به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت به نقل از خبر نگار صمت,بانکها هم با مشکلات و محدودیتهایی در زمینه تامین مالی بخشهای اقتصادی و صنعتی مواجه هستند که در صورت رفعنشدن این محدودیتها، ادامه این روند محتمل خواهدبود. در همین حال کوروش پرویزیان، مدیرعامل بانک سینا و عضو اسبق شورای پول واعتبار با اشاره به این موضوع که سیستم بانکی در تلاش است که با توجه به سیاستهای دولت و بانک مرکزی که حمایت از بخش تولید و صنعت است حرکت کند تاکید کرد که باید شرایط برای حمایت از این بخش از سوی بانکها فراهم شود و ابزارها و بازارهای تامین مالی دیگر نیز در کنار بانکها وارد عمل شوند چراکه اقتصاد فقط بانک نیست و تامین مالی بخشهای اقتصادی فقط از طریق بانکها امکانپذیر نخواهد بود. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
این روزها فعالیتهای تولیدی و صنعتی به دلیل مشکلات موجود در اقتصاد کشور، با موانع بسیاری از جمله کمبود نقدینگی و تامین سرمایه در گردش روبهرو است، برای برون رفت از این شرایط، نقش سیستم بانکی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بانکها با توجه به نوع فعالیتشان و وظیفهای که برعهدهشان قرار گرفته، میتوانند با تجهیز و تخصیص منابع به بخشهای مهم اقتصادی، زمینه رشد و توسعه اقتصادی کشور را فراهم کنند. دراین راستا هم این واسطهگران مالی همواره در تلاشند تا بتوانند درراستای اولویتها و سیاستهایی که دولت و بانک مرکزی تعیین میکنند که همانا رونق تولید و صنعت در کشور برای ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی کشور است، حرکت کنند. البته این وظیفه درحالحاضر به دلیل رکود حاکم در اقتصاد که باعث مشکلات بسیاری در این بخشها شده و سبب شده که بنگاههای اقتصادی و واحدهای تولیدی با کمبود نقدینگی و تامین سرمایه درگردش مواجه شوند بیشتر اهمیت پیدا میکند. بانکها در چنین شرایطی باید از بخشهای خصوصی حمایت کنند و سیستم بانکی هم در چارچوب سیاستهای دولت مبنی بر تامین مالی بخش تولید و صنعت حرکت کند. اما موضوعی که در این بین وجود دارد و باعث شده بانکها آنطور که باید نتوانند به وظیفه خود به عنوان واسطه گران مهم مالی، تامین مالی بخش اقتصادی را انجام دهند، وجود برخی محدودیتها در سیستم بانکی است که اگر این محدودیتها رفع نشود، فرآیند تامین مالی بخش اقتصاد با مشکل مواجه خواهد بود.
شما به محدودیتهای سیستم بانکی در حمایت از بخشهای اقتصادی اشاره کردید، این محدودیتها در چه زمینههایی بیشتر به چشم میخورد و دلیل به وجود آمدن این شرایط چیست؟
درحالحاضر بانکها با محدودیتهایی در رابطه با منابع و مصارف مواجه هستند که این امر باعث شده تا نتوانند به خوبی جوابگوی نیاز فعالان بخش اقتصادی کشور باشند که البته بخشی از این محدودیتها به هزینههای تامین مالی دربانکها باز میشود و برخی به دلیل ساختار فعلی بانک هاست، و همین موضوع باعث شده انتقادات بسیاری به عملکرد بانکها از سوی فعالان اقتصادی مبنی براین که بانکها از بخش تولید و صنعت حمایت نمیکنند، وارد شود. خواسته فعلی بخش خصوصی، بانکها و دولت این است که این مشکلات رفع شود تا سرمایه در گردش بخش تولید که مشکل اساسی این بخش محسوب میشود، تامین شود و طرحهای توسعهای واحدهای تولیدی هرچه زودتر به بهرهبرداری برسد. اما موضوع دیگری که دراین بین وجود دارد، وجود محدودیتهایی از جمله تحریمهاست که ایجاد و رفع آن خارج از اراده شبکه بانکی بوده و گذر از این دوره نیاز به حمایت و همکاری دیگر نهادها هم دارد.
راهکار خروج از این شرایط و رفع محدودیتهای موجود در نظام بانکی کشور برای حمایت از بخش تولید و صنعت از دید شما چیست؟
ما درحالحاضر نیاز به بازآرایی نقش نظام بانکی برای حمایت از تولید و خدمات تولیدی داریم. بانکها فعالیتهایشان، درحالحاضر به گونهای است که باید جوابگوی قشر وسیعی از جامعه باشند، از تامین مالی خانوارها گرفته تا پرداخت وام ازدواج و اعطای تسهیلات به بنگاههای کوچک، متوسط و بزرگ که همین حجم از تقاضا باعث شده بانکها نتوانند نیاز بخشهای مهم اقتصادی را رفع کنند و همین امر شرایط را بهگونهای نشان میدهد که بانکها تمایلی به پرداخت تسهیلات ندارند و مشکل فعلی بخش صنعت و تولید به دلیل نبود حمایت بانکها بوده است.
