این شفافیت از یک طرف باعث مشخص شدن وضعیت مالیاتی شرکتها میشود و از طرف دیگر وضعیت سود و زیان را برای شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار صاحب سهم هستند، به خوبی مشخص میکند و درنتیجه امکان ایجاد سودآوری غیرمنطقی بر اساس صورتهای مالی غیرشفاف را محدود میسازد. این موضوع باعث میشود یک ارتباط قوی بین بورس کالا و اوراق بهادار برقرار شود و هر عاملی که به ایجاد شفافیت در بورس کالا و رونق معاملات آن کمک کند در نهایت به شفافیت در بورس اوراق بهادار نیز کمک خواهد رساند. با این حال این ارتباط میتواند جنبه منفی داشته باشد. ممکن است زمانی که بورس اوراق بهادار دچار ریزشهای ناگهانی یا افزایشهای غیرقابل پیشبینی میشود مسئولان امر سعی کنند با تغییر قیمت محصولات شرکتهای بزرگ این وضعیت را کنترل کنند. یک نمونه از این تجربه به افزایش قیمت محصولات پتروشیمی بازمیگردد که همزمانی آن با ریزشهای شدید در بورس این شائبه را به ذهن متبادر میکرد که سیاست افزایش قیمتها در راستای کمک به افزایش ارزش سهام شرکتهای پتروشیمی در بورس اوراق بهادار بوده است. جدا از این که این استدلال صحیح است یا خیر، تاثیر سیاستهای اعمال شده در بورس کالا بر بورس اوراق بهادار موضوعی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر آن باور دارند.
سیاست افزایش قیمت مستقل از بورس کالا
در همین رابطه دبیر کل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار ضمن رد این موضوع که سیاستهای اعمال شده در بورس کالا در راستای کمک به بورس اوراق بهادار است، بیان کرد: پتروشیمیها حتی اگر محصولاتشان در بورس عرضه نمیشد، بازهم تلاش میکردند نرخ فروش محصولات خود را افزایش دهند.
روحالله میرصانعی تصریح کرد: در مورد سیمان با اینکه این کالا در بورس عرضه نمیشد تولیدکنندگان سعی کردند با رایزنیهای مختلف قیمت محصولات خود را بالا ببرند.
وی توضیح داد: بدیهی است زمانی که سود یک واحد تولیدی کاهش مییابد، تولیدکننده سعی میکند با روشهای مختلف قیمت فروش محصول خود را بالا ببرد و از این طریق کاهش سود خود را جبران کند. در حال حاضر با اجرای سیاستهایی مانند فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها، سود واحدهای تولیدی کاهش یافته بود که در نتیجه دولت باید با ابزارهای مختلف از تولید حمایت کند.
دبیرکل سابق کارگزاری پارس ایده بنیان با تاکید بر این موضوع که ارتباط بین بورس اوراق و بورس کالا یک ارتباط مثبت است، اظهار کرد: این ارتباط باعث میشود شفافیت اطلاعات در بورس اوراق بهادار افزایش یابد.
میرصانعی بازتر شدن فضای اقتصادی را در جهت حرکت بهتر سرمایهها و افزایش سرمایهگذاری عنوان کرد و ادامه داد: هرچقدر از قیمتهای دستوری فاصله بگیریم و اجازه دهیم عرضه و تقاضا در بورس قیمتها را مشخص کند و بازار به شرایط رقابتی نزدیک شود، شفافیت در معاملات نیز بیشتر خواهد شد.
این کارشناس کالایی البته تاکید کرد که اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی است و برای نزدیک شدن آن با شرایط رقابتی باید گام به گام و به تدریج حرکت کرد و نمیتوان سیاستها را یکدفعه بر بازار اعمال کرد.
شفافیت اطلاعات در گرو بازار رقابتی
به گفته میرصانعی، هرچقدر بورس کالا رقابتیتر عمل کند و محدودیتهای عرضه، تقاضا و قیمت در بورس کمتر شود، نرخها به صورت واقعی کشف میشوند و در نتیجه شفافیت اطلاعاتی افزایش مییابد. وی تصریح کرد: در سالهای گذشته به ویژه از زمانی که تحریمها شدت گرفت، دخالت دولت در کشف قیمت در بورس افزایش یافت که این موضوع محدودیتهایی را در بورس به وجود آورد و درنتیجه این نهاد را از رسالت اصلی خود دور کرد. میرصانعی با تاکید بر اینکه دولت لازم است بر عرضه، تقاضا و قیمت برخی کالاها نظارت داشته باشد افزود: اقلام دارویی از جمله کالاهایی است که نظارت دولت بر بازار آن لازم است اما باید توجه کرد وقتی یک کالا چنین ویژگیای دارد، دیگر یک کالای بورسی نیست. اما زمانی که یک کالا در بورس عرضه میشود به این معنی است که عرضه و تقاضا باید قیمت را مشخص کند و نظارت دولت بر بازار لازم نیست.
