به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، در حال حاضر سازمانها نیاز دارند بیشتر از گذشته روی بحثهای نوآوری و کارآفرینی برای تطبیق با شرایط جدید، متمرکز باشند و برای بهرهگیری از بازارهای بیشتر نوآورتر باشند.
باوجودی که اقتصاد کشور ما گرفتار نارساییها و کمبودهایی است که منجر به وضعیت ناهنجار بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایهگذاری دولت، ضعف در صادرات غیرنفتی و بیماریهایی از این قبیل شده است، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد ما را به سوی این باور میکشاند که رشد کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه به شرطی که هنرمندانه با فرهنگ، امکانات، تواناییها و سلیقه ایرانی آمیخته شود یکی از راههای اصلی بهبود بیماری امروز اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست.
گزارش سال 2014 مجمع جهانی از شاخصهای نوآوری نشان میدهد نیروی انسانی تحصیل کرده، با مهارت، کارآفرین و مجهز به دانشهای روز مهمترین عامل برای رشد و توسعه نوآوری محسوب میشود. براساس این گزارش جمعآوری دانش بیشتر و فهم بهتر از نقش عامل انسانی در کنار تکنولوژی و سرمایه، در نوآوری بسیار ضروری و تاثیرگذار است. با این حال کشور ما بهعنوان کشوری که رقم بالایی از تحصیل کردههای دانشگاهی دارد، نتوانسته است از این نیروی موثر برای رشد و توسعه بهره بگیرد. بهطور عینی چه فاکتورهایی در بهرهگیری از نیروهای تحصیل کرده و دانشآموخته برای تولید محصولات رقابتی مهم است؟ با توجه به اینکه کمبود تکنولوژیهای مورد نیاز یکی از کاستیهای مهم تولید کشور است، برای تامین آن چه باید کرد؟ کارآفرینی و نوآوری چه کمکی به رشد اقتصادی و اشتغالزایی میکند؟
علیرضا اصفهانی معاون دفتر توسعه کارآفرینی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی
کسب ثروت از نوآوریهای کارآفرینی
در تعریفی که عملا مورد تایید وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی است نوآوری بخشی از کارآفرینی به حساب میآید در این تعریف کارآفرینی فعالیت مخاطرهپذیری است که هسته اصلی آن در مدیریت کسب و کار، خدمت، فرآیند و محصول است و نتیجه آن دستیابی به ارزش افزوده، رقابتپذیری و به دست آوردن ثروت است. اگر نوآوری را از کارآفرینی حدف کنیم یک کسبوکار باقی میماند که نمیتواند به عامل آن کارآفرینی گفت. بلکه میتوان نام آن را راهاندازی یک کسب و کار نامید. ناگفته نماند بر حسب اینکه کارآفرینی ریسکپذیر است، نمیتوان ریسکهای نامعقول را به آن نسبت داد. کارآفرینی به دنبال تبدیل فرصتها به ثروت ریسکهای عاقلانه را پشت سر میگذارد و بهواسطه نوآوریهایی که خلق میکند، به بازار فرصت داشتن رقابت میدهد. برای مثال یک کارآفرین سعی میکند در فعالیت کنونی خود هزینهها را کاهش دهد، فرایند تولید را کوتاهتر سازد، نیاز مشتریان را بشناسد و بر اساس آن تولید کند به محصولات جانبی و مورد نیاز بازار دقت داشته باشد و... همه اینها باعث رقابتپذیری بازار میشود. پس از آن هر محصولی که فاقد این ویژگیها باشد کم کم از بازار خارج میشود. کارآفرینی تولیدکنندههای ضعیف، افراد ناتوان را به حاشیه برده و بازار فرصت ورود تازه واردان و افراد کارآمد را میدهد.
آلبرت بغزیان استاد دانشگاه
نیاز بازار رکودی به به جسارت کارآفرینان
بازارهایی که از کالاهای متنوع و متفاوت اشباع شدهاند برای فروش آنها به نوآوری نیاز خواهند داشت. در این بازارها خریدار فرصت انتخاب دارد و سعی میکند آن را انتخاب کند که کیفیت بالاتری دارد. برای این انتخاب گاهی به سمت قیمت کالا میرود و گاهی کیفیت و خدمات پس از فروش و گاهی هم هر دو. این شرایط فروشندهها را ناگزیر از این کرده که در کیفیت، قیمت و مدلهای محصول خود تغییر ایجاد کند اما برعکس آن بازارهایی که هنوز پر نشده و به اندازه نیاز تولیدی وجود ندارد، به کارآفرینی و نوآوری نیاز نیست. منظور از کارآفرینان سرمایهگذارانی است که ریسکپذیراند و در هر شرایطی قدرت انجام فعالیتهای اقتصادی جسورانه که حتی در آنها احتمال ضرر وجود دارد را دارند. کارآفرینی یعنی اینکه در شرایطی که کشور با بحران مواجه است و زمان زمان ارتقا و نوآوری است، تصمیم بگیریم و یک فعالیت مطلوب اقتصادی که نقش واسطهای هم خواهد داشت را انجام دهیم. به این ترتیب که کارآفرینان نه محصولات ضروری بلکه عمدتا فعالیتهای غیرضروری را انجام داده و حلقه اتصال فروشنده و مشتری هستند. برای مثال تولید خودرو نیاز به کارآفرینی ندارد اما در این میان وسیلهای که در تولید خودرو مورد نیاز است ممکن است بهواسطه یک کارآفرین تهیه شود. کارآفرینان دست به فعالیتهای نوآورانه میزنند و در شرایط رکودی از اقدامات جسورانه ابایی ندارند. شرایط رکودی کشور ما و نیازی که به اشتغال داریم اهمیت کارآفرینان و ضرورت وجود فعالیتهای اقتصادی آنها را تشریح خواهد کرد. به بیان دیگر با استفاده از شجاعت و جسارت کارآفرینی است که میتوان از رکود خارج شد.
ثمانه نادری