به عنوان پرسش نخست میخواستیم دیدگاه جنابعالی را درباره نقش و جایگاه " مدیریت ریسک و علوم اکچوئرال" در نحوه عملکرد و مدیریت شرکتهای بیمه تشریح نمایید.
مدیریت ریسک در بیمه نقش غیر قابل انکاری در بهبود و اثر بخشی خدمات بیمه ای و حوزه های اقتصادی خواهد داشت و باعث تقویت رویکردهای بیمه ای در سطح خرد و کلان می شود. توسعه بیمه گری بدون در نظر داشتن فرآیند مدیریت ریسک خصوصا در پیشگیری و کاهش خطر وخسارت حاصل نخواهد شد.
همانگونه که مستحضرید شرکتهای بیمه به عنوان یک بنگاه اقتصادی همواره در معرض نوسانات مختلفی چه در زمینه های عملیاتی ، مالی و سایر مسایل دیگر می باشد. مدیریت ریسک که در تمامی این بنگاههای اقتصادی نقش تاثیر گذاری را نشان میدهد بیانگر توجه ویژه به تمامی این نوسانات در راستای نیل به اهداف عالیه یک شرکت با امن ترین ابزارهای مهم و حیاتی خود مورد سوء استفاده قرار داده تا بتواند با بهره مندی از آن و بکار گیری صحیح و بموقع آن شرکت را در شرایط مساعد و ثابت حفظ نماید. در این راستا یکی از ابزارهای پر قدرت در زمینه ریسک ، استفاده از علوم آکچوئری می باشد که نقش بسزایی در مدیریت ریسک یک بنگاه اقتصادی ایفا می کند. علوم اکچوئرال با استفاده از ابزارهای مالی، آماری وریاضی می توانند در پیش بینی، اندازه گیری، نحوه مواجهه با ریسکهای مختلف که کیفی وکمی هستند به کمک مدیریت ریسک یک شرکت بیمه می آیند. در هر شرکت بیمه ای در مجموعه مدیریت ریسک آن می بایست از افراد مسلط به این علوم استفاده نموده تا بتوانند همواره شرکت را در این زمینه هدایت و راهنمائی نمایند. به طور معمول با توجه به نقش فعال مدیریت ریسک معمولا این مجموعه بایستی به طورمستقیم با مدیرعامل شرکت در ارتباط بوده تا با اصل شرکت بیمه بتوانند نقش موثرتری در پیشبرد اهداف شرکت ایفا نمایند.
از منظر شما جایگاه "مدیریت ریسک بنگاه(ERM)و رابطه ان با اتخاذ تصمیات بهینه در مواجهه با ریسک در شرکتهای بیمه چیست، در این خصوص توضیح می فرمایید؟
امروزه بیمه بعنوان مهمترین ابزار انتقال ریسک در دنیا شناخته می شود و بیمه از یک سو پوششی است در مقابل خسارتهای مالی و جبران آن و از سوی دیگر بیمه یک ابزاری است که بوسیله آن ریسک دو یا چند نفر یا یک شرکت از طریق مشارکت واقعی یا تعهد پرداخت به زیاندیده پرداخت می شود.
مدیریت ریسک یک بنگاه اقتصادی ERM توجه به تمامی ریسکهای شرکت را در بر می گیرد . یک شرکت بیمه با انواع ریسکهای مختلف از جمله ریسکهای مالی، عملیاتی، نیروی انسانی، سرمایه گذاری، برنامه ریزی و... مواجهه می باشد. رسیدگی به تمامی این ریسکها و نحوه برخورد با آنها و اتخاذ تصمیم درست در مواجهه با این ریسکها نیازمند استفاده از رهبری کلان یک شرکت می باشد و این نشان دهنده جایگاه بالای مدیریت ریسک بنگاه در یک شرکت بیمه می باشد که می بایست حتما با تمامی عوامل داخلی یکشرکت رابطه مناسب داشته و با نظر راهبر اصلی شرکت بتواند نقش تاثیر گذاری در نیل به اهداف داشته باشد.
