در حالی که تصاویر ، جذابیت های حرفه ای و تکنیکی رسانه ای در ابعاد گسترده آن چشم های مخاطبان را گرد و بازتر و ذهن افکار عمومی را به خود به ناکجا آباد هدایت می کنند، ضعف در اطلاع رسانی ، روزمرگی و ناکارآمدی در حوزه آگاهی بخشی با جامعه نابخشودنی است
افکار عمومی در این دنیای پر شتاب فقط چشم و گوش را به رسانه ها دوخته است و این رسانه ها هرگز تنها به معنای صدا و سیما، خبرگزاری ها و مطبوعات نبوده و نیست و این امر بسیار مهم باید و بدون تردید از درون سازمان و مجموعه آغاز شود.
برای تحقق این نیاز اساسی ، باید و قطعا کار اطلاع رسانی ، نبرد سایبری و مقابله با رسانه های دیگر از روابط عمومی ها شروع شود، روابط عمومی هایی که باید نقش و جایگاه و شان خود را به درستی بشناسند.
اگر چه سابقه و سبقه روابط عمومی در جهان به یک و نیم قرن پیش و در ایران به حدود یک قرن قبل باز می گردد، اما در کشور ما به جز تعدادی انگشت شمار، سایر روابط عمومی ها هرگز نتوانسته اند حتی گام های نخست در این عرصه را به درستی بردارند و همیشه از فرسنگ های لنگ زده اند.
در این میان روابط عمومی در ایران اسلامی در حالی که هزاران شبکه ، خبرگزاری و نشریه در جهان از جمله در کشورهای همسایه آن شبانه ، روز علیه جمهوری اسلامی ایران خبر پراکنی می کنند، حتی از اطلاع رسانی در حوزه مدیریت سازمان خود نیز عاجزند و برخی به عمد بی تفاوت هستند!.
این ضعف وبی تفاوتی کشنده در اطلاع رسانی گاهی تنها مربوط به سازمان ها و ارگان های شهرها وبخش های کوچک نیست بلکه در سطح وزارتخانه ها ی کشو ر نیز احساس و مشاهده می شود و در حوزه های بانک ، بیمه و سازمان های دولتی و بخش خصوصی اوضاع رنج آور و درد ناک است.
ماه گذشته وقتی در نمایشگاه صنعت بیمه خبرنگار ما با مسوول روابط عمومی یکی از بیمه های کشور که بسیار قدیمی هم است در باره اطلاع رسانی گفت وگو کرد و خواستار تعاملات دو سویه شد مسوول بسیار شیک پوش این بیمه با غرور به جای رفتار مهربانانه و صمیمی می گفت، خبرهای ما بسیار در حوزه بیمه اندک و قیمتی است و شما به عنوان رسانه برای انتشار باید به ما پول بدهید و چاپ کنید.
یا آنکه ، چندی پیش به روابط عمومی یک بانک یا موسسه جدید التاسیس مراجعه کردم تا زمینه همکاری فراهم شود که مدیر روابط عمومی ، اظهار کرد، از نگاه مدیران بانک و شخص بنده اطلاع رسانی همین پرده نویسی ها و تبلیغات برای جذب پول های در دست مردم است و بس.!!
در بسیاری از موارد هم وقتی خوب تحقیق می کنید، مشاهده می شود که در صد بالایی از مسوولان روابط عمومی با مدیریت نسبت فامیلی داشته " الیته نسبت داشتن به شرط کارامدی هیچ عیبی ندارد" و یا آنکه مدیریت در هیچ حوزه ای او را مناسب ندانسته و اعلام می کند، فعلا در روابط عمومی باشد تا ....
روابط عمومی پل است!!
به راستی مصیبت بارتر از این می توان برای حوزه روابط عمومی سازمان های ، بانک ها ، بیمه ها ، شرکت های دولتی و خصوصی تصور کرد.
با پوزش از آندسته از مدیران و کارکنان فعال روابط عمومی ها که تعداد آن ها اندک نیز است، گروهی از مدیران و کارکنان روابط عمومی در کشور فقط این عبارت را حفظ کرده اند که " روابط عمومی به معنای پل ارتباطی میان سازمان و مردم یا افکار عمومی است ، اما در عمل به عمق مفهوم این تعریف آشنا نبوده یا اعتقادی ندارند و به کسب و کار خود در طول ساعات اداری می پردازند.
روابط عمومی در سازمان ها و بخش خصوصی ، بانک و بیمه های کشور اگر به میوه و غذا و خیر مقدم و تملق گویی مدیریت باشد، هیچ نگرانی ندارد ، چرا که او عزیز است و می تواند به امورات روزمره خود برسد، آما اگر درد جامعه را به مدیریت انعکاس داده، ضعف ها را منعکس کرده و بر آنها پافشاری هم کند، شاید و به نظر نگارنده به یقین خیلی دوام نمی آورد.!!!
روابط عمومی یکی از دانشگاه های غیر دولتی بنا به اظهار اطرافیان وی " مدرکی مکتوب در این زمینه در دست نیست، چرا که به روزنامه نگار مدرک کتبی نمی دهند"، در طول روز با بستگان خود در حال اجرای پروژه های ساختمانی آن مجموعه است " نظارت از راه دور و در آمد مکفی" و فقط به تشریفات ریاست رسیدگی می کند و قدرتی هم به زده است، اما در اطلاع رسانی هیچ در چنته ندارد، اما محبوب مدیریت بوده و ..... که ان شاءالله چنین نباشد و فقط در حد شایعه است.
