به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، در طول پنج سال گذشته یعنی طی سالهای 90 تا 94، هفت هدف برای اشتغالزایی در قالب برنامه پنجم توسعه و در مواد 24، 25، 73، 76، 80، 124 و194 تدوین شد. «تدوین سند راهبردی با هدف رشد شاخصهای آموزش، بهداشت و اشتغال»، «تنظیم سند ملی کار شایسته تا پایان سال اول برنامه»، «اصلاح قانون کار، شناسایی قوانین و بخشنامههای مخل تولید و سرمایهگذاری در ایران و ارائه پیشنهاد اصلاح قوانین، حمایت از اشتغال»، «ایجاد اشتغال پایدار، توسعه کارآفرینی و توسعه کسب و کارهای خانگی»، «ایجاد اشتغال از طریق تعاون و افزایش سهم بخش تعاون در اقتصاد ملی» و «توسعه روستایی و حمایت از گسترش فعالیتهای کسب و کار و اشتغالزا در مناطق روستایی» هفت طرح و برنامه اشتغالزا بودند که در 5 سال گذشته باید محقق میشد.
عملکرد برنامه پنجم در حوزه اشتغال
با وجود اینکه طرحهای مذکور به نوعی تحت تاثیر روندهای بیرونی بوده و هم دولت گذشته و هم دولت فعلی، هیچ استراتژی مشخصی در این زمینه اعمال نکردهاند؛ در طول برنامه پنجم توسعه یک میلیون و سیصد هزار فرصت شغلی ایجاد شده است که با احتساب ورود سالانه حدود 900 هزار متقاضی شغل به بازار کار، رقم قابلقبولی به نظر نمیرسد.
طبق آمار نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی، در سالهای 85، 86 و 88 به ترتیب 220هزار، 250هزار و 501 هزار شغل خالص ایجاد شده است؛ اما در سالهای 87، 89 و 90 به ترتیب 590 هزار، 344 هزار و 147 هزار فرصت شغلی از دست رفته است.
بر اساس این آمار، در سال 91، 118 هزار و در سال 92 نیز 719 هزار فرصت شغلی ایجاد شده و در مقابل، در سال 93 حدود 43 هزار فرصت شغلی از دست رفته؛ در عین حال در سال 94 میزان ایجاد اشتغال خالص 705 هزار فرصت شغلی بوده است.
همچنین وضعیت اشتغال طی 10 سال گذشته (از سال 85) روندی به شدت نوسانی داشته است؛ به طوریکه رشد اشتغال در سالهای 85، 86 و 88 با کاهش فرصتهای شغلی در سالهای 87، 89 و 90 مواجه شده است؛ بنابراین بر پایه این آمار، از سال 85 تاکنون در برابر ایجاد دو میلیون و 395 هزار شغل خالص، یک میلیون و 124 هزار اشتغال خالص نیز از دست رفته؛ در واقع طی 10 سال گذشته یک میلیون و 271 هزار اشتغال خالص ایجاد شده است.
همچنان سهم اشتغال پایدار مشخص نیست؛ در حالی که بازار کار از سمت عرضه با رشد جمعیت و به خصوص رشد جمعیت فعال روبرو بوده؛ اما اتخاذ سیاست فعالی که تحولی ساختاری در میزان تقاضای نیروی کار ایجاد کند، مشاهده نشده است.
البته هر چند اشتغال به عنوان یکی از متغیرهای اقتصادی نیازمند برنامههای میانمدت و بلندمدت است؛ اما اثر این سیاستها باید زمانی در بازار کار نمایان شوند که تاکنون قابل توجه نبوده است.
اهداف و استراتژی موجود اشتغال به دلیل نبود تحلیل کافی همهجانبه بازار کار و تقلیل شاخص اشتغال، به مسئلهای کلان و زیرمجموعه رشد، عملکردی به شدت ناپایدار و با دستاوردهای بسیار اندک به دنبال داشته است؛ بنابراین اکنون که بررسی برنامه ششم توسعه در کمیسیون تلفیق روزهای پایانی خود را سپری میکند، باید تامل بیشتری بر اهداف آن داشت؛ چراکه تجربه اجرای پنج برنامه توسعهای نشان میدهد اغلب اهداف پیشبینی شده در برنامههای توسعهای به ویژه در بخش اشتغال، محقق نشده است.