بانک و صنعت، این مهندسان فنی هستند که باید در حوزه نظارت بر ساختمانسازی و ساختمانهای موجود کارشان را درست انجام دهند و کنترل و نظارت لازم را به انجام برسانند.
برای مثال باید براساس استانداردهای موجود در بحث ایمنی در برابر حوادق، زلزله و ... عمل کنند که به اینها کنترل ایستایی و کنترل فنی میگویند اما مدیریت شهری مساله دیگری غیر از این است که به کسانی چون شورای شهر، شهردار و ... مربوط میشود.
واقعیت این است که اعضای شورای شهر و شهرداریها باید بهگونهای انتخاب شوند که شهروندان در شهر احساس امنیت داشته باشند. به عبارتی در کار خود حرفهای بوده، در حوزه شهری تحصیل کرده باشند و فعالیت داشته باشند و بتوانند نیازهای شهر و حقوق عمومی را پاسخگو باشند. به بیانی دیگر آنها باید بتوانند در مواقع بروز حوادثی مانند حادثه پلاسکو مجهز باشند اما آنچه که در کشور ما وجود دارد، این است که ما در شهرهایمان بهلحاظ کنترل کیفیت ساختمانها و کنترل دوره بهرهبرداری مشکل داریم. وظیفه مسئولان بخش کنترل این است که نظارت کنند چه بخشهایی در معرض خطر قرار دارد و آیا این بخشها توان ایستادگی و مقاومت دارد یا نه؟ وظیفه شهرداری است که با گرفتن یکسری عوارض موضوع ایمنی ساختمانها را بررسی و تضمین کند بنابراین یک مجموعه متشکل از شورای شهر، مهندسان فنی و شهرسازی، و شهردار وظیفه دارند به حقوق عمومی مردم پایبند باشند؛ هرچه این مجموعه گستردهتر میشود، دایره حقوق عمومی بیشتر میشود. باید پرسید آیا سیستم شهری به حقوق عمومی پایبند است؟ مردم باید در انتخاب اعضای شهر دقت بیشتری داشته باشند. امنیت مردم در گرو همین انتخابهای درست است.