وی در پایان تصریح کرد: دولت جدید اقدامهای لازم را برای حذف محدودیتها انجام داده و نمونه آن آزادسازی قیمت محصولات پتروشیمی است و امیدواریم این محدودیتها کمکم برداشته شود و شفافیت در بازار بالاتر رود.
موانع پیش روی شفافسازی
این اظهار نظر در حالی است که محمدحسین بابالو کارشناس بورس کالا موضوع شفافسازی معاملات از طریق بورس کالا را از نظر تئوری صحیح میداند اما تصریح میکند در شرایط فعلی بورس کالا، تحقق این امر با موانعی روبهرو است. وی در گفتوگو با صمت با بیان این که شفافسازی در معاملات شرکتها زمانی اتفاق میافتد که حجم اصلی محصولات تولیدی در فضایی شفاف مانند بورس معامله شوند، تاکید کرد: اما در حال حاضر شرکتهای مختلف تلاش میکنند که با برخی سیاستها معاملات خود را به خارج از بورس ببرند. بابالو ادامه داد: به طور مثال برخی تولیدکنندگان محصولات فلزی شرایطی را در بورس کالا ایجاد میکنند تا خریدار نتواند خرید خود را از این بازار انجام دهد در نتیجه تولیدکننده میتواند محصول خود را صادر کند. با توجه به همین موضوع شفافیت مورد نظر که در نتیجه معامله در بورس ایجاد میشود قابل تحقق نخواهد بود. وی این شرایط را در معاملات برخی محصولات پتروشیمی حاکم دانست و تاکید کرد: برخی محصولات پتروشیمی تقاضای محسوسی در بورس کالا ندارند که در نتیجه صادر میشوند البته برای محصولات خاص مانند پلیاتیلنهای سنگین یا PVC، معاملات کاملا شفاف است اما اگر نگاه کلان به سطح معاملات همه محصولات داشته باشیم، وضعیت تا اندازهای متفاوت است.
بابالو ادامه داد: این در حالی است که بورس اوراق بهادار ابزاری جهت راستیآزمایی اطلاعات شرکتها ندارد و تنها به اطلاعات ارائه شده در دفاتر آنها استناد میکند.
این کارشناس کالایی دیگر عامل شفافیت در بازار را منوط به این دانست که عرضه و تقاضا به طور کامل به بورس بیاید و ادامه داد: این شرایط در حال حاضر در بعضی کالاهای پرمصرف مانند مس و آلومینیوم وجود ندارد و مس با قیمت بالا عرضه میشود و حجم عرضه آلومینیوم پایین است. این موضوع نشان میدهد عرضهکنندگان تمایل زیادی به عرضه کالا در بورس ندارند و ترجیح میدهند کالای خود را صادر کنند که در نتیجه از معافیتهای مالیاتی استفاده میکنند و تنها محدود به پرداخت عوارض صادراتی هستند.
بابالو همچنین به کاهش عرضه جوش شیرین در بازار اشاره کرد و ادامه داد: این کاهش عرضه باعث شد قیمت این کالا در بورس از 1100تومان به 1600تومان برسد و در بازار آزاد قیمت آن به 2000تومان افزایش یافت که با توجه به ماهیت این کالا و استفاده آن در صنایع غذایی این افزایش قیمت یک خطر است.
این کارشناس کالایی موارد فوق را از جمله عوامل ایجاد نبود شفافیت در بازار دانست و اظهار امیدواری کرد که سیاست اخیر دولت مبنی بر الزام شرکتها به عرضه همه محصولات در بورس کالا بتواند راهحلی برای این مشکلات باشد.
بابالو در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا سیاست افزایش قیمت محصولات پتروشیمی در جهت حمایت از بازار سرمایه بوده بیان کرد: دولت دو سیاست را در مورد واحدهای پتروشیمی به اجرا درآورد. سیاست نخست ارزان کردن نرخ خوراک برای این واحدها بود که در حقیقت با اعمال آن دولت پولی را از جیب خود برداشت و به جیب پتروشیمیها ریخت که این موضوع با منطق اقتصادی سازگار نیست. وی سیاست دوم را آزاد کردن قیمت محصولات پتروشیمی عنوان کرد و افزود: هر دو این سیاستها سود پتروشیمیها را افزایش داد.
این کارشناس کالایی در پایان تاکید کرد: در دورهای بورس رکورد شکنیها و رشدهای بیدلیل داشت و به همین دلیل ریزش بازار دور از انتظار نبود و نمیتوان با اعمال این سیاستها جلوی ریزش بازار را گرفت.