بانک و صنعت ، بگذارید با یک مثال موضوع را بیشتر توضیح دهم:
سال گذشته از سوی سازمانهای هواشناسی معتبر دنیا پدیده النینو در تابستان ، پاییز و زمستان سال 1394 منطقه خاورمیانه و ایران را پیش بینی نمودند. این پدیده اتفاق افتاد و سیل های متعددی بوقوع پیوست و بسیاری از مردم زیانهای مالی متحمل شدند که باز هم دولت محترم با کمک های مالی از محل اعتبارات «حوادث غیر مترقبه» به یاری زیاندیدگان شتافت .
در این زمینه صنعت بیمه بازرگانی هیچ واکنشی نه از حیث تلاش برای عرضه محصولات بیمه ای «خطرات تبعی سیل» قبل از وقوع آنها بعمل نیاورد بلکه قبل و بعد از وقوع حوادث نیز هیچ اقدام آموزشی و فرهنگی با همکاری و مشارکت سایر سازمانهای متخصص برای ارتقا آگاهی آحاد مردم با «ریسک حوادث غیر مترقبه» بعمل نیاورد.!!!!!
اما امسال نیز مجددا با پیش بینی سازمان هواشناسی قبل از آغاز بهمن ماه 1395اعلام شد که در این ماه میزان بالای بارندگی جبران کمبود بارش پاییز و دی ماه را خواهد نمود و حتی پیش بینی وقوع سیل های سنگین در استانهای جنوبی و بارش برف سنگین در استانهای شمالی را نمودند!!!!!
با این پیش بینی ها قاعدتا صنعت بیمه بازرگانی نیز وقوع زیانهای مالی و جانی ناشی از جاری شده «سیل» بارش برف سنگین وآب گرفتگی در معابر شهری و روستایی ، بخصوص در کشتزارها رامیتوانست گمانه زنی نماید و حتی اگر بعلت ترس از حجم بالای زیانهای مالی احتمالی بیم عرضه پوشش های بیمه ای را داشت این موضوع مانع از تبلیغ و فروش بیمه نامه های آتش سوزی و خطرات تبعی میشد ، حداقل این صنعت میتوانست با مشارکت در یک برنامه مشترک مطالعاتی ، فرهنگی و تبلیغاتی در سراسر کشور علم ، دانش ، مهارت و تجربه صنعت بیمه در حوزه ریسک های عوامل طبیعی را دراختیار مردم شریف ایران و بیمه گذاران خودبرای مقابله با این ریسک ها بگذارد .!!!!!
چرا اینکار را نکرد؟
چند پاسخ دارد:
1- این صنعت نیازی به بازارسازی و بازاریابی علمی ندارد و بازار سنتی موجود برایش کفایت میکند و لذا لزومی به ورود به اینگونه تحرکات مقابله با این ریسک های محتمل نیست و وظیفه اطلاع رسانی و آگاه سازی نسبت به ریسک های عوامل طبیعی بر عهده سازمانهای دولتی دیگر و صندوقهای بیمه ای سایر میداند .!!!!!
احتمال دیگر:
2- صنعت بیمه در کشورمان فاقد دانش ، تجربه ، تسلط بر بازاریابی علمی و آگاه سازاست و اصولا بلد نیست که از وقوع ریسک های بزرگ درس بگیرد و اینگونه پیش بینی ها ونتایح منفی و زیانبار ناشی از رخداد حوادث بزرگ و ملی و خسارتهای مالی و بدنی رخ داده برای بیمه گذاران و عامه مردم شریف ایران را به یک سناریوی بازاریابی ملی و فراگیر بیمه ای تبدیل نماید.!؟!؟!؟
از نظر نگارنده که سالیان متمادی است که با روند فعالیت و نیز سطح دانش و بینش فعالان صنعت بیمه و طرز فکر آنها در این مباحث آشنایی کامل دارم در مورد احتمالات فوق الذکر بر این باورم که در صنعت بیمه کشورمان هر دو این بینش و واقعیت رفتاری حاکم است و متاسفانه این صنعت در چمبره فعالیت های سنتی و روزمره گرفتار است و همراه و پس از وقوع حوادث و رخ دادن ریسک های عوامل طبیعی به شنیدن و خواندن اخبارو رصد میزان خسارتهای وارده به بیمه گذاران بالقوه مشغول است.!؟
در واقع نه در این روزها یعنی در بهمن ماه سال 1395که همه ایرانیان شاهدند که سیل و باران و برف سنگین خسارتهای مالی و بدنی بسیاری به بخشی از همو طنان عزیز وارد نموده بلکه با این رفتار و عدم واکنش کارشناسی صنعت بیمه بازرگانی به اینگونه حوادث و برنامه ریزی برای تامین پوشش های بیمه ای و توزیع این ریسک ها در سطح ملی ، منطقه ای و جهانی ، میتوان حدس زد در سالهای بعد نیزنمیتوان انتظار به ورود و واکنش مناسب و بایسته به پیش بینی های علمی رخ دادن حوادث محتمل وسپس واکنش و بازاریابی متناسب و مبتنی بر شرایط پیش بینی شده از این صنعت داشت .
در واقع تا تفکرات مدیریت سنتی بر این صنعت حاکم است و تا رودخانه وجوه نقد حاصل از فروش بیمه نامه های اجباری در این صنعت جاری است و شرکت های بیمه در زیر سایه امن حاشیه سود مناسب آرمیده اند ، هیچ امیدی به فعالیت آموزشی فرهنگی و بازاریابی آگاه ساز از این صنعت بیمه نمیتوان داشت.!!!!!؟؟؟؟؟
آینده و واکنش و رفتارهای بعدی بازاربیمه در خصوص این موضوع پیش بینی نگارنده را صحه خواهد گذارد.!!!!!
کارشناس ریسک و بیمه
حاجی اشرفی
