وی افزود: برای همین بیان می کنیم زمان ارز 4200 منقضی شده، زمانی ارز 3 هزار تومانی سرکوب شده بود قیمت را 4200 تعیین کردند که بازار نفس بکشد اما اکنون نرخ ارز 28 تا 30 هزار تومان است؛ ارز 4200 معنادار نیست. این ارز دچار فساد است. وقتی فاصله قیمتی 400 تا 500 درصدی میان دو نوع ارز شکل می گیرد هر کاری بکنید در آن فساد به وجود می آید اگر تمام ابزارهای نظارتی را به کار بگیرد فساد دارد. کالا را در بنادر و انبارها نگه می دارد، آن را تبدیل به محصول کرده و صادر می کند. به عبارت دیگر قاچاق می کند.
وی ادامه داد: یک کیسه گندم را در نظر بگیرید، وقتی برای شما، هر کیلو واردات آن 10 هزار تومان آب می خورد. شما آرد آن را 600 تومان می فروشید مابه التفاوتی که دارد باعث می شود قاچاق صورت بگیرد. اینکه گندم است، ببینید در دارو چه اتفاقی می افتد. کافی است یک کیف قرص را از کشور خارج کنید. یا یک نفر خارجی را درمان کنید پول را هدر داده اید. بدتر از همه اینکه ناعادلانه است. وقتی پول فراوان داشته باشید و کالا ارزان باشد بیشتر مصرف می کنید. به خصوص اینکه پول دارها از کالای ارزان بیشتر استفاده می کنند. یعنی یارانه بیشتری از این مصرف عایدش می شود.
پورمحمدی اضافه کرد: مثلاً بنزین، آدم های متمول که هر کدام چند ماشین دارند، بیشتر استفاده می کنند. 20 هزار تومان قیمت بنزین است، 3 هزار تومان می خرد، 17 هزار تومان از مابه التفاوت یارانه بیشتر استفاده می کند اما روستایی که خودرو ندارد از یارانه چیزی نصیب وی نمی آید و از همه بدتر این یارانه مخرب تولید است. به عبارت دیگر فرض کنید امکان تولید چای در کشور وجود دارد، اگر چای خارجی با قیمت ارز آزاد وارد شود امکان رقابت بین چای داخلی و چای خارجی وجود دارد، اما اگر شما چای خارجی را با قیمت ارز ترجیحی یا با یارانه 20 هزار تومان وارد کنید، دیگر چای داخلی قدرت رقابت ندارد.
وی تصریح کرد: تولیدکننده چای داخلی زیر پای واردات ارزان له می شود، یا برنج، گندم یا دانه روغنی و سایر اقلام نیز همین طور است. خب، اگر قرار است کمکی به تولیدکننده شود، خودمان کمک کنیم. باید سیاست ارز ترجیحی تغییر کند. به عنوان نمونه در دشت گلستان با حمایت های مالی، دانه های روغنی کاشته شود. نتیجه می گیریم ارز ترجیحی رانتی، فسادزا، غیرشفاف، مصرف آن بین دهک ها به طور کامل غیرعادلانه و در نهایت مخرب تولید و عامل قاچاق است.