مدیریت ریسک باید، سازمان را در راه رسیدن به اهداف خود کمک کند و در هر سازمان بهره وری افزایش یافته و عملکرد نیروی انسانی بهتر وخدمات با کیفیت بیشتری ارایه گردد.
مدیریت ریسک باید برای سازمان خلق ارزش کند و بخشی از سیاستها و فرآیندهای سازمان باشد و با نیازهای سازمان هماهنگ بوده و توانایی ایجاد بهبود در ارتقا سازمان را داشته باشد و در یک کلام بایستی به مدیران در تصمیم گیری صحیح یاری و کمک نماید.
شیوه (های) مدیریت ریسک مطلوب با توجه به شرایط کنونی صنعت بیمه کشور، کدامند و برای استقرار آنها چه الزاماتی باید تامین و رعایت شود؟
اینکه مدیریت ریسک جزء یکی از محورهای شایستگی در شرکتهای بیمه می باشد در تمامی دنیا ثابت شده است در شرکتهای بیمه در ایران نیز با توجه به عدم توجه مناسب شرکتها به این موضوع می بایست علاوه بر اینکه این حوزه را جزء محورهای شایستگی شرکتهای بیمه قرار می دهیم می بایست نقش والای آن را در شرکت تبیین نماییم.
در شرکتها بایستی ریسکها بصورت همه جانبه شناسایی، تحلیل، کنترل و ارزیابی می شود. بعبارت دیگر بایستی به مدیریت ریسک نگرش سیستمی داشته باشیم، چرا که در هر سازمان شبکه ای از اهداف در لایه های مختلف سازمانی وجود دارد که حاکی از در هم تنیدگی و عدم تفکیک اهداف شرکت هاست. همچنین احتمالات متعدد و ارتباط ریسک ها با یکدیگر نیز ضرورت نگرش سیستمی را به مدیریت ریسک تقویت خواهد کرد.
لذا تدوین ساختار سازمانی مناسب برای مدیریت ریسک و ایجاد یک جایگاه قوی و اثر بخش در شرکت برای مدیریت ریسک اولین اقدام موثر در این زمینه می باشد. استفاده از افراد توانمند و ابزارهای مدیریت ریسک و ایجاد یک مدیریت ریسک قوی و هدفمند دومین تصمیم مهم درا ین زمینه است. ایجاد فرایند تاثیرگذاری مدیریت ریسک در مجموعه شرکت، آشنایی تمامی عوامل با اهداف مدیریت ریسک، سنجش و اندازه گیری تصمیمات اتخاذ شده در این زمینه از عوامل دیگری هستند که می بایست به آنها ارزش و بهای مناسب را داد.
نحوه مواجه شرکتهای بیمه با ریسکهای نوظهور را تبیین نمایید. آیا محصولات بیمه ای عرضه شده در شکور پاسخگوی چنین ریسکهایی است یا این که باید محصولاتی جدید متناسب با ریسکهای این چنینی ابداع شود؟
از نظر بنده با توجه به وجود نهاد ناظر در کشور ما (بیمه مرکزی) می بایستی شیوه های مدیریت ریسک بنا به پیشنهاد افراد خبره، توانمند و شرکتهای بیمه به نهاد ناظر پیشنهاد شده و در انتها با اجماع تمامی این افراد یک شیوه مناسب را جهت پیاده سازی در شرکتهای بیمه لحاظ نمود. بعد از جمع این شیوه ها که در حال حاضر نیز مورد استفاده قرار گرفته است قاعده توانگری مالی، معیارهای تبیین حق بیمه می باشد که بیشتر به بحث ریسکها مالی وعملیاتی پرداخته اند و از ریسکهای شبکه فروش، نیروی انسانی،... فعلا غافل مانده ایم. تدوین یک شیوه مطلوب در ERM نیازمند بررسی دقیق ریسکهای یک شرکت بیمه و سپس توجه به وضعیت بیمه در صنعت می باشد.
