به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، با این حال زنگ خطر انقراض حیات وحش به صدا درآمده و اکنون بیش از 50 درصد جمعیت حیات وحش جهان نابود شده است. در کشور ما نیز شکار بیرویه در نابودی بیش از 70 درصد از گونههای حیوانی نقش داشته است.
چشم بستن بر مجازات قانون، نادیده گرفتن خطرات مواجهه با حیوانات، تهدید و حتی دست بردن به قتل یک انسان از جمله مراحل عبور یک شکارچی برای دستیابی به شکار حیوانات کمیاب طبیعت است. گاهی هم به نشانه افتخار، همین شکارچیان تصاویری از کشتارهای بیرحمانه حیوانات را در فضای مجازی پخش میکنند تا به این وسیله دل دوستداران حیات وحش را خونتر سازند. گرچه علت اساسی بروز اینگونه رفتارها تنها انگیزههای مالی نیست اما به ظاهر انگیزه مالی، علت قویای برای رفتن به این سو است. از این مرحله که بگذریم، کسانی هم هستند که نه به نیت شکار بلکه به قصد آزار دست به کشتن و اذیت حیوانات میزنند و با این شیوه حتی درآمد کسب میکنند. بنابراین سرمایههای بزرگی همه ساله به این روش از کشور خارج میشود. از قاچاق پوست حیوانات وحشی گرفته تا گونههای کمیاب پرنده و... تا فروش برخی از این نوع حیوانات کمیاب در بازارچههای محلی و حتی استفاده از جسم بیجان حیوانات برای تزئین خانه، تهدیدی بزرگ برای محیطزیست شده است. محیطزیستی که حجم وسیعی از آن از نظارت انسانها و محیطبانان خارج است و اسلحه شکارچیان تضمین محکمی برای نابودی آن است. از سوی دیگر تبلیغات برخی از رسانههای خارجی مبنی بر کشتار حیوانات که نمونه آن را در کشتار وسیع دلفینها در ژاپن و دانمارک شاهد بودیم، دست بیرحمانه شکارچیان را بازتر کرده است. کشتار حیوانات حتی اگر نه به انگیزههای مالی، بلکه در پی آداب و رسوم محلی یک کشور خاص در برخی کشورها رواج پیدا کرده است. اینبار دلفینها قربانی میشوند تا یک جشن محلی به خوبی برگزار شود. با این حال پشت پرده همه این اتفاقات یک سود مالی بزرگ و انگیزههای تجاری نهفته است که البته برای کسانی که مزایای مادی حضور حیوانات در فضای زیستمحیطی را میدانند مقرون به صرفه نخواهد بود.
با این وجود پس از گذشت سالها از فرهنگ انسانهایی که برای تامین معاش متکی به شکار حیوانات بودهاند، بشر امروز با وجود اینهمه تکنولوژی و ابزار نوین و راههای متنوع تامین معاش و کسب درآمد باز هم متوسل به قربانی کردن برخی از حیوانات برای درآمدزایی شده است. آنجا که در خوردن یک حیوانات محدودیت دارد به تجارت پوست، اعضای بدن و سایر اجزای او میپردازند. نمایش حیوانات در سیرکها نیز نمود دیگری از سودجویی مالی از حیوانات بوده که در برخی از موارد درآمدهای میلیاردی برای صاحبان آن به همراه داشته است. البته در کشور ما با آن مقابله شد و حتی در همین راستا سیرکهای بدون حیوان افتتاح و سیرکهای ایران به عنوان سیرک بدون حیوان در دنیا ثبت شد.
با وجود این توضیحات، باید چند مساله اساسی در باب این بحث را تشریح کرد؛ انگیزههای مالی تا چه اندازه در حیوانآزاری و کشتار حیوانات نقش دارد؟ چگونه و با چه ترفندهایی میتوان مسیر درآمدزایی از شکار حیوانات وحشی را مسدود کرد؟ کشتار حیوانات چه خسارتهای مالیای برای کشورها به همراه دارد؟ چگونه میتوان درآمدزایی از حیات وحش را به مسیر درستی هدایت کرد؟
جذب توریسم مشاهده حیوانات
مهدی انبر، کارشناس حوزه گردشگری در این رابطه میگوید: اول از هر چیز سوال اساسی این است: چرا از شکار حیوانات درآمدزایی کنیم در حالی که دیدن و مشاهده حیوانات درآمدهای بزرگی برای کشورها حاصل خواهد کرد؟ دیدن حیوانات در عرصههای طبیعی مزیتهای بزرگی در حوزه گردشگری کشورها ایجاد کرده که مهمترین آن جذب توریسم برای مشاهده حیات وحش است. شکار و کشتار حیوانات مشخصا درآمدی برای شکارچیان به همراه دارد اما در پس این درآمدها حیوانآزاری، انقراض گونههای حیوانی و تهدید محیطزیست قرار دارد که به سودهای حتی میلیاردی آن نمیارزد.
تغییر شیوههای درآمدزایی از حیوانات
البته گاهی شکار حیوانات طبق قانون ایرادی ندارد و در زمانهایی هم صورت میگیرد اما به طور کلی توریسم شکار در کشور محدود است و این محدودیت به حیات وحش صدمهای وارد نخواهد کرد. لازم است شیوههای درآمدزایی از حیوانات تغییر پیدا کند و در مسیر تازهای قرار بگیرد. در بسیاری از کشورها تردد حیوانات در کشور حتی آزاد است. با این حال بحث اساسی این است که نگرشهای قدیمی به حیوانات تغییر پیدا کند.
وی توضیح میدهد: گرچه گونههای حیوانی در کشور ما تا آن اندازه زیاد نیست اما برخی از کشورها از همین گونهها درآمدزایی میکنند.
با این حال همه ما میدانیم دوران شکار به سر آمده است و در واقع بیش از 46 سال است که ماجراهای مربوط به محیطزیست از شکار و شکاربانی تبدیل به مسائل حفاظتی در تمام دنیا شده است و بسیاری از کشورهای پیشرفته از حفظ گونههای حیوانی برای جذب گردشگران و درآمدزایی استفاده میکنند.
ثمانه نادری