ظرف سال های گذشته اگرچه بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی نسبت به برخی رفتارهای تجربه شده دولت تذکرات جدی دادند؛ اما گوش شنوایی وجود نداشت و گویا دولت هم فقط به گذشت زمان فکر می کرد و قرار بر اصلاح نداشت. نمونه آن هم اجرای سیاست های غلطی بود که طی سالهای متوالی در مورد فشرده نگهداشتن فنر نرخ ارز داشت و هیچگاه علیرغم شعارهایی که داده شد، اجازه اجرای سیاست شناور مدیریت شده در بازار ارز داده نشد.
حال هم که در ماههای پایانی کار رسمی دولت قرار داریم و تجربه چندین و چندساله ماههای پایانی دولت حکایت از آن دارد که به طور طبیعی دولتمردان و شخص رئیس جمهور تمایل فراوانی به نشان دادن آمار و ارقام اقتصادی با چهره ای اتوکشیده دارند و اینجا است که مهمترین عاملی که مردم از آن سر درآورده و با مفهوم آن بیشتر مأنوس هستند، نرخ ارز می شود تا ملاکی برای قضاوت آنها قرار گیرد.
واقعیت آن است که دولتها همواره تابویی به نام نرخ ارز را برای خود ساخته و به صورت تصنعی هم که شده تمایل دارند نرخ آن را پایین نگه دارند تا بلکه به مردم بگویند که مدیریت اقتصادی خوبی دارند و عملکرد مناسبی را رقم زده اند؛ غافل از اینکه نه نرخ ارز پایین لزوماً می تواند توان اقتصادی و قدرت خرید مردم را بالا ببرد و نه نرخ ارز بالا می تواند شاخصی مناسب برای عدم تقویت پول ملی باشد؛ به این معنا که وقتی که نرخ ارز به صورت تصنعی پایین می آید، حتماً این فنر فشرده ارزی را مستعد جهش بلندتری نموده و فضا را برای شکل گیری تورم های بسیار بالا فراهم می کند و نه تنها مردم از کاهش نرخ ارز نفع نمی برند، بلکه به فاصله زمانی کوتاهی، شاهد رشد شدیدتری نرخ ارز خواهند بود.
نرخ تعادلی ارز متأثر از سه عامل بازار پول، محصول و بازار سرمایه
علی مروی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این رابطه می گوید: نرخ تعادلی بلندمدت دلار یا هر ارز خارجی، متأثر از عوامل خاصی است؛ به این معنا که نرخ تعادلی بلندمدت ارز متأثر از سه بازار پول، محصول و سرمایه کشور است و باید توجه داشت که بازار پول به معنای تورم است و نمی توان شکاف تورمی بالا با دنیا داشت و انتظار نداشته باشیم که نرخ ارز به صورت طبیعی رشد پیدا نکند.
وی افزود: زمانی که تورم ایران از تورم آمریکا بالاتر و تورم ریال از دلار بالاتر است، طبیعی است که این امر، یک نیروی طبیعی ایجاد خواهد کرد که نرخ دلار را به سمت بالا هدایت کرده و ریال را نسبت به دلار تضعیف می کند.
به گفته این اقتصاددان، شکاف بهره وری مرتبط با اثر بازار محصول است؛ یعنی اگر از بهره وری دنیا عقب بیفتیم، توان صادراتی کمتری خواهیم داشت و اقتصاد کشور واردات محور خواهد شد که این موضوع، بر روی بازار ارز فشار وارد خواهد آورد و نرخ دلار را به سمت بالا هدایت می کند؛ ضمن اینکه در حوزه بازار سرمایه نیز، باید به این نکته اشاره کرده نرخ سود بانکی نیز در این میان بی تأثیر نیست؛ به این معنا که نرخ سود حقیقی، نرخ سود منهای تورم است؛ در حالی که نمی شود نرخ سود حقیقی منفی داشته و انتظار داشت که سرمایه جذب داخل شود و البته بقیه هزینه های مرتبط با سرمایه که در بازار سرمایه به منابع اصابت می کند را هم نمی توان نادیده گرفت.
