به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، همانطور که میدانیم ارتباط مستقیمی بین هزینه و مصرف با درآمد وجود دارد و بررسی وضعیت درآمد خانوارهای کشور نیز نشان میدهد به همان نسبت که درآمد خانوارها افزایش پیدا میکند هزینه و مصرف آنها بالاتر میرود. این اختلافات مثلا در مقایسه روستاهای شهر تهران با روستاهای استان محروم سیستانو بلوچستان و همچنین بهطور کلی اختلافات شهر و روستا مشخص است. بنابراین سطح پایین درآمد در روستاها یا وجود خانوادههای بدون هیچگونه درآمد باعث شده قدرت خرید روستاییان پایین بیاید و جوانان روستایی یا جوانانی که در شهرهای کوچکتر زندگی میکنند از حداقل فرصتهای اشتغال محروم باشند. به نظر میرسد با این اوصاف مناطق روستایی که بیش ار 60 درصد نیروی جوان آنها مشکل اشتغال دارند، بیش از هر مناطق دیگری نیازمند به کارآفرینی، اشتغالزایی و سرمایهگذاری است. از طرفی ظرفیتهای بالقوه روستا، از دیرباز شرایط مناسبی برای انجام یک سری فعالیتهای کارآفرینانه داشته است. با این حال سرمایهگذاران رغبت کمتری برای سرمایهگذاری در مناطق روستایی دارند. سیل مهاجرت کارآفرینان از شهر به روستا بهویژه از شهرهای کوچکتر به کلانشهرهایی مانند تهران شاهدی بر این ماجراست. طی سالهای اخیر کلانشهرها پر شده است از کارآفرینانی که از شهر و منطقه اصلی خود مهاجرت کردهاند و به دنبال آنها سیلی از مهاجرتهای شغلی شکل گرفته است. نمود واضح این توضیحات حضور پررنگ بخش خصوصی در کلانشهرها به ویژه تهران است که باعث انفجار جمعیتی این شهر شده است.
با این حال به گفته کارشناسان با وجود سهم 80 درصدی بخش خصوصی در اشتغالزایی کشور، بهترین راه توسعه مناطق روستایی جذب بخش خصوصی به این مناطق است. به اعتقاد آنها جوامع محلی در ارتباط با معیشت خود با سه دسته عمده از مشکلات مواجهاند که شامل نداشتن سرمایه کافی، نداشتن مهارت کافی و نداشتن دسترسی مناسب به بازار است به همین دلیل جذب کارآفرینان و سرمایهگذاران بخش خصوصی میتواند بهترین راه توسعه کسبو کار در مناطق روستایی باشد.
اما اینکه جذب کارآفرینان به مناطق روستایی به چه صورت باید باشد، سوالی است که نیاز به بررسی کارشناسانه دارد. از نظر برخی از کارآفرینان ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری در روستا نباید از طریق برنامههایی باشد که باعث ایجاد محدودیت برای سرمایهگذاری در شهر میشود. به عبارتی کارآفرینی در روستا نباید به قیمت مشکلتراشی برای کارآفرینان شهری باشد. مشکلی که از دید برخی از کارآفرینان در برخی از موارد مثل گرفتن مجوز کسبوکار دیده میشود و باعث شده برای کارآفرینانی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند، مانع ایجاد کند.
فقدان ظرفیتهای اشتغالزایی در روستا
نثاری حقیقیفرد، معاون سابق وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در این رابطه میگوید تلاشهای زیادی طی سالهای اخیر برای توسعه روستاها بهویژه بردن مسیرهای اشتغالزایی به سمت روستا انجام شده بدون اینکه اندک توجهی به این مساله شود که به راستی روستا ظرفیت اشتغالزایی دارد یا خیر. بسیاری از روستاهای کشور ظرفیت اشتغالزایی ندارد. زمانی که ورود سرمایهگذار در روستا توام است با ضرر و زیان لزومی ندارد دولت با تشویق یا جبران بخشی از ضرر وی او را به این سمت بکشاند. اصولا این تفکر که گمان کنیم مردم باید حتما در روستا بمانند یا از شهرها به روستاها بیایند یک تفکر وارونه و خلاف تفکر اقتصادی دنیاست.
نبود فرهنگ کارآفرینی در روستا
وی با اشاره به نبود فرهنگ کارآفرینی در روستا توضیح میدهد اساسا در کشور ما فرهنگ کارآفرینی شکل نگرفته است. بهویژه در روستاها که این موضوع یک سد بزرگ برای کارآفرینی است. به شرط اینکه یک کارآفرینی شروع به سرمایهگذاری در روستا کرده یا عدهای را جذب کار کند، توقعات روستاییان از فرد موردنظر شکل میگیرد. کارفرما تبدیل میشود به کدخدا و خان آن روستا که باید جوابگوی نیازهای اقتصادی و مطالبات و خواهشهای مادی آنها باشد. کارفرما تبدیل میشود به فردی که باید به مستضعفان روستا کمک کند یا اینکه حتی در برخی از موارد برای وی در این زمینه مسئولیتی شکل خواهد گرفت. نتیجه این میشود که کارآفرین از روستا فراری است و حاضر است حتی جایی سرمایهگذاری کند که فرسنگها از روستاها و اینگونه تقاضاها دور باشد اما خود را گرفتار مردم روستا نکند.
مستضعف پروری به جای تولید
حقیقیفرد توضیح میدهد از سوی دیگر فرهنگی که از سوی حاکمیت بر اقتصاد حاکم است، مستضعف پروری است. این نگاه بر اغلب مردم بهویژه روستاها حاکم است. اکثرا بر این باورند کمک به روستاییان یعنی بخشش مادی به آنها. در حالی که این با اقتصاد روستایی سر سازگاری ندارد. اقتصاد روستایی یعنی تولید، حمایت از روستاییان و بهرهور کردن فعالیتهای آنها نه اینکه به زور یا با اجبار از روستاییان بخواهیم در روستا بمانند و کمبود امکانات و خدمات روستا را با بخشش مادی چند گونی آرد و روغن جبران کنیم. اسم این اقتصاد روستا نیست.
محرومیت روستاها از کمترین خدمات رفاهی
معاون سابق وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در ادامه با تاکید به محرومیت روستاها از کمترین امکانات رفاهی و حتی ملزومات رندگی میگوید. چه لزومی دارد صرفا با این شعار که روستاها حتما باید توسعه پیدا کنند، برای روستاهایی که واجد هیچگونه ظرفیت توسعهای نیستند، هزینه کنیم. برخی از روستاها از نظر موقعیت جغرافیایی در شرایط مناسبی قرار ندارند. چرا دولت سالانه هزینههای سنگینی برای ماندن مردم در این روستا هزینه کند و سپس با صدقه و کمک بخواهد کمبود خدمات آنها را جبران سازد. به نظر میرسد نوع نگاه به اقتصاد باید تغییر پیدا کند وگرنه هزینه برای روستاها یعنی هدر رفت منابع دولت.
ثمانه نادری