.
فراوانی تغییر قیمت در صنایعی که رقابتپذیری بالاتری دارند (تعداد بنگاهها در صنعت زیاد است) از نرخ رشد ارز اثر معنادار و مثبت میپذیرد، در حالی که در صنایع با میزان رقابتپذیری پایینتر، فراوانی تغییر قیمت از نوسان نرخ ارز اثر معنادار و مثبت خواهد پذیرفت.
فراوانی تغییر قیمت در صنایعی که نسبت موجودی انبار مواد اولیه کمتری دارند از تغییرات نرخ رشد ارز اثر معنادار و مثبت پذیرفته و در صنایعی که موجودی انبار مواد اولیه بیشتری دارند، اندازه تغییر قیمت اثرپذیری منفی از نرخ رشد ارز خواهد داشت.