به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، در این گزارشهای منتشرشده از سال 2017، شاید سرمایهگذاری جهانی M&A با 5.9 میلیارد دلار، بیشترین کمک و تاثیر را در بهبود وضعیت کنونی بازار سرمایهگذاری در این حوزه داشته است. از طرف دیگر سرمایهگذاری صندوقهای خطرپذیر هم با انجام 2.5 میلیارد دلار سرمایهگذاری و 227 قرارداد میشود گفت که تقریبا در وضعیت ثابتی قرار دارد. سرمایهگذاری مشارکتی صندوقهای خطرپذیر روی کسبوکارهای فینتک هم با مقدار 3.3 میلیارد دلار در سهماهه سوم سال 2017 در وضعیت پایینتری نسبت به میزان 9.6 میلیارد دلاری سال 2016 قرار دارد.
از طرف دیگر، حضور مشارکتی در کسبوکارهای فینتک با 21 درصد، افزایش 4درصدی نسبت به حضور 17 درصدی در سال 2016 داشته است. سرمایهگذاری در حوزه رگتک هم افزایش چشمگیری داشته است. 591 میلیون دلار در نیمه اول سال 2017، مقدار قابل توجهی نسبت به 583میلیون دلار سرمایهگذاری است که در سال 2015 انجام شد.
این آمار و ارقامی که بالاتر ارائه کردیم، بخشی از گزارش KPMG از میزان سرمایهگذاریهای انجام شده در حوزه فینتک در سال 2017 بود که در برخی حوزهها میشود گفت که در مقایسه با سال 2016 افزایش خوب و قابل قبولی داشته است. نمودارهای منتشرشده در گزارش KPMG را که ببینید، متوجه میشوید که سال 2015، به ویژه سه ماهه چهارمش، سهماهه رویایی برای استارتآپ ها و کسب وکارهای فینتک بوده و با ثبت سرمایهگذاری 4.6 میلیارد دلاری شرکتهای فینتک به نوبه خودش رکورد بالایی نسبت به دورههای قبلی زد.
اگر روال به همین منوال پیش میرفت، خوب بود و شاید نمودارهای منتشرشده سال 2017 رکورد جدید و بیسابقهای از خودشان به جا میگذاشتند، اما سال 2016 همهچیز را تغییر داد و اگر بخواهیم خلاصهای از وضعیت فینتک در آن سال را ارائه دهیم باید گفت که سرمایهگذاری روی شرکتهای فینتک با 85 درصد کاهش نسبت به سال 2015 مواجه شد و به 24.7 میلیارد دلار رسید.
البته اگر بخواهیم کمی جزئیتر به قضیه نگاه کنیم، باید گفت که میزان سرمایهگذاری M&A و خصوصی در فینتک در 2016 کاهش پیدا کرده بود درحالیکه سرمایهگذاری صندوقهای خطرپذیر با 13.6میلیارد دلار، نسبت به سال 2015، افزایش داشته است. البته حوزه های زنجیره بلوک و بیتکوین هم از دیگر بخشهایی بود که سرمایهگذاری روی آنها با 543 میلیون دلار در سال 2016 نسبت به سال 2015 افزایش داشته است.
اما چه شد که این آمار و ارقام از عرش تقریبا به فرش آمد و خیلیها را کنجکاو کرد تا بدانند که در این حوزه چه اتفاقی افتاده است و آیا فینتکها دیگر آن جذابیت گذشته را در بازار ندارند و آیا سرمایهگذارها از انجام چنین سرمایهگذاری هایی پشیمان شدهاند و یا اینکه کسب وکارهای فینتک هم جزو آن دسته از بخشهایی بوده که زمانی در اوج بوده و دیگر دورانش به سرآمده. در نگاه اول شاید این سوالها، اولین ذهنیتهایی باشد که در ذهن ما شکل میگیرد.
وارنمید از مدیران شرکت KPMG میگوید که سال 2015، اوج سرمایهگذاری های انجامشده در حوزه فینتک بوده و پس از آن کمی عقب نشینی برای مشاهده نتایج این سرمایهگذاریها اتفاق دور از ذهن و عجیبی نیست. به عبارت دیگر، سرمایهگذاران کمی دست از کار میکشند تا ببینند کدام فینتک در نهایت برنده میدان خواهند بود و بعد از آن با خیال راحتتری پولهایشان را روی آن سرمایهگذاری کنند. نتیجه هم همین شد که سال2016 سقوط چشمگیری در میزان سرمایهگذاریها روی کسبوکارهای فینتک ثبت شد که البته در بخش اروپا میتوان اتفاق Brexit را هم مزید بر علت دانست. درواقع دو روند اصلی در سال 2016، همکاری و مشارکت فینتک ها با بانکها و همینطور ظهور کشور چین در این حوزه بوده است. چین را دیگر میتوان قطب اصلی فینتک، چه در حوزه سرمایهگذاری و چه بخش قراردادی دانست. این سه علت را شاید بتوان از عاملهای اصلی برای کاهش سرمایهگذاری روی کسب وکارهای فینتک در اروپا دانست. وقتی بانکها وارد این حوزه میشوند، از طریق سرمایهگذاران و صندوقهایی ورود کردهاند که به آنها وابسته هستند و همچنین قدرتمند شدن یک بخش آسیایی مانند چین، مانند یک حوزه بکر و دست نخورده، بیشتر حواسها را به سمت خودش پرت میکند. از طرف دیگر، وقتی در انگلستان، دولت و قانونگذاری متعهد به حمایت و ارتقای فینتک میشوند و از طرفی هم لندن، همچنان بهعنوان بازار اصلی در اروپا باقی می ماند، کاهش انگیزه سرمایهگذاری روی کسب وکارهای فینتک ازطرف دیگر سرمایهگذاران و صندوقهای سرمایهگذاری اتفاق معمولی به نظر میرسد.
جالب است که برخلاف روندی که فینتک در سال2016 در اروپا داشته است، آسیا بیشتر و بیشتر سهم خودش از حوزه فینتک را افزایش میداده و نه تنها سرمایهگذاری در آسیا افزایش پیدا کرد بلکه میزان سرمایهگذاریهای خطرپذیر در این منطقه در سال 2016 به 7.1 میلیارد دلار رسید و همین موضوع باعث شد تا آسیا بتواند به عنوان ناحیه «هنوز سالممانده» در حوزه فینتک را به دست بیاورد.
فرضیه هایی درباره علت چنین اتفاقی وجود دارد. یکی از این فرضیه ها این است که شاید در بازارهای بالغی مانند ایالات متحده برخی حوزهها در فینتک هستند که با اینکه محبوبیت بیشتری هم دارند، اما دیگر بازارشان اشباع شده است؛ مانند حوزههای پرداخت و وامدهی. به عبارتی، سرمایهگذاران نسبت به انجام سرمایهگذاریهای بزرگ در این حوزهها محتاطانهتر عمل میکنند.
مورد جالبی که در اینجا وجود دارد، این است که در کشورهای در حال توسعه مانند هند و برزیل، ماجرا برعکس است و بخشهایی مانند پرداخت و وامدهی، کلید اصلی افزایش درآمد در صنعتی مانند فینتک به شمار میآیند. نمیشود منکر خوب و مناسببودن و همینطور جای رشد داشتن فینتک در کشورهایی مانند چین، هند، برزیل، سنگاپور، اندونزی، آفریقا و غیره شد و مسلما از آنجایی که بازار هنوز در این مناطق دستنخورده مانده، جذابیت بیشتری برای افراد دارد.
هفته نامه شنبه