تهران در حالی خود را برای برگزاری سومین اجلاس و هفدهمین نشست وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز آماده می کند که تا پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم، ایران به عنوان موسس این مجمع هیچ نقشی در آن نداشت و تنها به عنوان یک عضو اصلی در آن فعالیت می کرد اینک اما ایران علاوه برای این که سمت دبیرکلی این مجمع را در اختیار دارد میزبان سومین نشست سران نیز است.
دکتر مهدی عسلی در آستانه این اجلاس در گفتگو با شانا ضمن تشریح فعالیتهای این مجمع عنوان کرد: اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز 45 درصد از تجارت جهانی گاز را در اختیار دارند و نقش آن با نقش اوپک در بازار برابری می کند.
گفتگو با مدیر امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت در پی می آید:
امنیت انرژی و محیط زیست دو چالش مهم جهان در حال حاضر است مجمع کشورهای صادرکننده گاز چگونه قرار است به این چالشها پاسخ دهد؟
گاز به دلیل ویژگی خاص و پاک و قابل دسترس بودن می تواند به هر دو چالش جواب دهد، نگاه به ترکیب انرژی جهان نشان می دهد که حدود 80 درصد انرژی مورد نیاز جهان از طریق سوختهای فسیلی تامین می شود که بین نفت، گاز و زغالسنگ تقسیم شده است و دراین ترکیب سهم انرژی گاز در حال افزایش است. نکته آن است که دو چالش امنیت انرژی و تغییر اقلیم موضوعهایی جهانی است و پاسخ به این چالشها باید جهانی باشد. به عبارت دیگر نمی توان در مقابله با این چالشها هر کشوری به تنهایی و بصورت مستقل عمل کند و نیاز به اجماع و همکاری جهانی است. کشورهای عضو مجمع کشورهای صادرکننده گاز با توجه به این که 67 درصد ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارند می توانند هم از جهت محیط زیست و هم از منظر امنیت انرژی به جهان کمک کنند و این موضوع اهمیت برگزاری سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران را نشان می دهد.
بر اساس پیش بینی منابع معتبر انرژی تا 50 سال آینده سوختهای فسیلی همچنان بیش از 70 درصد ترکیب سبد انرژی جهان را در اختیار خواهند داشت قاعدتا کفه ترازو طی این سالها به سمت گاز سنگینی خواهد کرد، اینطور نیست؟
می توان به جرات گفت در میان سه حامل انرژی فسیلی، جهتگیری آینده به سمت گاز خواهد بود چون اگر قرار باشد به هر دو چالش محیط زیست و امنیت انرژی در جهان پرداخته شود ناگزیر باید استفاده از گاز در اولویت قرار گیرد و تلاش شود به سمت استفاده از انرژی گاز حرکت کرد، هم اکنون یک میلیارد نفر در دنیا به انرژی مدرن دسترسی ندارند و این افراد در برخی نقاط دور افتاده جهان برای تامین نیازهای سوختی خود اقدام به قطع کردن درختان جنگل و در نتیجه آسیب رساندن به محیط زیست می کنند که باید تلاش شود نیازهای انرژی (گرمایشی، تولید برق و روشنایی) این خانوارها و جوامع با گاز طبیعی تامین شود از سویی چون با توجه به ویژگی زغالسنگ تجارت آن بسیار مشکل است و از سوی دیگر فرآورده های نفتی هم گرانتر و هم از لحاظ محیط زیست نسبت به گاز آلوده کنندگی بیشتری دارند.
پس با این اوصاف، آیا گسترش استفاده از گاز در میان سوختهای فسیلی دیگر نظیر نفت و زغالسنگ برای جلوگیری از آلودگی بیش از آنکه انتخاب باشد یک اجبار است؟
همینطور است؛ چون همانطور که اشاره کردید اغلب کارشناسان معتقدند تا بیش از پنجاه سال آینده، انرژی فسیلی بیشترین سهم را نسبت به انرژیهای دیگر خواهد داشت و تمایل استفاده از گاز به دلیل پاک بودن آن نسبت به دیگر انرژهای فسیلی بیشتر خواهد بود ضمن این که راندمان سوخت گاز، مخصوصا برای نیروگاه برق از نفت و زغال سنگ بیشتر است.
