به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت عوامل مهم دیگری برای این موضوع قابل ذکر است که به بحثهای فرهنگی مربوط میشود. برای مثال بدبینى، احساس حقارت و از خودبیگانگى از عوامل موثرى است که روستایى را به گریز از ده و اقامت و زندگى در شهر برمىانگیزد. در این میان معمولا فرد روستایی با برشمردن امتیازات زندگی شهرنشینی و احساس ارزش قائل شدن به آن، شهر را ترجیح میدهد و در نهایت مهاجرت میکند.
بنابراین شاهدیم که مردم با وجود آرامشی که زندگی روستایی چه در جمعیت مناسب، آب و هوا و غذای سالم، صمیمت و ارتباطات تنگاتنگ مردم دارد اما شهر را به دلیل رفاه بیشتر ترجیح میدهند. حال اگر تصور کنیم روستاها با همین اوصافی که دارند مجهز به امکانات باشند، مشخصا این سیل مهاجرتها از شهر به روستاها مانند کشورهای توسعه یافته برخواهد گشت.
توسعه نامتوازن شهر و روستا
به گفته کارشناسان، توسعه به شکل متوازن در شهر و روستاها به وجود نیامده است. این توسعه نامتوازن باعث افزایش مهاجرتها به شهرهای توسعه یافتهتر که کلانشهر نامیده میشوند، شده است و شاهد آن در کشور به اعتقاد کارشناسان فاصله بین سیستان و بلوچستان و تهران است که مشابه فاصله غنا در آفریقا و کره جنوبی در آسیا است.
مقایسه ی هزینه های زندگی در شهر و روستا
براساس آمارهای سال 92 درآمد زندگی در روستا 6 میلیون کمتر از زندگی در شهر است. بر این اساس روستاییان چند میلیون نسبت به شهرها به لحاظ درآمدی عقبتر هستند. بهطوری که درآمد میانگین زندگی یک شهرنشین در سال 16 میلیون و 724 هزار تومان برآورده شده، در حالی که میانگین درآمد یک روستایی 10 میلیون و 819 هزار تومان بوده است.
اما با این حال هزینه شهرنشینها با روستاییان تفاوت چندانی نداشته است، بهطوری که هزینههای زندگی شهری که شامل هزینههای خوراکی و دخانی است حدود 446 هزار تومان مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و حدود 11 میلیون و971 هزار تومان مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده و از کل هزینه سالانه خانوار روستایی نیز 4میلیون و 580 هزار تومان مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و 6 میلیون و 240 هزار تومان مربوط به هزینههای غیر خوراکی بوده است، یعنی بهطور کلی هزینه زندگی در شهر چیزی حدود 12 میلیون و در روستا 10 میلیون شده که تفاوت چندانی میان آنها با وجود فاصلههای درآمدی ایجاد نمیکند و نشان میدهد که شهرنشینان فرصت و تمایل بیشتری برای پسانداز نسبت به روستانشینان دارند. در نمودار زیر درآمد و هزینههای خانوار روستایی و شهری به ترتیب سال 91 و 92 چنین ترسیم شده است:
تفاوت مشاغل شهر و روستا
اما منابع تامین درآمد خانوارهای شهری نشان میدهد که 27.7 درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوق بگیری،16.8 درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و 55.6 درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است. منابع تامین درآمد خانوارهای روستایی نیز نشان میدهد 24.9 درصد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، 28.8 درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و 46.4 درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است. با این حساب تفاوت چندانی از نظر شغلی و منابع تامین و درآمد در شهر و روستا وجود ندارد، بهطوری که با وجود ظرفیت روستاها برای رشد و توسعه مشاغلی مانند مشاغل آزاد و کشاورزی در این فاصله در شهر و روستا 12 درصد است.
براساس این آمارها تفاوت عمده شهرنشینان با روستاییان در میزان درآمد آنها و طرز اداره امور اقتصادی زندگی است که باعث شده شهرها جلوتر از روستاییان باشند. به همین دلیل از دیرباز میان عامه مردم این جمله مطرح بوده که به شهر وای کلانشهرها برویم تا زندگی بهتری داشته باشیم و زودتر به پیشرفت برسیم.
اما اینکه دلیل فاصله درآمدی روستاییان و شهرها چیست و چگونه میتوان آن را کم کرد، سوالی است که با تحلیل کارشناسان به آن پاسخ میدهیم.
گستردگی اشتغال غیررسمی در شهرها
کوهسار خالدی، پژوهشگر اقتصادی و مدرس دلایل مهاجرت به شهر را به چندین دسته تقسیم میکند و میگوید: بهطور کلی عوامل موثر بر مهاجرت از شهر به روستا به سه دسته تقسیم میشوند: 1. جاذبههای مناطق شهری. 2. دافعههای روستا. 3. عواملی که در فاصله شهر و روستا برای مهاجرت وجود دارد. برای مثال نزدیکی شهر مورد نظر به روستا، امکان مهاجرت و... در کنار عوامل اقتصاد عوامل غیراقتصادی نیز وجود دارد مانند عوامل امنیتی که باعث سیل گستردهای از مهاجرتها از مناطق درگیر جنگ به سایر مکانها شود اما طبیعتا عامل اقتصادی عامل مهمی برای مهاجرت است که در این میان شغل حرف اول را میزند. علت عمده مهاجرتهای روستاییان نبود شغل است. درآمد شغل هم عامل اقتصادی دیگری است که باعث مهاجرتها میشود. بنابراین بهطور کلی کمبود فرصتهای شغلی در روستا انگیزه مهاجرتها را تقویت کرده است. معمولا در مناطق شهری اشتغال گستردهای وجود دارد و عمده مهاجران نیز جذب اینگونه مشاغل میشوند. محل سکونت عمده آنها نیز حاشیه شهرهاست. مشخصا هزینههای زندگی شهر به تناسب درآمدهای زیاد بیشتر از روستاست اما مهاجران این هزینهها را نادیده میگیرند. بهویژه هزینههای غیرمستقیم مانند آلودگی هوا و ترافیک را.
عدم معرفی جاذبههای شغلی روستاها به بخش خصوصی
وی توضیح میدهد: اینکه واقعا چگونه میتوان فرصتهای شغلی روستا را بیشتر کرد، راهکارها مشخص است، بلکه مشکل در اجراست. حتی نگاهی به تجربه کشورهای توسعه یافته این راهکارها را مشخص میکند اما مساله اساسی نبود ضمانت اجرایی این راهکارهاست. مسئولان یا نمیخواهند یا نمیتوانند این راهکارها را اجرا کنند.
خالدی ادامه میدهد: از جمله این راهکارها ایجاد فرصتهای شغلی مناسب در روستا با استفاده از ظرفیتهای گردشگری و کشاورزی روستاهاست که در کشور ما به دلیل توسعه نامتوازن نادیده گرفته شده است. بخش خصوصی هم به این دلیل که در روستا سود کافی نیست حاضر به سرمایهگذاری در انحا نیست. از طرفی جاذبههای شغلی و گردشگری روستاها به بخش خصوصی معرفی نشده و بخش خصوصی از آن بیخبر است. تا این بخش به روستاها متمایل شود. بنابراین یک راه بیشتر وجود ندارد و آن هم توسعه فرصتهای شغلی روستاست.
ثمانه نادری