چرخه تشدید تورم چگونه شکل می گیرد؟
وی ادامه داد: عموماً دولت دچار کسری بودجه است. در حال حاضر بودجه جاری حدود 70 تا 80 درصد کل هزینه ها را شامل می شود و بخش عمده آن نیز، حقوق و دستمزد کارمندان است. گاهاً دولت به دلیل کسری بودجه توان پرداخت حقوق کارکنان خود را ندارد و در نهایت مجبور به چاپ پول می شود. این چاپ پول برای پرداخت حقوق کارمندان دولت، موجب ایجاد یک تورمی می شود که همه کشور از آن متضرر می شوند. یعنی کشور دچار چرخه دستمزد، چاپ پول و تورم می شود. در نظر بگیرید که علاوه بر این چرخه، در دولت حسن روحانی شاهد کوچک شدن اقتصاد نیز بودیم. اگر قرار باشد به ازای کوچک شدن اقتصاد و تورم، پول چاپ بشود، این چرخه به شدت فزاینده خواهد شد.
وی افزود: راه حل مشکل نیز چند اقدام است. یکی از اقدامات مؤثر این است که از منابع پایدار تر مانند اوراق قرضه برای درآمدها بهره ببریم و یا در گامی دیگر در جهت کمتر کردن هزینه ها تلاش کنیم. طبیعتاً قسمت هایی از آن مربوط به مباحث عدالت است. برای نمونه در قضیه حقوق های نجومی، برای برخی کارمندان می توان حقوق آنها را کاهش داد.
باید نجومی بگیران شناسایی شوند
نظر زاده پیرامون تغییر میزان حقوق ها بیان کرد: این کاهش حقوق سه نکته اصلی دارد: اول اینکه باید بدانیم این اتفاق نمی تواند مستمر باشد. این عدم افزایش حقوق تنها برای یک یا دو دوره می تواند اجرایی شود. لذا باید این کار در کنار اصلاحات اساسی مانند اصلاح تورم باشد.
دوم اینکه اگر این سیاست پیاده شود، بخش خصوصی علی الخصوص قسمتی که به کارهای صادراتی متصل است، می تواند افزایش های خوبی در حقوق نیروی انسانی داشته باشد لذا جذابیت بخش خصوصی بیشتر از بخش دولتی می شود. بنابراین در بلند مدت منجر به انتقال نیروی بخش دولتی به خصوصی می شود. پس اگر تعدادی از نیروی انسانی دولت کاهش یابد، می توان به افزایش حقوق باقی کارمندان کمک کرد. سوم اینکه یک سری از نیروی کار سیالیت بالایی دارند. بدین معنا که وقتی حقوق این افراد از حدی پایین تر می آید، به راحتی مهاجرت می کنند. لذا باید روی حقوق افرادی که سیالیت بالایی دارند فکری شود ولی در مدیران نجومی بگیر می توان کاهش حقوق را در دستور کار قرار داد.
موضع دولت سیزدهم در برابر افزایش حقوق ها
وی در خصوص اینکه مواجهه دولت سیزدهم با موضوع افزایش حقوق ها باید چگونه باشد گفت: قطعاً دولت سیزدهم راه بسیار سختی در پیش دارد. اجرای این مباحث تئوریک سخت است. اقناع کردن مردم و پیوست های رسانه ای کار، توجه بسیار می طلبد. خواسته جمهوری اسلامی همواره افزایش رفاه مردم بوده و قانع کردن مردم برای تبعات افزایش حقوق ها مبحثی کاملاً اجرایی و پیچیده است. شاید بهتر باشد پس از انکه تمهیدات تورمی و بحث های بانکی و ترازنامه ای بانک ها اندیشیده شد بعداً سراغ اقناع کردن مردم برویم.
این کارشناس اقتصادی در پایان اظهار کرد: این موضوعی که ما مطرح می کنیم، به این معنا نیست که اقشاری زیر چرخ دنده های توسعه له شوند. دولت می تواند با اقداماتی نظیر ایجاد یک منبع درآمد مطمئن و تهیه بسته های حمایتی برای اقشار ضعیف از آنها حمایت کند. در بسیاری موارد برای نمونه در خصوص بازنشستگان قوانین ما درست نیست. برای نمونه فردی 30 درصد حقوقش را برای 30 سال می دهد، تا 20 سال بعدی تمام حقوق خود را دریافت کند. این معادله درستی نیست. اگر معادله درست هم بود، باید مدیریت مالی بخش صندوق بازنشستگی درست باشد. به این صورت که این پول به شکل های مختلف ذخیره شود تا هرچقد تورم افزایش یافت، آن هم با تورم تعدیل شود.