به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت؛ نظریه "مسابقه زیبایی کینز " یا Keynesian beauty contest که توسط جان مینارد کینز اقتصاددان مشهور انگلیسی توسعه یافت و برای اولین بار در فصل 12 کتاب "تئوری جامع اشتغال، بهره و پول" او معرفی شد، ارائه کننده توجیهی برای نوسانات قیمت در بازار سرمایه است.
در این نظریه کینز سعی کرد تا رفتار فعالان منطقگرا یا Rational agent در بازار سرمایه را با ارائه مثالی بر اساس مسابقهای فرضی در یک روزنامه به تصویر کشد.
در این مسابقه فرضی شرکتکنندگان باید از بین 6 عکس ارائه شده جذابترین عکس را انتخاب کرده و آن دسته از شرکتکنندگانی که بتوانند جذابترین و زیباترین چهره را از بین 6 عکس انتخاب کنند دریافتکننده جایزه بزرگ مسابقه خواهند بود.
ساده ترین رویکرد به مسئله برای دریافت جایزه انتخاب چهره جذاب بر اساس نظر شخصی شرکتکننده است. یک رویکرد پیچیده تر برای برنده شدن و دریافت جایزه، انتخاب چهره جذاب بر اساس تعریف سایرین از جذابیت و زیبایی است، بدین معنی که شرکتکننده برای دریافت جایزه به چهرهای رای میدهد که باور دارد بیشترین رای را از طرف سایرین بدست آورد و در نتیجه آن چهره بیشترین احتمال برنده شدن را داشته باشد.
هر چند انتخاب چهره زیبا بر اساس این منطق پیچیدگیهای خاص خود را دارد، چراکه تمامی شرکتکنندگان نیز نظر متفاوتی درباره تعریف زیبایی از نظر سایرین شرکتکنندگان دارند. بدین ترتیب استراتژی پیشبینی چهره برنده که توسط عامل منطقگرا انتخاب و استفاده میشود میتواند به مرحله بعدی نیز ورود یابد و پیش بینی را مشکلتر و پیچیدهتر سازد.
"در اصل سوم از استراتژی، یعنی انتخاب چهره نه بر اساس سلیقه شخصی و نه بر اساس تعریف سایرین از زیبایی، عامل منطق گرا سعی بر آن خواهد داشت تا پیش بینی خود را بر اساس این فرض انجام دهد: میانگین سلیقه جمع (سایر شرکتکنندگان) درباره میانگین سلیقه جمع چه برداشت و تعریفی دارد."
کینز همواره بر این باور بود که رفتار مشابهی نظیر انتخاب استراتژی در "مسابقه زیبایی" در بازار سهام (سرمایه) و برای انتخاب سهام برای خرید یا فروش توسط فعالان بازار سرمایه نیز وجود دارد.
بر این اساس فعالان بازار سهام خود را نه بر اساس قیمت ذاتی آن، بلکه بر اساس ارزیابی سایر فعالان بازار سرمایه از آن سهم و پیشبینی سایر فعالان درباره قیمت و روند آینده سهم انتخاب میکنند.
از آنجایی که نظر و سلیقه هیچ یک از شرکتکنندگان (یا فعالان بازار سهام) هیچگاه نمیتواند برای سایرین واضح و مشخص باشد، در نتیجه هر فعال برداشت متفاوتی از سلیقه و نظر سایرین داشته که این امر به تفاوت نظر در قیمت سهام میانجامد. حتی اگر این پیش بینی (نظر سایرین) برای همگان یکسان باشد، قیمت پیشبینی شده لزوما با قیمت ذاتی سهام همخوانی نخواهد داشت.
تحقیقات و آزمایشهای انجام شده حاکی از درستی و صدق نظریه کینز است. برای مثال یکی از شبکههای پر مخاطب در ایالات متحده تصمیم بر امتحان نظریه کینز کرد.
این شبکه عکس سه میمون را به مخاطبان ارائه کرد و آنها را به دو گروه تقسیم کرد. از گروه اول درخواست شد تا بامزهترین میمون را بر اساس سلیقه شخصی انتخاب کنند و از گروه دوم خواسته شد تا بامزهترین میمون را بر اساس برداشت شخصی خود از سلیقه و نظر سایر شرکتکنندگان انتخاب کنند. نتایج آزمایش کاملا در راستای نظریه کینز بود.
بدیهی است که در زمان معرفی این نظریه توسط کینز نظریه تا حدی ابتدایی بود و تحقیقات اکادمیک بیشتری بر روی آن انجام نشده بود.
هرچند با توسعه و گسترش علم توسط دانشمندان ابعاد گستردهتری به این نظریه پیوست که از جمله آنها میتوان به نظریات مالی رفتاری یا Behavioral Finance یا به نظریات تئوری بازیها یا Game Theory اشاره کرد.
در علم تئوری بازیها دانشمند به نام جان نش (John Nash) تئوری "تعادل نش" را ارائه کرد که رابطه مستقیمی با نظریه "مسابقه زیبایی" کینز دارد و به طور مستقیم آن را توجیه و اثبات میکند.