به گزارش بانک و صنعتبه نقل از روابط عمومی بانک توسعه تعاون، اقتصاد ایران بر مبنای بانک و فعالیت های بانکی قرار دارد، پس طبیعی است که چرخه محرک آن، بانک ها باشند. بنابراین، اگر شبکه بانکی شرایط مناسبی داشته باشد و چرخه فعالیت آن روی روال مشخصی طی شود، این امر تاثیر مثبتی بر اقتصاد می گذارد. اما اگر بانک ها با چالش ها و مشکلاتی مواجه باشند، شرایط اقتصادی کشور نیز مختل می شود.
تحریم و کرونا
اکنون اقتصاد و شبکه بانکی ایران، با معضلات مهمی مواجه هستند؛ نخست مساله تحریم که فروش نفت و درآمدهای ارزی کشور را در سال گذشته و امسال با مشکل مواجه کرده است. در شرایط تحریمی، چرخه اقتصادی کشور در بخش های مختلفی معیوب می شود.
معضل دوم، بیماری کروناست که فعالیت کسب و کارها را با مشکلات زیادی مواجه کرده است. سهم عمده ای از اقتصاد ایران به بخش خدمات اختصاص دارد. بسیاری از بنگاه های خرد و متوسط کشور در شرایط کنونی از فعالیت های عادی خود باز مانده اند یا ناچار به کاهش شدید آن شده اند.
نتیجه این شرایط، کاهش جریان نقدینگی در بانک ها است. در واقع منابع مالی به درستی به بانک ها بازنمی گردند و در نتیجه امکانات برای تخصیص تسهیلات به بنگاه ها کاهش می یابد. بانک ها اکنون بر اساس مصوبات ناچار به امهال و تمدید سررسید های بازپرداخت تسهیلات هستند و مجبورند اقساط ماه های اسفند، فروردین و اردیبهشت را دریافت نکنند. این شرایط، منابع بانک ها را برای ارائه تسهیلات جدید کاهش می دهد.
خروج منابع
موضوع دیگر در این میان، کاهش سود سپرده هاست. انتظار می رود این امر به خروج سپرده ها از بانک ها و ورود نقدینگی به بازارهای دیگر منجر شود. نظام بانکی برای اینکه بتواند منابعی را به بنگاه ها تخصیص دهد، در گام نخست باید تجهیز شود. بانک باید منابع پایدار، باکیفیت و ارزان را در اختیار داشته باشد؛ در غیر این صورت برای عمل به وظایف خود با مشکل مواجه می شود. مردم اکنون با توجه به کاهش ارزش پول ملی، به دنبال بازاری برای سودآوری بیشتر هستند. در نتیجه با کاهش سود سپرده، منابع از بانک ها خارج می شود و به سمت بازار سرمایه می رود.
اگر چرخش تجهیز و تخصیص در شبکه بانکی به درستی صورت نگیرد، بانک ها در منابع و مصارف خود با مشکل مواجه می شوند. در واقع بانک ها به عنوان حلقه واسط عمل می کنند؛ باید نقدینگی را از دست مردم جمع آوری کنند تا در ادامه بتوانند آن را در قالب تسهیلات در اختیار بخش های مختلف قرار دهند.
فروش اوراق
شبکه بانکی، در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقاطع مختلف چالش هایی از این دست را داشته است. در هر مقطع، تصمیم گیران بالادستی نسخه هایی را برای حل آنها تعیین کرده اند. از سوی دیگر، کشور با پدیده تحریم نیز آشنایی دارد و در سال های گذشته با چنین مشکلی مواجه بوده است. اکنون نیز می توان راهکارهایی را برای حل چالش های پیش روی اقتصاد و شبکه بانکی در نظر گرفت.
به اعتقاد من، موضوع فروش اوراق مشارکت که در حال انجام است، می تواند یکی از این راهکارها برای تهیه منابع مورد نیاز بانک ها باشد. در شرایطی که سود سپرده های مدت دار کاهش پیدا کرده است و بانک ها ناچار به امهال سررسید تسهیلات هستند، اقدام شبکه بانکی به فروش اوراق مشارکت، می تواند به محرکی برای تجهیز منابع تبدیل شود.