به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، حال اینکه این توفان چقدر به اقتصاد ایران آسیب زده به دلیل آشوبی که در حال حاضر در عرصه بینالمللی وجود دارد به درستی ارزیابی نشده اما با توجه به شواهد و آثار آن و نیز پیش بینیهایی که نهادهای معتبر اقتصادی جهان مبنی بر منفی شدن رشد اقتصادی ایران کردهاند میتوان حدس و گمانهایی زد. با توجه به این شرایط است که دولت لایحه بودجه سال 1398 را آماده تقدیم به مجلس کرده است. لایحهای که براساس دادههای آن قیمت ارز 5700 تومان به ازای هر دلار و قیمت نفت 54 دلار به ازای هر بشکه است.
لایحه بودجه 98 و شرایط اقتصادی و بینالمللی کشور – در واقع تنهایی ایران - ما را به یاد دوره هشت ساله جنگ تحمیلی میاندازد. در آن دوره که ایران تک و تنها با کشور عراق که اکثر کشورهای عربی و غربی و حتی بلوک شرق پشتیبان آن بودند، نبرد میکرد و در آن دوران دولت وقت باید هم اقتصاد جنگ را تامین میکرد و هم اقتصاد غیرجنگ را. هرچند که در آن دوران همدلی مردم با انقلاب پشتوانه معنوی را برای نظام و دولت وقت فراهم کرده بود که نمیتوان وزنه سنگین آن را محاسبه کرد، اما واقعیت سخت آن است که حساب و کتاب بودجه مسیر خود را طی میکند و ساز خود را میزند. و شاید به خاطر همین دلیل بود که مرحوم هاشمیرفسنجانی در پایان جنگ آن نامه معروف خود را به امام (ره) نوشت که منجر به قبول قطعنامه 598 شد. ولی با وجود همه این مشکلات دولت وقت توانست 7 سال جنگ را تحمل کند بدون آنکه دغدغه اقتصادی مردم سبب شورش شود. زیرا بسیاری از جنگها بوده است که پس از گذشت دو یا سه سال منجر به شورش مردمی شد و دولتها را ناچار به قبول شکست میکردند. اما این اتفاق در ایران به چند دلیل روی نداد که مهمترین آن در کنار اعتقاد مردم به انقلاب، بستههای محرک اقتصادی بود که دولت تدوین میکرد.
این موضوع را میتوان در نگاهی به لوایح و قوانین بودجه آن دوران دید. در اصل، لایحه بودجه صرفا جدول درآمدها و هزینههای دولت نیست، بلکه مسیری است که میتواند یا رونق را به همه بخشهای اقتصادی و فعال در کشور برساند یا رکود را. این مهمترین خصلت تدوین بودجه هر کشوری است با توجه به این برنامه مالی یکساله دولت است که او میتواند هوای تازهای را به کالبدهای بیجان و فرو افتاده و راکد اقتصاد کشور بدمد و آنها را احیا کند. اما نکات مهمی که از بودجه 98 به بیرون درز کرده مثل نرخ تسعیر ارز به ازای هر دلار 5700 تومان، چشمانداز نوینی را برای سال آینده ترسیم نمیکند. این به معنای آن است که یک تورم ارزی 50 درصدی را در سال آینده در بودجه 98 شاهد هستیم. این درحالی است که رییسجمهوری وعده افزایش 20 درصدی حقوق کارکنان دولت را داده است. اگر هزینههای جانبی دیگر را هم، مانند افزایش قیمت حاملهای انرژی، حداقل دستمزد، مالیات بر ارزش افزوده و... را به حساب آوریم هزینه تمام شده تولید و خدمات بدون شک سر به فلک خواهد زد، آن موقع این سوال مطرح میشود که مردم، اعم از کارفرما، کارگر، کارمند و بازنشسته، چه باید بکنند. اگر در کنار این موضوع این مهم را هم اضافه کنیم که شاید درآمدهای پیش بینی شده دولت هم به خاطر اتفاقات بینالمللی تحقق نیابد و در نتیجه یک بحران دیگر هم به بحرانهای موجود افزوده میشود، و موانع پیش روی دولت بلندتر و بلندتر خواهد شد.
اقتصاد کشور ما شرایط ویژهای را میگذراند و دولت هم بهتر است با توجه به این شرایط لایحه بودجه ویژه خود را تنظیم کند. کما اینکه در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، دولت وقت چنین میکرد و در درون آن بستههای محرک تعبیه میکرد فشارهای اقتصاد جنگ را این بستههای محرک کاهش میدادند تا مردم توان زندگی کردن را داشته باشند. آیا این بستههای محرک در لایحه بودجه سال آینده دیده شده است؟
منصور بیطرف