نحوه مراجعه شرکتهای بیمه با ریسکهای نوظهور را تبیین نمایید. آیا محصولات بیمه ای عرضه شده در کشور پاسخگوی چنین ریسکهایی می باشند یا این که باید محصولاتی جدید متناسب با ریسکهای اینچنینی ابداع گردد؟ نقش نهادها(های)ناظر و نیز همکاری های بین سازمانی در رابطه با مدیریت ریسک و نیز ارتقا و بهبود آن در شرکت های بیمه را تشریح کنید؟
با پیشرفت علم و تکنولوژی در عرصه های مختلف زندگی و تعیین تغییر در نحوه نگرش مردم به اینگونه ریسکها، شرکتهای بیمه نیز می بایست توجه ویژه ای به این حوزه داشته و جهت رسیدن به این موارد برنامه ریزی های لازم را انجام دهند. مواجهه با ریسکهای نوظهور تنها نمی تواند توسط شرکتهای بیمه صورت گیرد بلکه در برخی موارد نقش دولت ونهاد حاکمیتی نیز در این موارد تاثیر گذار است. در حال حاضر به دلیل شرایط اقتصادی موجود اکثر شرکتهای بیمه از برخورد با ریسکهای اقتصادی خودداری می نمایند. همچنین در برخی قوانین موجود در کشور در زمینه های مختلف حضور شرکتهای بیمه در این حوزه بسیار دشوار می باشد. اینکه در حال حاضر محصولات بیمه ای قابل استفاده در برخی از این ریسکها نیستند کاملا واضح و روشن است ولی با توجه ویژه همه نهادها به این ریسکهای نوظهور می توان محصولات جالبی را ارایه نمود.
نقش و جایگاه مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه و پیوند و رابطه ان با صنایع پیشران اقتصاد ایران مانند نفت، پتروشیمی، گاز و... را تببین نمایید؟
با توجه به نقش نفت در اقتصاد کشور ما وهمچنین تمایلات خارجی ها به سرمایه گذاری در این حوزه متاسفانه شرکتهای بیمه توانایی ارائه محصولات مناسب در این زمینه رانداشته و با توجه به سرمایه های ا ندک شرکتهای بیمه در این زمینه می بایست یک تفکر مناسب در این زمینه ایجاد نموده تا هم بتوان کشور را با ابزارهای مالی در دنیا ارتباط داد و هم جهت حفظ سرمایه های کشور بالاخص در زمینه نفت و گاز و انرژی تعاملات مناسبی با تمامی شرکتهای بیمه دردنیا ایجاد نمود تا هم با انتقال ریسک و قبول ریسک یک تعامل دوجانبه را دریان زمینه ایجاد کرد.
از سوی دیگر ساماندهی فرآیندهای مدیریت ریسک بر مبنای کنترل کیفیت، تدوین خط مشی مدیریت ریسک، تشکیل کمیته ریسک، تدوین برنامه بلند مدت برای رشد و ارتقا سطوح بلوغ مدیرت ریسک، برقراری ارتباط بین ریسکهای کلیدی و اهداف راهبردی و در نهایت پایش و بازنگری مدیریت ریسک می تواند نقش اساسی در بیمه، جایگاه و مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه با صنایع پیشران اقتصاد باشد.
ارتباط و پیوند مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه با حوزه سلامت و نحوه گزینش بیمه گذاران و بیماران و اثر آن بر ریسک شرکتهای بیمه را تبیین نمایید.