درست یک هفته بعد از اجلاس سران کشورهای مجمع کشورهای صادرکننده گاز و در تاریخ 30 نوامبر(دوشنبه، 9آذرماه)، کاپ 21 در پاریس برگزار خواهد شد، اجلاس تهران چه پیامی برای بیست و یکمین کنفرانس سالانه طرفهای معاهده کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد خواهد داشت؟
مهمترین پیام آن این است که این مجمع به مسائل محیط زیستی که موضوعی جهانی است در کنار امنیت انرژی توجه و اهتمام دارد و آماده همکاری با سازمانهای جهانی و نیز مصرف کنندگان انرژی برای حمایت از محیط زیست و تامین امنیت انرژی جهان با استفاده از گاز طبیعی است که کمترین آلودگی را ایجاد می کند.
اندونزی و برونئی نیز خواستار پیوستن به مجمع کشورهای صادرکننده گاز هستند، آیا قدرت جی یی سی اف با پیوستن آنها گسترش پیدا خواهد کرد؟
درصورت پیوستن این دو کشور حدود 75 درصد ذخایر گازی جهان در اختیار اعضای این مجمع خواهد بود و این نشان دهنده قدرت این سازمان از لحاظ امکان عرضه گاز به بازارهای دنیا و تامین امنیت انرژی است. در واقع اهمیت جی سی یی اف در آینده می تواند به مراتب افزایش یافته و نقش آن برای کشورهای عضو با نقش اوپک برابری کند. زیرا در آینده سهم نفت در ترکیب انرژی جهان کاهش و سهم گاز افزایش خواهد یافت. با توجه به حجم عظیمی از ذخایر گاز طبیعی که در اختیار اعضای این سازمان بین المللی است طبیعتا نقش آن در معادلات انرژی و روابط بین المللی افزایش خواهد یافت.
ارتباط مجمع کشورهای صادرکننده گاز با مصرف کنندگان چگونه تعریف شده است؟
هم اکنون 45 درصد صادرات گاز دنیا از طریق اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز در حال انجام است و این سازمان هم اکنون هم از طریق خط لوله و هم از طریق ال ان جی در جایگاه مهمی قرار دارد و نقش مهمی در تامین امنیت انرژی جهان دارد. دبیرکل مجمع در جلسات مختلف سازمانهای بین المللی مانند ای ایی اف که برای تعامل تولید کنندگان و مصرف کنندگان انرژی تشکیل شده است شرکت کرده و برای راههای تعامل بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان رایزنی می کند.
من جوابم را نگرفتم، در واقع این سازمان امنیت انرژی را تامین می کند و نه تضمین؛ اختلافات روسیه و اوکراین در سالهای اخیر حاکی از این موضوع است در این شرایط آیا اعضای این سازمان به فکر برگزاری نشست مشترک با مصرف کنندگان هستند؟
دو موضوع وجود دارد: اول دسترسی به انرژی، دوم توافق بر سر قیمت انرژی. کمک به دسترسی مصرف کنندگان به انرژی در سیاستهای دولتهای کشورهای جی ای سی اف مورد تاکید قرار دارد. اما در مورد قیمت گاز مورد مبادله ممکن است بین شرکتهای صادر کننده و واردکننده گاز اختلاف نظر و مذاکره وجود داشته باشد تا به قیمت مورد توافق برسند. زیرا در بازارهای انرژی بخصوص گاز طبیعی که بازارها کاملا یکپارچه و دارای شرایط رقابت کامل نیستند همواره امکان تغییر قیمت بر اساس توافق خریدار و فروشنده وجود دارد. ما به عنوان تولید کنندگان گاز جهان تمام تلاشمان بالا بردن امنیت انرژی در جهان از طریق سرمایه گذاری و ایجاد ظرفیتهای تولید گاز است؛ حال اگر مشکلاتی بر سر قیمت گاز بین شرکتهای کشورهای تولیدکنندگان و شرکتهای وارد کننده گاز به وجود بیاید قطعا از طریق مذاکره و یا در نهایت مراجعه به مراجع دفع اختلاف قابل حل است. در این بین برای دولتها امنیت انرژی جهان بمراتب مهمتر از قیمت آن است.
