بانک و صنعت، درواقع مبنای کار این است که پول سرمایهگذار و سپردهگذار در بانک باید بهصورت تسهیلات یا سایر فعالیتها و خدمات بانکی در فعالیتهای اقتصادی بهکار گرفته شود و سپردهگذار و سهامدار بانک باید به تناسب از بازده و سود و زیان این فعالیتهای اقتصادی برخوردار شوند لذا سودهای شناسایی شده ولی تحقق نیافتهای که مثلا بهدلیل تسهیلات معوق تمدید شده بین سپردهگذار و سهامدار توزیع میشود، موهوم است و واقعی نیست.
بهطور مشابه، سود حاصل از تجدید ارزیابی داراییها و تسعیر ارز خالص داراییها و بدهیهای ارزی علیالقاعده قابل تقسیم نیستند چراکه این سودها اولا ناشی از فعالیتهای عملیاتی نیستند و ثانیا بهصورت واقعی ثروت بانک افزایش نیافته است. از دیدگاه حسابداری البته این سودها شناسایی میشوند ولی توزیع آنها در بسیاری از موارد عملا بازپرداخت اصل سرمایه است لذا تجدیدنظر در این شیوه در نظام بانکی ضروری است. یکی از راهکارهای رفع این مشکل مشخص کردن مقصد منابع پولی دریافتی از سپردهگذار و سهامدار است. یعنی بانکها باید همانند اوراق مشارکت یا اوراق صکوک محل مصرف منابع یا مقصد تسهیلات اعطایی را برای سرمایهگذار مشخص کنند و سود پرداختی به ایشان را براساس سود حاصل از مشارکت در فعالیتهای اقتصادی تعیین کنند.