به هر حال، موضوعی که باید در رابطه با حل مشکل تامین مالی بخش تولید و صنعت در اقتصاد ایران مورد توجه قرار گیرد این است که باید به این باور رسید، بانک تنها راه تامین مالی بخش اقتصاد نیست و باید در کنار سیستم بانکی ابزارها و بازارهای دیگر تامین مالی نیز فعال شوند و تمامی نیازها توسط بانکها پاسخ داده نشود. دراین راستا باید نقش بازار سرمایه را در تامین مالی پروژههای بزرگ پررنگ کرد و شرایط را برای ورود ابزارهای جدید در فرآیند تامین مالی طرحها و پروژههای اقتصادی فراهم آورد. به طور حتم در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود سهم بانکها هم در تامین مالی بخش اقتصاد منطقی تر شود و عملکرد بهتری در تامین بخشهای مهم اقتصادی از خود نشان دهند.
با توجه به محدود بودن منابع بانکهاچگونه میتوان توان اعتباردهی بانکها را افزایش داد؟
یکی از مواردی که دولت هم در بسته خروج غیرتورمی از رکود برآن تاکید کرده است، نقش مهم بانکها در رفع مشکلات بخش تولید وصنعت است. اما این که سیستم بانکی هم شرایط برای حمایت از این بخش را داشته باشد موضوعی است که دراین بسته به آن توجه شده است. دراین راستا مقرر شده است که بانکها به دلیل محدودیت منابعی که با آن مواجه هستند، سرمایهشان افزایش یابد و توان اعتباردهیشان از راههای مختلف همچون سپردهگذاریهای مردمی، سپردهگذاری نهادهای عمومی همچون صندوق توسعه ملی و... افزایش یابد.
به طور حتم در صورتی که بانکها منابعشان افزایش یابد این امر میتواند باعث کمک به بخش تولید و تامین سرمایه در گردش این بخش که درحالحاضر به عنوان یکی از مشکلات مهمشان مطرح است، شود و باعث رونق اقتصادی در کشور شود. یکی دیگر از راههایی که میتواند باعث رفع مشکل صاحبان صنایع و تولیدکنندگان شود، درکنار تقویت توان اعتباردهی بانکها، همانطور که اشاره شد، ورود ابزارها و بازارهای جدید تامین مالی است. به این صورت که ابزارهای جدید تامین مالی هرچه زودتر توسعه یابند و بازار سرمایه از جذابیت لازم برخوردار شود و از سوی دیگر شرایط برای آشنایی هرچه بیشتر فعالان اقتصادی با این نوع ابزارها فراهم شود تا فقط بانک محور تامین مالی بخش اقتصاد قرار نگیرد و به ابزارهای دیگر اجازه فعالیت داده شود.
اگر امروز شاهد خلأ ابزارهای تامین مالی در بخش اقتصاد هستیم به دلیل محدودیتهایی است که در بخش قانونی، آموزشی و فرهنگیسازی وجود دارد که دراین ر استا باید تلاش شود این محدودیتها رفع شود تا با توسعه این ابزارها بخش اقتصاد هم از مشکل کمبود منابع رهایی یابد و با آرامش خاطر بیشتری به فعالیت بپردازد که به طور حتم نفع آن شامل تمامی بخشها و کل اقتصاد خواهد بود.
درحالحاضر انتقادهای بسیاری حول این محور وجود دارد که بانکها با توجه سودآور بودن فعالیتشان، حمایت مناسبی از فعالیتهای اقتصادی نمیکنند و تلاش دارند که منابعشان را به سمتی سوق دهند که سود بیشتری عایدشان شود، این کار بانکها را چگونه توجیه میکنید؟
همانطور که اشاره کردید، بسیار شنیده میشود که بانکها فعالیتی سودآور دارند و در پرداخت تسهیلات فقط به فکر سودآروی خود هستند، اما گفتن این نکته دراینجا حائز اهمیت است که هرگونه فعالیت اقتصادی اگر سودآور نباشد نمیتواند به حیات خود ادامه دهد و بانکها هم از این قاعده مستثنا نیستند. بانکها برای این که بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند و اقدام به تامین سود سپردهگذاران و سهامدارانشان کنند، مجبورند وارد فعالیتهایی شوند که بازدهی و سود لازم را برایشان به همراه داشته باشد. مگر میشود که فعالیت اقتصادی در بلندمدت زیانده باشد و بتواند نیاز جامعه را نیز پاسخ دهد. البته این موضوعی است که تنها در بخش بانکی نباید به آن توجه شود بلکه باید در بخش بیمه، صنعت، کشاوری، معدن و... نیز حائزاهمیت باشد. دراین راستا باید شرایطی را ایجاد کرد که تمامی این بخشها سودآور شوند تا نفعشان شامل بخشهای دیگر شود و در نهایت جامعه هم از آن نفع ببرند. بیشک رشد اقتصادی محصول فعالیت تمامی این بخشهاست و این دیدگاه باید تغییر کند. ضمن اینکه، باید اعتماد به بخش اقتصاد و سیستم بانکی بازگردد تا دیگر به بانکها فقط به چشم یک بنگاه اقتصادی سودآور نگاه نشود، بنابراین اگر طرحهایی که تقاضای دریافت وام از بانکها را دارند از توجیه اقتصادی مناسبی برخوردار باشند این امر زمینه ایجاد اعتماد را برای بانک نیز ایجاد میکند و بانک نیز تمایل پیدا میکند که اقدام به اعطای تسهیلات و حمایت از بخشهای اقتصادی کند و دیگر این دیدگاه وجود نخواهد داشت که بانک به دلیل کسب سود بیشتر، به بخش تولید وصنعت وام نمیدهد. آنچه که برای بانک مهم است، توجیهدار بودن طرحهای اقتصادی است تا بانک از بازگشت پول و بازپرداخت اقساط وامی که پرداخت کرده اطمینان حاصل کند.