آقای دکتر، مهمترین استراتژی مجمع کشورهای صادرکننده گاز چیست؟
مهمترین استراتژی ما، کمک به حل مسئله امنیت و در عین حال کمک به موضوع تغییر اقلیم از طریق جایگزینی گاز طبیعی با زغالسنگ حداقل در تولید برق است. چنانکه ظرف 40 سال آینده گاز طبیعی جایگزین زغالسنگ شود طبعا ضمن افزایش سهم کشورهای مجمع جی ای سی اف در بازار جهانی گاز تغییرات اقلیمی در جهت مطلوب کنترل خواهد شد. به نظر می رسد این راهبرد خوبی است زیرا هیچ یک از اعضای جی یی سی اف مخالف این استراتژی نیستند چون علاوه بر کسب درآمد بیشتر می توانند کمک شایانی به محیط زیست کنند، به نظر می رسد هر چه انرژی پاکتری در اختیار چین و هند قرار گیرد تا اشتهای زیاد صنایع آن کشورها برای انرژی را برآورده کند خدمت زیادی به محیط زیست در جهان شده است.
هم اکنون سوء تفاهمهای زیادی درباره این که مجمع کشورهای صادرکننده گاز همانند اوپک یک کارتل شود در جهان مطرح است آیا این مجمع تلاش دارد مانند یک کارتل عمل کند؟
قبل از پاسخ به این سوال باید بگویم که اوپک هم کارتل نیست؛ چون کارتلها شرکتهایی هستند که در یک رشته? خاص فعالیت میکنند و با حفظ استقلال مالی و حقوقی خود با یکدیگر متحد میشوند و در مورد تقسیم بازار میان خود و حجم تولید و قیمت کالا با یکدیگر به توافق میرسند. هدف کارتلها تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا از طریق ایجاد انحصار است؛ اما همانطور که می دانید تمام بازار نفت در اختیار اوپک نیست و هم اکنون از تولید 93 میلیون بشکه ای سوخت مایع در جهان حدود، 31 میلیون بشکه نفت خام و 6 میلیون میعانات گازی در اختیار اوپک است که تقریبا 40 درصد را شامل می شود. درضمن اوپک مجموعه دولتهایی از کشورهای صادر کننده نفت است که سیاستهای نفتی خود را برای ثبات بازارها با هم هماهنگ می کنند. در حالی که کارتل متشکل از شرکتهایی است که معمولا بطور مخفیانه با هم برای کنترل قیمت بازار تبانی می کنند. بنابراین اوپک یک کارتل نیست چون دولتها در آن نقش دارند، دولتهای که دارای سیاست انرژی هستند و در عین انجام هماهنگی، سیاستگذاری انرژی می کنند.
درباره کارتل بودن جی سی یی اف هم باید گفت جی یی سی اف حتی یک سازمان هم نیست بلکه یک مجمع است برای تبادل نظر و سیاستگذاری؛ ضمن این که تصمیمات این سازمان الزام آور نیست، البته همکاری کشورها در زمینه تبادل انرژی می تواند به دریافت گاز ارزانتر از سوی مصرف کنندگان منجر شود.
جی سی یی اف یعنی مجمع کشورهای صادرکننده گاز، اما برخی از اعضای اصلی این سازمان صادرکننده گاز نیستند بنابراین چه ملاکی برای انتخاب اعضا برای حضور در این مجمع وجود دارد.
