به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت ، صادرات برق یا گاز؟ این سوالی است که این روزها بسیاری در پی پاسخ برای آن هستند، برخی صادرات گاز را با صرفه و دارای ارزش افزوده بالا می دانند و برخی دیگر صادرات برق را؛ اما کدامیک.
پیش از پاسخ به این سوال تاکید می کنم که مدیران وزارت نفت بیش و پیش از هر کسی به این نکته آگاهند که وظیفه ای برای تاسیس نیروگاه، تولید و صادرات برق ندارند، اما قدر مسلم بر این نکته نیز واقفند که این وزارتخانه طبق ماموریتی که دارد همواره باید منابع و ذخایر نفت و گاز کشور را با کمترین هزینه تولید کند و با بالاترین میزان ارزش افزوده بفروش برساند و منابع حاصل از آن را تمام و کمال به خزانه کل کشور واریز کند.
اما؛ راندمان نیروگاه، ضریب تولید نیروگاه، قیمت صادراتی برق و تلفات انتقال برق و قیمت سوخت مصرفی از جمله عواملی هستند که بر میزان صرفه صادرات برق در مقابل گاز بسیار موثر هستند. از میان عوامل ذکر شده، وزارت نیرو می تواند از طریق احداث نیروگاههای راندمان بالا و کاهش تلفات انتقال، نقش بسزایی را در افزایش صرفه اقتصادی صادرات برق در مقایسه با صادرات گاز ایفاء کند.
بر اساس آخرین آمار منتشره از سوی وزارت نیرو، متوسط راندمان نیروگاههای حرارتی کشور در حدود 37 درصد است، لازم به ذکر است که طی چند سال اخیر، متوسط راندمان نیروگاههای حرارتی کشور تغییر چندانی نکرده است.
کافی است به این مثالها که در 2 سناریو عنوان می شود توجه کنید؛ اگر قیمت برق صادراتی را حدود 6 سنت برای هر کیلووات ساعت در نظر بگیریم و قیمت گاز را برای هر مترمکعب حدود 20 سنت لحاظ کنیم با راندمان نیروگاههای حدود 37 درصد داخلی، برق تولیدی با هر مترمکعب گاز مصرفی حدود، 3/7 کیلو وات ساعت است.
با تقسیم 20 سنت بر حدود 3/7 کیلووات ساعت، هزینه سوخت برای هر کیلو وات ساعت به دست می آید که رقم آن حدود 5/4 سنت خواهد بود.
اگر استهلاک و قیمت تبدیل برق را در این سناریو حدود 1,5 سنت برای هر کیلو وات ساعت لحاظ کنیم، هزینه تمام شده هر کیلووات ساعت برق تولیدی بدون هزینه های انتقال برای ایران حدود 6/9 سنت به دست می آید درحالی که قیمت صادراتی هر کیلو وات ساعت حدود 6 سنت است.
قیمت برق صادراتی در این سناریو که نزدیک به شرایط کنونی است، حدود 6 سنت برای هر کیلووات ساعت است، حال آن که هر کیلو وات ساعت برق برای ایران 6/9 سنت هزینه در برداشته است؛ آیا صرفه اقتصادی دارد؟!!
وزارت نیرو از سال 89 تاکنون هیچ هزینه ای برای سوخت نیروگاهها به وزارت نفت نپرداخته است و تصمیم دارد با همین سناریو اقدام به صادرات برق کند که در این شرایط فقط برای وزارت نیرو صرفه اقتصادی دارد.
اما در سناریوی دیگر، اگر وزارت نیرو در جهت افزایش راندمان نیروگاهها گام بردارد و آن را به 50 درصد برساند، برق تولیدی با هر مترمکعب گاز به حدود 5 کیلو وات ساعت می رسد که با فرض قیمت حدود 20 سنت برای هر مترمکعب گاز، هزینه سوخت برای هر کیلو وات ساعت برق به حدود 4 سنت می رسد و با محاسبه هزینه، یک سنتی برای تبدیل و هزینه استهلاک، از صادرات هر کیلو وات ساعت برق صادراتی یک سنت سود خواهد داشت.
در این شرایط آیا صادرات برق اقتصادی است یا گاز؟ این موضوع را هم نباید از نظر دور داشت که کشورهای هدف غیرسیاسی صادرات گاز ایران از جمله ترکیه و عراق، تقریبا تمام گاز وارداتی خود را به برق تبدیل می کنند. تعیین یارانه برای گاز طبیعی مصرفی نیروگاههای صادرکننده برق در کشور، سبب دوری تولید کنندگان برق از افزایش راندمان نیروگاهی و کاهش تلفات انتقال شده و علاوه بر رانت و یارانه نامعقول برای تولید کنندگان برق، سبب افزایش تمایل کشورهای واردکننده گاز طبیعی از ایران، به جایگزینی واردات برق به جای گاز و یا شکایت به مراجع بینالمللی برای کاهش قیمت گاز صادراتی کشور خواهد شد.
وزارت نفت در راستای تحقق سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی، به موازات دستیابی به حداکثر سازی منافع اقتصاد ملی و کاهش شدت انرژی، قیمت سوخت مصرفی نیروگاههای خصوصی صادرکننده برق به کشور مقصد را معادل قیمت گاز صادراتی همان کشور(قیمت غیر یارانه ای مذکور در قانون) و مطابق قرارداد منعقده می داند. در صورت تحقق این مهم، خود به خود نیروگاههای خصوصی موجود و یا در دست احداث دارای راندمان بالا خواهد بود و به موازات آن تلفات انتقال نیز کاهش می یابد.
می توان حال ساده گفت، اگر وزارت نیرو در جهت افزایش راندمان نیروگاهها تلاش کند و از نیروگاههای سیکل ترکیبی کلاس F که راندمان اسمی آن حدود58 درصد است؛ استفاده کند نه تنها دیگر به دنبال استفاده از سوخت مجانی برای صادرات برق نخواهد بود بلکه می تواند به دور از فضای رانت، اقدام به صادرات برق با خیالی آسوده کند.
رویا خالقی