یکی از انواع ریسکهای عملیاتی که شرکتهای بیمه با آن مواجهه هستند ریسکهای حوزه سلامت در کشور می باشد. استفاده از زیر ساختهای مناسب بهداشتی، ایمنی و سلامت در جامعه می تواند نقش بسیار تاثیر گذاری در تعامل شرکتهای بیمه ای در حوزه سلامت جامعه داشته باشد. ایجاد یک بیمه سلامت یکپارچه جهت ارایه خدمت به تمامی مردم در کشور،یکسان سازی اطلاعات در این زمینه می تواند نقش شرکتهای بیمه ای را پررنگ تر نماید. در حال حاضر با توجه به وضعیت سلامت در کشور اکثر شرکتهای بیمه ای در این زمینه با ریسکهای بسیار نامناسبی مواجهه می باشند که ضریب خسارت بیمه تکمیل درمانی در صنعت بیمه بیانگر این موضوع می باشد . البته همواره نقش خسارتهای ساختگی در ایجاد ریسکهای کاذب را نمی توان نادیده گرفت و برای کاهش مدیریت ریسک در این خصوص بایستی الزامات استقرار سیستم های مدیریت ایمنی وبهداشت در سازمان ها توسعه فناوری اطلاعات، استفاده از زیر ساختهای IT ، افزایش دسترسی به اطلاعات در این حوزه و آموزش های لازم در این خصوص را مدنظر داشت.
به نظر شما، استانداردها و چالش های مدیریت ریسک در صنعت بیمه ایران در چه مقوله هایی خلاصه می شود؟
اگر چنانچه مهمترین اهداف مدیریت ریسک را : اهداف مالی و اقتصادی که در آن دنبال درآمد با ثبات، صرفه جویی وکاهش هزینه ها با انتخاب بهترین تکنیک ها و ابزارها هستیم، اهداف راهبردی که شامل رشد و بقای شرکت، تداوم، رشد و حفظ برند است؛ اهداف عملیاتی که در آن مواجهه با بحرانها و جلوگیری از احتمال فروپاشی سازمان را مد نظر داریم؛ اهداف ایمنی وامنیتی که در آن کاهش اضطراب و نگرانیها، عدم توقف وتداوم فعالیت ها و کارهای عادی شرکت منظور است و همچنین اهداف در حوزه مسوولیت های اجتماعی ومحیطی زیستی را مدنظر داشته باشیم بایستی با ایجاد یک ساختار استاندارد جهت مدیریت ریسک در صنعت بیمه کشور همانگونه که قبلا نیز اشاره گردید نیازمند ایجاد یک کارگروه توانمند در این زمینه و تدوین این استاندارد ها می باشیم و علاوه بر آن توجه به استانداردهای بین المللی و همچنین برخی عوامل در کشور نیز با توجه به نوسانات اقتصادی، مالی، سهام ، سرمایه گذاری، منابع انسانی ، برنامه ریزی می تواند در نگارش این استانداردها نقش بسزایی خواهد داشت.
اهمیت ضرورت آموزش و بروز رسانی کارشناسان و مدیران مرتبط با " مدیریت ریسک" در شرکتهای بیمه تا چه حدی جدی است و به تفسیر شما در این حوزه چه باید کرد؟مدیریت ریسک از نگاه مدیرعاملی یک شرکت بیمه به چه معنی است؟
باتوجه به اهداف مدیریت ریسک که عبارتست ازبقاء شرکت، صرفه جویی، ثبات در آمدها، ایجاد آسودگی خاطر و رشد مداوم و از سوی دیگر مدیریت ریسک باید شرکت را در رسیدن به اهداف خود، خلق ارزش، پویایی، کمک به مدیران جهت اتخاذ تصمیمات صحیح مدد نماید. لذا با نگاه به این اهداف مدیریت ریسک از نگاه یک مدیرعامل اتخاذ تدابیر لازم جهت رسیدن به اهداف خود با نگاه ویژه به مدیریت ریسک خواهد بود. به نظر اینجانب راه اندازی وتشکیل کمیته ریسک و برگزاری جلسات در سطوح راهبردی، سازمانی و عملیاتی و مشخص نمودن متولی خاص جهت این کار، توجه به ریسکهای خاص، استفاده از روش های آینده پژوهی، سنجش از راه دور در فرآیندهای مدیریت ریسک، آموزش و برگزاری همایش ها، اخذ گواهینامه ها ، تشکیل کارگروه های تخصصی جهت بررسی ریسکها بزرگ می تواند نقش مدیریت ریسک را در شرکتهای بیمه را روشن تر ارایه نماید.