نوشته بودیم که : برای در یافت اینترنت ADSL به یکی از شرکت های نسبتاً معتبر مراجعه کردم و پس از خلف وعده ی آنان و گذشت بیش از یک ماه ، و نیز عدم پاسخگویی به خاطر قطع شدن تلفن و عدم وصل اینترنت ، مجبور به شکایت به بازرسی و 124 شدم که پس از حدود 2ماه و سر گردانی های مختلف در این اداره ، بلعخره با گزارش بازرس و اعلام تخلف شرکت نامبرده پرونده تکمیل و به دادگاه تعزیرات مرکز فرستاده شد ؛ امّا در هنگام فرستادن پرونده ،مسئول ذی ربط اعلام کرد که " ما شرکت متخلّف را جریمه خواهیم کرد امّا تو چه می خواهی بکنی ؟ "
عزم خود را جزم نمودم تا نتیجه ای را حاصل کنم و حدّ اقل پول خود را از شرکت مذکور پس بگیرم ؛ به همین دلیل حدود چند ماهی منتظر ماندم و به خاطر اینکه مسئول پرونده اعلام کرده بود که "حتماّ با شما جهت حضور در دادگاه تماس خواهند گرفت "و این امر تحقق نیافته بود به دادگاه تعزیرات مراجعه و با دادن شماره ی پرونده ام ، خواستار دریافت شعبه ی رسیدگی کننده ام شدم .
پس از چند بار بالا و پایین رفتن و اینکه این پرونده به اینجا فرستاده نشده ،و تماس با فرستنده ی پرونده ،سرانجام متوجّه شدم که پرونده در کدام شعبه است و خوشحال به سمت دفتر شعبه حرکت کردم و در آنجا نیز به خاطر کمی فراموشی دفتر دار، بعد از حدود یک ساعت پرونده پیدا شد و متوّجه شدم که هیچ اتفاقی نیفتاده است و قاضی پرونده بخاطر نبودن پرونده کاری نیز انجام نداده است !
از آنجا که نزدیک به 5 ماه از ارجاع به شعبه گذشته بود و آنان کمی در این امر کوتاهی کرده بودند ، قرار شد که در اسرع وقت به پرونده ام رسیدگی کنند و من هم دست از پا درازتر و بدون حاصل شدن کوچکترین نتیجه ای منتظر ماندم تا شاید تماسی با من بگیرند .
این انتظار باز به یک ماه نزدیک می شد که سری به دادگاه زدم و خوشحال بودم که با دفتر دار شعبه دیگر کاری ندارم و سریعاّ نتیجه می گیرم ، زیرا ایشان یا در دفتر دیگری بودند یا برای ریختن چای رفته بودن و یا بهانه می آوردند که سرمان شلوغ است لطفاّ بیرون منتظر بمانید و باز یادشان می رفت که ارباب رجوع بیرون منتظر است ، امّا زهی خیال باطل !
پس از ورود متوجّه شدم که چند روز پیش نماینده شرکت مذکور در دادگاه حاضر شده و اتهام خود را پذیرفته و بعد از جریمه و پر داخت آن در حقّ دولت ، پول اینجانب را نیز به دادگاه داده است و چون به تقلّب و کوتاهی خود در واگذاری اینترنت اذعان نموده ، بدون فر جام خواهی و اعتراض مجدد ،تمام هزینه ها را پر داخت نموده است .
در این قسمت بود که قاضی شعبه مرا برای ادامه کار به دفترشعبه خود راهنمایی کرد و در ابتدا دفتردارمجدداّ گفت که برو ما با شما تماس می گیریم تا بیایی و پولت را بگیری و از آنجا که با پرس و جو فهمیده بودم باید برای رسیدگی به هزینه هایم به دادگاه حقوقی مراجعه کنم ، خواستار کپی برابر با اصل پرونده برای ارجاع به دادگاه حقوقی شدم و باز با سنگ پرانی های دفتر دار و همچنین قاضی مربوطه که اذعان می داشتند این چنین کاری لازم نیست مواجه شدم و بعد از چندین بار بالا و پایین رفتن و خواهش و التماس که این چنین پرونده هایی در دادگاه حقوقی احتیاج به اسناد معتبر دارد، توانستم چند برگی از پرونده را برابر با اصل کرده تا در دادگاهی دیگر آن را ارائه دهم .
پرونده در دادگاه حقوقی مفتوح گردید و نتیجه ای قابل قبول توسط شورای حلّ اختلاف حاصل شد و پرونده به جای دیگری انتقال پیدا نکرد ، امّا بعد از یک ماه که به همان دادگاه تعزیرات برای در یافت اصل پولم مراجعه کردم با کمال تعجب دیدم که پرونده ام مجدداّ گم شده و برای اینکه دفتر دار مرا از سر خود باز کند اعلام کرد که پرونده به اجرای احکام فرستاده شده است و من هم خواستم که ماجرا روشن شود و به اجرای احکام رفتم و با دادن شماره پرونده متوجّه شدم که اصلاّ پرونده از شعبه به آنجا فرستاده نشده است و پس از بازگشت به شعبه درکمال تعجب دفتر دار به من گفت که سرمان شلوغ است و برو تا با تو تماس بگیرم و در غیر این صورت هر کاری که می خواهی بکن !
برای شکایت از این بی نظمی به سمت اطلاعات رفتم و مرا به دفتر حقوقی معرفی کردند ؛ در آنجا دفتر دار نیز مرا پی نخود سیاه فرستاد ولی از آنجا که دیگر نتوانستم اینگونه بی حرمتی ها را تحمّل کنم خواستار دیادر با رییس مجتمع شدم و دفتر دار گفت که ایشان جلسه هستند و می توانی روزی دیگر مراجعه کنی و یا نامه ای بنویسی تا به او بدهم !
نامه ای با تمام مشخصات و شماره پرونده ام نوشته و به او دادم و قرار شد که حتماّ با من تماس بگیرند ! ! ! با گذشت 15 روز نه تنها با من تماسی نگرفته اند بلکه دیگر نمی دانم از دست تعزیرات کجا باید شکایت نمایم !
در حال حاضر پول مرا نیز از شرکت متخلّف در یافت کرده اند و جریمه ی خود را نیز وصول نموده امّا هیچگونه پاسخ درستی را به من ارائه نداده اند .
حالا شما خود قضاوت نمایید چگونه و به چه طریقی باید با این ناملایمات برخورد کرد ؟
حمید بیات