بالاخره چند صادرکننده بزرگ گاز مانند روسیه، الجزایر، قطر عضو این مجمع هستند و ایران و مصر هم دارای ظرفیت بالقوه در این بخش هستند. برخی از کشورها با تبدیل گاز به برق و صادرات آن در واقع خود را صادر کننده گاز می دانند. در هر حال هم اکنون 45 درصد تجارت گاز دنیا در اختیار اعضای مجمع است که کمتر از سهم اوپک در تجارت گاز نیست.
چه تعداد از سران کشورهای عضو این مجمع برای نشست دوم آذرماه که در تهران برگزار می شود اعلام آمادگی کردند؟
با توجه به حساسیت این موضوع فعلا بهتر است اسامی سران عنوان نشود اما استقبال خوبی شده است و گفته می شود حداقل 6 نفر از سران کشورهای عضو و یک رئیس جمهور از کشورهای دوست غیر عضو مجمع در این اجلاس شرکت خواهند کرد.
این مجمع چقدر می تواند به ایران برای رسیدن به اهدافش کمک کند؟
ایران اگرچه دارنده بزرگترین ذخایر گازی جهان است اما به دلیل تحریم ها نتوانسته است سهم خود را از تجارت جهانی گاز دریافت کند و در جایگاه واقعی خود قرار داشته باشد؛ بلافاصله بعد از لغو تحریمها و با ورود سرمایه گذاران خارجی و همچنین استفاده از فناوریهای روز دنیا ایران به جایگاه واقعی خود در گاز دست پیدا خواهد کرد و هم اکنون مذاکرات در این زمینه ادامه دارد.
به عنوان یک کارشناس اقتصاد انرژی باید بگویم این مجمع می تواند پایه خوبی برای این که صنعت گاز ایران در منطقه توسعه پیدا کند، باشد. منظور این است که توسعه این مجمع در بلندمدت به نفع استراتژی نفت و گاز ایران است، ضمن این که بدلیل ارتباط کم ایران با دنیا به دلیل تحریمها و مشکلات سالهای گذشته حضور در مجمع کشورهای صادرکننده گاز ایران از نظر تاثیر بر سیاستهای تجاری و سرمایه گذاری بزرگترین بلوک کشورهای دارند منابع گاز طبیعی به نفع ایران است.
برگزاری سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران به نظر می رسد جدی ترین اجلاس بعد از تصویب برجام در ایران باشد که از اهمیت زیادی برخوردار است ایران برنامه خاصی برای این اجلاس دارد؟
کاملا درست است، برگزاری این اجلاس به جهانیان نشان خواهد داد که ایران با وجود تحریمهای جهانی قادر بوده است نقش فعالی در سازمانهای جهانی اقتصادی ایفا کرده و در شکل گیری راهبردهای کشورهای صادرکننده گاز موثر باشد. همچنین ایران یکی از اهداف خود از برگزاری این اجلاس را رایزنی برای کمک به مواجه جهانی با امنیت انرژی و هماهنگی سیاستهای دیگر کشورهای عضو مجمع کشورهای صادرکننده گاز با چالش بزرگی به نام انرژی پاک اعلام کرده است، ضمن این که این اجلاس فرصتی خواهد بود که سرمایه گذاران برای توسعه و سرمایه گذاری در ایران به عنوان بزرگترین کشور دارنده ذخایر گازی جهان بر استفاده از سوخت پاک اقدام کنند.
با توجه به پایان دبیر کلی محمدحسین عادلی، احتمال تمدید این دوره با وجود کاندیداهایی که از کشورهای لیبی و نیجریه وجود دارند، چقدر است؟
با توجه به این که 2 سال برای دبیرکلی زمان محدودی است روال اینگونه بوده است که در صورت موافقت دبیرکل برای تمدید دوره اش بقیه اعضا نیز برای حفظ اتحاد کشورهای عضو مجمع با آن موافقت می کردند، یعنی همان اتفاقی که در زمان آقای بوخانوفسکی، دبیرکل روسی این مجمع در دو دوره قبل افتاد. بنابراین دراین اجلاس نیز اینگونه خواهد بود و در صورت موافقت آقای عادلی، ایشان دو سال دیگر در این پست به انجام فعالیت خواهند پرداخت.