به گزارش خبرنگار پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، . تحولات مهمی در دوره ریاستجمهوری ایشان در حوزه صنایع و معادن با پشتیبانیهایی که از من داشتند، اتفاق افتاد. انتخاب من به وزارت هم در نوع خود جالب توجه بود. ایشان از وقتی رئیس مجلس بودند، شناخت خوبی از من داشتند چراکه هفت سال عضو کمیسیون صنایع و معادن بودم. شناخت و آشنایی بیشتر ایشان از من در جریان مسئولیتهایی بهدست آمد که به من محول کردند. در دوره دوم مجلس شورای اسلامی بهعنوان عضو هیات رئیسه مجلس انتخاب شدم و طی آن یک سالی که عضو هیات رئیسه بودم، از نزدیک با ایشان که رئیس مجلس بودند، همکاری میکردم. تصور میکنم نحوه مدیریتم در همان مقطع، توجه ایشان را جلب کرد. آقای هاشمی بهدلیل ارتباطات وسیعی که با طیفهای مختلف مدیران کشور داشتند، بهخوبی میتوانستند توانمندیهای مدیران را با هم قیاس کنند. مرداد 1368 بود که از دفتر ایشان در نهاد ریاستجمهوری تماس گرفتند و اعلام کردند که ایشان درصدد این هستند که یکی از وزارتخانههای صنعتی را به شما بسپارند. ایشان گفتند کمیسیون صنایع مجلس شما را برای تصدی یکی از سه وزارتخانه صنعتی پیشنهاد کرده است و خواستند از سه وزارتخانه صنایع سبک، صنایع سنگین و معادن و فلزات یکی را انتخاب کنم. من با هر سه وزارتخانه آشنایی کافی داشتم. خودشان گفتند که وزارت معادن و فلزات بهخاطر اهمیت معادن کشور و پروژههای اساسی زیربنایی فلزات – فولاد، مس، آلومینیوم و ... – برایشان بسیار حائز اهمیت است و طبعا من هم این مسئولیت را پذیرفتم. هیچ حزب و گروهی در این کار دخالت نکرد و شخصیت ایشان هم طوری نبود که دخالتهای غیرمرتبط را در تصمیماتشان لحاظ کنند. یکی از ویژگیهای مهم ایشان در ارتباط با مدیرانی که انتخاب میکرد، حمایت قاطع و همهجانبه از مدیران بود. این ویژگی در دورانی که کشور در حوزههای مدیریتی نیازمند تصمیمات سرنوشتساز بود، بسیار به کمک مدیران میآمد و مدیرانی که تحت مسئولیت ایشان بودند، به پشتگرمی ایشان تصمیمات مهمی میگرفتند که در حالت عادی قبول مسئولیت چنین تصمیماتی فوقالعاده دشوار بود. به اعتقاد من کشور ما جدا از ابعاد و وجوه گسترده شخصیتی، علمی، سیاسی و فرهنگی ایشان، فقدان یک مدیر هوشمند، منعطف، شایسته و شجاع را در آینده حس خواهد کرد.