در تماس هایی که با شرکت های بزرگ تولیدی در تهران و برخی استان های از جمله در گیلان و مازندران و قزوین داشتیم ، این شرکت ها اساسا هیچ واحدی به نام روابط عمومی ندارند و فردی که در دفتر مدیریت شرکت و ه کار دفتری می کند، باید روابط عمومی هم باشد، لابد می دانید که این نوع روابط عمومی از چه نوع خاص است.!!!
نقش انجمن ها:
انجمن های و سندیکاها و تشکل های روابط عمومی در تهران هم برغم همه نشست های ، جلسات و همایش های در داخل و خارج تا کنونی نتوانسته اند با تقدیر نامه ها و همایش ها کاری از پیش ببرند و برخی از روابط عمومی ها اعتقاد دارند که آن ها فقط برای در آمد اقدام به برگزاری همایش ها می کنند.! که اگر درست باشد ،جای بسیار تاسف دارد و البته کسی باید نظارت کند.
مدیریت و کارکنان 90 درصد مجموعه های دولتی ، شرکت های ، بخش خصوصی ، تولیدی، بانک ها ، بیمه ها و.... حتی از نوشتن متن یک خبر عاجز هستند ، حال تحلیل ، تفسیر، نقد، یادداشت، مقاله ، سرمقاله و... جای خود دارد و اگر کسی باور ندارد، این عزیزان را بیازماید.
آخر کسی نیست ، بگوید، وقتی کسی خودش از الفبای اطلاع رسانی بی اطلاع است ، چگونه باید با افکار عمومی ارتباط مناسب ، صمیمی و معقول برقرار کرده ، تهدیدها را به فرصت تبدیل و علیه رسانه های دشمنان ایستادگی کند.؟!
از آنجایی که مدیران در کشور ما ، آشنایان و دوستان نسبی و سببی را خواسته و ناخواسته و در مواردی با توصیه ها به این کار می گمارند و خیلی هم پیگیری و ناظر بر کار آن ها نیستند، اطلاع رسانی در کشور آنچیزی می شود که اکنون شاهد آن هستیم و رهبر انقلاب و مسوولان سه قوا به صورت مکرر باید در این حوزه تذکر بدهند.
این در شرایطی است که دانشگاه های کشور اعم از دولتی و غیر دولتی هر سال چند هزارتحصیلکرده در حوزه اطلاع رسانی و خبردهی تربیت می کنند، اما بسیاری از آنها جذب کارهایی غیر از رشته خود می شوند و افرادی در حوزه روابط عمومی ها جا خوش می کنند که ارتباطی با این عرصه ندارند و بعضی از آن ها نیز گفته اند که تمایلی به خدمت در این حوزه نداشته، اما بنا به خواست یا دستور مدیریت در این بخش مسوولیت پیدا کرده اند!.
لزوم ایجاد یک نهضت در این عرصه،
توصیه موکد می شود، وزیران و مدیران عالی کشور برای یکبار هم که شده در این زمینه نهضتی به پا کنند و در بخش روابط عمومی از نیروهای باسابقه ، کار آمد ، مدیر و آشنا به حوزه روابط عمومی استفاده کنند تا برای دیگرمسوولان در مرکز کشور و استان ها و شهرستانها الگو شود و در امتداد جنگ رسانه ای و نبرد سایبری بیش از این از دشمن عقب نمانیم.
بدون تعارف در موضوع اختلاس بانک های کشور اگر اولین اطلاع رسانی های مناسب و به موقع از خود بانک ها و سپس از دستگاه های مربوط انجام می شد و تا پایان کار این حرکت به آرامی ادامه داشت، آیا چنین جو سنگینی ایجاد می شد، اگر چه همه ما باور داریم که چنین پرونده بزرگی بخودی خود بسیار زشت بوده و سر و صدای زیاد دارد، اما اطلاع رسانی باید مدیریت می شد که نشد.
بعد از افشای این اختلاس بزرگ ، مسوولان اعلام کردند که 2 هزار و 200 میلیارد تومان از 3 هزار میلیارد اختلاس به حساب بانک ها برگردانده شده است، به راستی در این حوزه چه میزان اطلاع رسانی شد. روابط عمومی تا چه میزان به مدیران خود مشاوره دادند و اوضاع را کنترل کردند و اساسا دست اندرکاران روابط عمومی ها که در حقیقت چشم امید سازمان محسوب می شوند، چه حد با این بخش از کار آشنایی داشته و دارند.؟!
اطلاع رسانی ، خبرنگاری ، روزنامه نگاری ، آگاهی بخشی به افکار عمومی یک حرفه و یک هنر است و باید مجموعه های روابط عمومی این تخصص و هنر را داشته باشند و فقط با کلمات و جملات بازی نکنند.
به عنوان فردی که بیش از 30 سال در عرصه رسانه فعالیت داشته و در همه رسانه های کشور به نوعی تجربه دارم ، با جدیت تمام اعلام می کنم ، باید در حوزه روابط عمومی کشور به دور از شعارزدگی ، نهضتی ایجاد شود.
اگر این کوتاهی ها ادامه پیدا کند، همین آش است و همین کاسه.
سردبیر - 17مهر 1390