بنابراین باید به این موضوع توجه کرد، بانک به عنوان یک واحد اقتصادی با توجه به هزینههای بالای تامین مالی درکشور نمیتواند از بخشی که ارزش افزوده بالایی ندارد حمایت کند چون، بانک هم باید برای اعطای تسهیلات و ارائه خدمات به متقاضیان از سودآوری لازم برخوردار باشد. به نظر میرسد اگر چنین امکانی بین بانک و بنگاه اقتصادی به وجوداید بهطور قطع تولید هم میتواند در فضای بهتری فعالیت کند و از ظرفیتهای فعلی تولید بیشتر استفاده شود که در چنین فضایی تولیدکنندگان نه تنها میتوانند نیاز داخل را تامین کنند، بلکه میتوانند فراتر از مرزها، اقدام به فروش تولیدات داخل کنند و با رقبای خارجی به رقابت بپردازند که دستاورد بسیار خوبی برای اقتصاد کشور خواهد بود.
درحالحاضر، بسیاری از واحدهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی در زمان رکود اقتصادی، با مشکل بازپرداخت وامهایشان مواجه شدهاند، به نظر شما سیستم بانکی چگونه میتواند با حمایتهای لازم اقدام به احیای دوباره این واحدها کند؟
بیشک بسیاری از مشکلات فعلی اقتصاد به دلیل تحریمهای ناعادلانهای بوده است که از سوی غرب علیه اقتصاد کشور صورت گرفته و در این سالها باعث ایجاد مانع در فعالیتهای اقتصادی شده است. اما درحالحاضر با توجه به روند مثبت مذاکرات و نشانههای خوبی که دراین خصوص نمایان شده میتوان امیدوار بود که وضعیت فعالیتهای اقتصادی در کشور روبه بهبود حرکت کند که دراین راستا نیز لازم است از بخشهایی که در این مدت از بابت تحریمها دچار مشکل شدهاند حمایت کرد. در این راستا ضروری است، واحدهای تولیدی بدهکار هرچه سریعتر در خصوص بدهکاری خود با بانکها تعیین تکلیف کنند تا بانک هم بتواند حمایتهای لازم را از آنها انجام دهد. در چنین شرایطی بهتر است، بانکها با بررسی وشناسایی مشکلات واحدیهای تولیدی، آن دسته از بنگاههایی که به عنوان عاملی برای پیشران خروج از رکود مطرح هستند و نقش مهمی در توسعه اقتصادی میتوانند ایفاکنند را حمایت کنند.
اما باید بانکها توجه داشته باشند که نسبت به دستهبندی واحدهایی که قادر به افزایش ظرفیت خود و همچنین توانایی تولید و فروش آتی محصولاتشان هستند اقدام کرده و با روشهایی همچون استمهال بدهی و پرداخت مجدد وام آنها را حمایت کنند تا در نهایت این واحدها بتوانند بدهی خود را به بانک پرداخت کنند و بدون مشکل مالی به فعالیتشان ادامه دهند. البته دراین بین برخی از واحدهای تولیدی هستند که با داشتن منابع لازم اقدام به پرداخت بدهی خود به بانک نمیکنند که اینها باید از یکدیگر تفکیک شوند تا منابع بانکها به دلیل محدود بودن آن بهدست تولیدکننده واقعی و آنهایی که نیاز مبرم به منابع دارند برسد.
ضمن این که بخشهای تولیدی و صنعتی هم در کنار حمایتهای بانکی، باید شرایطی را ایجاد کنند تا با استفاده از فرصتی که بانک در اختیارشان قرار میدهد، با مدیریت منابع، بنگاهشان توسعه و آن را به سودآوری نزدیک کنند تا بتوانند در کنار آن اقدام به پرداخت بخشی از مطالبات معوقهشان کنند. به طور حتم، درصورتی که بانکها در شرایط رکود اقتصاد، از تولیدکنندگان و صنعتگران حمایتهای لازم را انجام دهند این امر میتواند باعث شود که بخش اقتصاد رونق بگیرد و باعث توسعه کشور شود.