مروی با بیان اینکه در هر سه بازار شکاف عمیقی با دنیا داریم، گفت: طبیعی است که این موارد مثل نیروهای سه گانه طبیعی در اقتصاد عمل کرده و سعی دارند که نرخ ارز را افزایش دهند؛ پس با این اوصاف، دولت گاهی منابع خارج از منابع طبیعی اقتصاد ندارد تا نرخ ارز را پایین نگاه دارد و این سرآغازی برای شکل گیری مشکل در بازار ارز است.
دولتها کاهش نرخ ارز را دوست دارند، اما خطا می کنند
این اقتصاددان با بیان اینکه دولتها کاهش نرخ ارز را دوست دارند و مردم هم برای ارزیابی عملکرد دولتها از این فاکتور استفاده می کنند؛ خاطرنشان کرد: به همین دلیل است که دولتها با هر ابزاری نرخ ارز را پایین نگاه می دارند و بر همین اساس، دولتها همواره در دوره اول خود، نرخ ارز خود را ثابت نگاه داشته اند؛ ولی سه بازار دیگر فشار مضاعفی به سمت افزایش قیمت ارز وارد می آورند و این امر، فنر فشرده روی ارز ایجاد می نماید که در دوره دوم دولتها که ذخایر ارزی دولت کفاف غلبه بر این فشار را نمی دهد، سبب می شود که فنر فشرده ارزی باز شده و کشور دچار بحران ارزی گردد.
مروی ادامه داد: اگر این رانت ارزی دولتها به واسطه درآمدهای نفتی را کنار بگذاریم، اینکه نرخ تعادلی بلندمدت باید چه عددی باشد سوال بسیار مهمی است. واقعیت آن است که نرخ تعادلی دلار وابسته به سال پایه است؛ اما نرخ بلندمدت قابل دفاع بین 22 تا 25 هزار تومان باید باشد که این رقم با توجه به لحاظ کردن ساز و کارهای طبیعی این سه بازار است که این یک بعد مساله به شمار می روند.
رژیم ارزی بهینه اقتصاد ایران چیست؟
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: رژیم ارزی بهینه کشور نیز باید تعیین گردد؛ به این معنا که این رژیم باید قابل دفاع باشد.
وی افزود: در حال حاضر در دنیا سه رژیم ارزی داریم که یک رژیم ارزی آن ثابت است که نرخ پول داخلی را به یک ارز میخکوب می کنند تا ارزش پول ملی را حفظ کنند؛ اما این رژیم مستلزم آن است که یا عملکرد آن بازارها خوب باشد و اگر نرخ پول داخلی قرار است تقویت شود، خود را کاهش ارزش دهد؛ یا اینکه تولید سرانه نفتی بالا باشد که می تواند با عرضه هنگفت منابع در سالهای طولانی رژیم ارزی را ثابت نگاه دارد.
مروی گفت: یک رژیم ارزی دیگر، رژیم ارزی کاملاً شناور است؛ ضمن اینکه یک رژیم ارزی بینابین داریم که شناور مدیریت شده است که پنجره ارزی را هدف قرار می دهد که نوسانات کوتاه مدت دلار از این نرخ پایین تر بزند.
وی ادامه داد: در علم اقتصاد و در تجربه موفق کشورهایی که در ریل توسعه افتاده اند، دوگانه ارزی- تجاری این است که نرخ ارز را سرکوب نمی کنند و خود عمداً کاهش ارزش پول ملی را می دهند که نمونه بارز آن ارز است. از سوی دیگر وقتی نرخ ارز را سرکوب نکرده و دی ولیو می کنید، عملاً واردات را برای داخلی ها گران می کنید و تشویق تولید صورت می دهید که این مزیت رقابتی برای دستمزد کارگر ایجاد می شود.